کرمانشاه – بهار کردی یکی از مباحث فرهنگی در استان کرمانشاه است که به عنوان یکی از نشانه های غنای فرهنگی ایران زمین شناخته می شود.

«بهار کردی» گُلی نقش بسته بر تابلوی فرهنگ ایران زمین

 قدس آنلاین – گروه استانها – علی حسینی: هر منطقه از ایران پهناور دارای تاریخ و فرهنگ متفاوتی است و هر کدام از آن ها از غنای ویژه ای برخوردار هستند. فرهنگ کردها، ترک ها، بلوچ ها، عرب ها و ... در گوشه و کنار ایران بزرگ و پهناور خود بیانگر وسعت و غنای فرهنگی ایرانیان است.

استان کرمانشاه به واسطه شناخته شدن به عنوان یکی از استان های کردنشین در ایران، نیز دارای فرهنگ مختص به خود است که جدا از شباهت ها، با دیگر نقاط تفاوت هایی هم دارد. در اصل یکی از زیبایی های مطالعه فرهنگ های مختلف، بحث تفاوت های آن هاست.

یکی از همین تفاوت ها بحثی با عنوان "بهار کردی" است. "بهار کردی" بنا به روایات مختلفی در تاریخ های متفاوتی آغاز می شود. برخی آن را اول بهمن ماه می دانند و برخی ۱۷ بهمن. اما آنچه که مهم است این است که بحثی با عنوان "بهار کردی" در فرهنگ گوشه ای از ایران زمین نیز جای دارد.

در بهار کردی زمین نفس می کشد

اردشیر کشاورز ، پژوهشگر تاریخ و فرهنگ استان کرمانشاه، در گفتگو با خبرنگار قدس آنلاین با اشاره به اینکه اول بهمن ماه اول بهار کردی نیست، به تقسیم بندی های فصول اشاره کرد و اظهار داشت:  ۱۷ آبان شروع زمستان است. ۱۷ مهر نیز جشن مهرگان است و جشن سده و ملوک نامدار است. این ها در افسانه ها و اسطوره های ایرانی وجود دارد و آمده اند به آن صورت تاریخی و تطبیقی داده اند.

این پژوهشگر تاریخ و فرهنگ استان کرمانشاه با اشاره به اینکه ۱۷ بهمن ماه اول "بهار کردی" است، گفت: در بهار کردی زمین نفس می کشد. گرمای زمین از اعماق به سطح زمین می آید و این گرما را شاعران کرد و لک "کله باد" می نامیدند که از گرمسیران و باد نجف بوده است. این باد یخ ها را آب می کرده و نفس کشیدن زمین موجب آب شدن یخ ها می شده است.

کشاورز تصریح کرد: سرمای زمستان بنا به پیش بینی های مردمی تا ۱۷ بهمن که اول بهار کردی است، ادامه دارد.

وی با اشاره به پیش بینی وضعیت سرما و گرما در گذشته از طریق حرکت پرندگان و ستارگان گفت: به این کار "درو" می گفتند.

افسانه پسر صیاد

این پژوهشگر تاریخ و فرهنگ استان کرمانشاه با اشاره به افسانه ای که در خصوص بهار کردی نقل شده است، گفت: آمده است که ۱۷ بهمن و شب ۱۸ بهمن ماه (کُر صیاد)  پسر صیاد به کوه می رود و می بیند که تیغ سرما از بدنش تکه تکه می برد و دوام نیاورده و بر می گردد. وقتی که پشت در خانه اش می رسد می بیند که پدر و مادرش نشسته اند و با هم نجوا می کنند. پدر می گوید که این پسر به کوه رفته است و فکر نمی کنم که دوام بیاورد. مادر می گوید اگر پسر من است با یک ترفند خاصی می تواند شب را به صبح برساند. پدر می گوید چه ترفندی و مادر جواب می دهد که یک شی سنگین را بر دوشش بگیرد تا خون در عروقش در جریان باشد و یخ نزند.

وی افزود: عده ای بر این باور هستند که کوهی که در این داستان گفته می شود، کوه "شاهو" بوده است. عده ای نیز کوه های "امروله" بین صحنه و سنقر و عده دیگر نیز کوه "پرو" و "بیستون" را نام می برند.

کشاورز تاکید کرد: پسر بر می گردد گرز و یا تخت سنگ  را با خود می برد و آنقدر می چرخد که خون در عروقش منجمد نشود. شب که سپری می شود صبح تخت سنگ را به زمین می گذارد  یک باد گرم یخ ها را آب می کند. این باد در اصطلاح شعرا "کله باد" نامیده می شد.

وی گفت: پسرصیاد بر می گردد و بیمار می شود و در نهایت ۲۱ بهمن ماه می میرد. او ۳ خواهر داشته است. هر کدام از خواهران برایش ۳ روز عزادارای می کنند. پس از ۹ روز، بهمن به پایان می رسد.

کشاورز با بیان اینکه نوروز کردی ۱۱ اسفند ماه است، گفت: یک ماه پس از ۱۱ اسفند هم یعنی ۱۱ فروردین اول پنجه و تار است که در ادبیات کهن ایرانی به آن پنجه دزدیده شده یا پنجه مسترقه می گفتند.

وی با اشاره به آداب رسوم مردم کرد در آن زمان گفت: آن ها پشت گوسفندانشان را خمیر می مالیدند که از چشم زخم در امان بمانند. مهمان را نمی پذیرفتند و می گفتند که هر کاری که در این ۵ روز صورت بگیرد باید خوش یُمن باشد و اگر طبق آداب و رسوم گذشتگانمان عمل نکنیم، بد یُمن و برایمان خیر نمی آید.

در متن های ادب پارسی از بهار کردی سخنی گفته نشده است

 به واسطه آنکه "بهار کردی" متعلق به فرهنگ بخشی از ایران زمین است، ممکن است برای برخی این سوال را پیش بیاورد که آیا در متون فارسی به این بحث اشاره ای شده است یا خیر. به همین منظور یکی از چهره های ماندگار ادب فارسی به این سوال پاسخ داد.

دکتر میرجلال الدین کزازی در گفتگو با خبرنگار قدس انلاین اظهار داشت: من به یاد ندارم که در آبشخورهای کهن، در متن های ادب پارسی، چه سروده و چه نوشته، آشکارا از بهار کردی سخنی رفته باشد اما اگر ما بخواهیم گاهشمارانه به این پرسش پاسخ بدهیم می توانم گفت که در ایران کهن، سال ۲ پاره داشته است. یکی زمستان و دیگر تابستان یا زمان سرما و زمان گرما.

چرایی آغاز زودهنگام بهار کردی در برابر بهار گاهشمارانه

کزازی افزود: از دیگر سوی شاید از آن روی که ایران سرزمینی است با آب و هوای گوناگون، در بخشی از ایران زمین همزمان هوا گرم و بهاری است و در بخشی دیگر سرد و زمستانی، سامانه گاهشماری با سامانه طبیعی همواره یکسان نیست.

این استاد ادب پارسی تاکید کرد: به سخن دیگر بهار طبیعی می تواند در بومی از ایران زودتر یا دیرتر از بومی دیگر آغاز بشود. از همین روست که شاید بهار کردی زودتر از بهار گاهشمارانه آغاز می گیرد زیرا در گاهشماره طبیعی پایه بر دگرگونی های گیتی است؛ در شیوه زندگانی دام پرورانه و کشاورزانه آن چه کاربرد دارد این دