مشهد- هنر گستره زیبایی است که هر چه به سویش می‌روی، بزرگی آن بیشتر برایت آشکار می‌شود. کافی است آن را درک کنی تا آرامش این احساس را دریابی.

فقر فرهنگی عادتمان نشود

سرور هادیان: استاد «حمیدرضا مطبوعی» متولد ۱۳۳۴ و اهل مشهد است. او از هنرمندانی است که به قول خودش هنر را به شوق خودش فرا گرفت و امروز هم پس از گذشت همه این سال‌ها هنر را بهترین انتخاب خود می‌داند.

هنر آرامش بخش‌ترین کار دنیا

این هنرمند پیشکسوت درباره ورودش به هنر می‌گوید:ازهمان دوران تحصیل و مدرسه نقاشی برایم جذاب بود. پدرم مرد متعصبی بود، آن قدر که نقاشی کشیدن را معصیت می‌دانست. تا جایی که من برای کشیدن نقاشی شب‌ها در زیرزمینی پنهانی از پدرم نقاشی می‌کشیدم، اما با وجود همه سختی‌ها به باور من هنرمندان افسرده نمی‌شوند، زیرا هنر آرامش‌بخش‌ترین کار دنیاست.

دلم می‌خواست حرفه‌ای باشم

این هنرمند پیشکسوت می‌افزاید: بدون استاد و مشوق با کپی از روی آثار نقاشی را جدی دنبال کردم که البته این کار را سخت می‌کرد. آن زمان ۱۹ ساله بودم. بعدها در شرکت نفت استخدام شدم، اما این شغل با روحیه من سازگار نبود. اگرچه مزایا و حقوق خوبی داشت، اما من تصمیمم را گرفته بودم و دلم می‌خواست به صورت حرفه‌ای نقاشی را دنبال کنم.

وی تأکید می‌کند: مدتی در کنار مرحوم استاد ارجمندی در آتلیه نقاشی او در تهران همکاری کردم و چند نمایشگاه هم همان زمان برگزار کردیم. به خاطر دارم همان زمان در هتل هما مشهد برای برگزاری نمایشگاه نقاشی دعوت شدیم و نمایشگاه مان را در آنجا برپا کردیم.

برای هنرمند همیشه کار هست

این هنرمند پیشکسوت که در نمایشگاه‌های گروهی و انفرادی زیادی حضور داشته است، درخصوص سبک کاری خویش خاطر نشان می‌کند: شروع کارم از کپی آثار بود و بعدها سبک کلاسیک، اما سال‌هاست که تبادل سنت و مدرنیسم وجوه اشتراک در نقاشی‌های من است. اگرچه به دلیل نبود فرهنگ خریداری تابلو نقاشی در شهرمان، من در کنار آموزش نقاشی سعی کرده‌ام نقاشی را وارد صنایع دستی و ایجاد چرخه اقتصادی کنم و معتقدم هنرمند اگر بخواهد همیشه برای او کار هست.
وی می‌افزاید: هم اکنون با استفاده از خمیر ویترای روی ظروف پذیرایی، لوستر، چرم، لباس، کیف و... آثاری را طراحی و اجرا می‌کنم که زمینه صادرات آن به کشورهای دیگر نیز فراهم است.

هنر، اعلای علم است

وی در ادامه تأکید می‌کند: هر نقاشی باید دواصل زیباشناسی و مفهوم را در آثارش داشته باشد، زیرا هنر، اعلای علم است. گاهی ما آثاری را در نمایشگاه‌های مختلفی می‌بینیم که اگر امضا نداشته باشد تصور می‌کنیم این اثر یک هنرمند غربی است، در حالی که باید اثر یک هنرمند ایرانی شناسنامه و هویت اصیل ایرانی خودش را حفظ کند.
استاد مطبوعی به حضورش در نمایشگاه‌های ارمنستان، پاکستان، بحرین و... اشاره می‌کند و می‌گوید: کارایرانی هرجای دنیا که باشد باید از دور هم شناسنامه ایرانی بودنش را نشان دهد، برای مثال نقاشی مینیاتور شناسنامه دار ایران است.
وی تأکید می‌کند: باید هنرمند به روز باشد و دچار تکرار نشود، اما هویت ایرانی بودن اثر را حفظ کند.

خروجی دانشگاه‌ها رضایت بخش نیست

 به یاد دارم یک روز با شماری از هنرمندان و مرحوم استاد صباغیان به یکی از دانشگاه‌های هنر رفتیم و دیدیم یک بوم بزرگ وسط کلاس است و هر طرف آن را یک دانشجو برای خودش رنگ می‌زند که مفهومی هم ندارد. استاد صباغیان عصبانی شد و پرسید، این چیه؟ این چند دانشجو هر کدام توضیح دادند که استادمان به ما گفته از نگاه خودتان هر کدام آن طور که دوست دارید، نقاشی بکشید که البته با ادبیات نامفهومی هم همین جمله‌ها گفته شد.
وی می‌افزاید: دقایقی بعد یک پسربا موهای دم اسبی و کلاه فرانسوی وارد شد و با چند کلمه خارجی توضیحاتی داد که متوجه شدیم استاد هستند. به نظر من این معضل برخی دانشگاه هاست که علاقه‌مند به نقاشی وارد این دانشگاه‌ها می‌شود و پس از دانش آموختگی برای یادگیری طراحی و پرسپکتیو نزد ما می‌آیند. خروجی دانشگاه نباید این باشد.

گلایه از فقر هنری

استاد مطبوعی در ادامه از فقر فرهنگی فضای هنری در شهرمان گلایه می‌کند و می‌افزاید: متأسفانه ما به محض آنکه دچار فقر مادی و مالی می‌شویم، ابراز نگرانی می‌کنیم، اما هیچ کسی از فقر فرهنگی و هنری گلایه نمی‌کند.

نصب تابلو نقاشی اولویت نخست

در بسیاری از کشورها بخصوص فرانسه مردم و دولت ازهنرمندان حمایت می‌کنند تا جایی که اگر هنرمند شهر یا کشورشان نمایشگاهی داشته باشند، برای افتتاحیه و دیدن آثار لحظه شماری می‌کنند و گاهی از صبح زود در صف می‌مانند تا به نمایشگاه بروند، این در حالی است که برای خریدن کتاب تازه منتشر شده هم همین حس را دارند. در کشورهای پیشرفته کسی که منزل نو می‌خرد نخستین کاری که می‌کند تابلو نقاشی را روی دیوار نصب می‌کند و بعد کتابخانه و کتاب هایش در اولویت بعدی قرار دارد.

ضرورت نصب تابلو در ادارات و سازمان‌های شهر

وی با اشاره به این موضوع که کشور و بخصوص استان ما در زمینه هنر بسیار غنی است، اظهار می‌دارد: دچار روزمرگی نشویم که فقر فرهنگی عادتمان شود. یا در ادارات و سازمان‌های زیادی بودجه برای خرید تابلو نقاشی وجود دارد که در پایتخت هم این اتفاق می‌افتد و تابلو هنرمندان خریداری و در اتاق‌ها و راهروهای آن نصب شود، اما در شهرمان هنوز این اتفاق رخ نداده است.

نبود حمایت و برنامه ریزی مدون از سوی مسئولان

او بزرگ‌ترین معضل را در پیشرفت هنری شهر نبود حمایت و برنامه ریزی مدون از سوی مسئولان و سپس نبود فرهنگ سازی در نقش و حضور هنر در زندگی روزانه مردم می‌داند و تأکید می‌کند: در پایتخت هر سال دوبار حراجی آثار هنری توسط رضا کیانیان هنرمند مشهدی برگزار می‌شود. در سال اول بیش از ۷۰ تابلو در این اکسپو یا حراجی فقط حدود یک میلیارد فروخته شد. در حالی که آخرین بار در این حراجی تابلو سهراب سپهری فقط ۵/۳ میلیارد فروخته شد و همچنین تابلو نقاشی استاد عربشاهی ۵۰۰ میلیون تومان در ایران و در لندن نیز ۲۴۰ هزار دلار خریداری شد.
 در کنار این دوسالانه جراحی، اکسپوهای گوناگونی در تهران برگزار می‌شود و هنرمند و هنر برای مردم شناخته شده‌اند.

فرهنگ‌سازی هنری مهجور مانده

پایتخت، ویترین کشور محسوب می‌شود و این فرهنگ‌سازی شده است در اصفهان هم جایگاه هنر تا حدی مشخص است، اما نمی‌دانم در مشهد با حضور هنرمندان بسیار و بی نظیر چرا بحث فرهنگ‌سازی هنری در این راستا، هنوز مهجور مانده است.
هم اکنون حتی برگزاری یک نمایشگاه برای یک هنرمند هزینه بالایی را به همراه دارد، از گرفتن انواع تأییدیه‌ها و مجوزها بگیرید تا هزینه یک قاب ۵۰ در ۷۰ که حدود۱۴۰ هزار تومان هزینه دارد.
وی در پایان تصریح می‌کند: دردآور است که هنرمندان نقاش شهرمان برای تأمین هزینه‌های زندگی خویش نتوانند از هنر درآمد داشته باشند.

برچسب‌ها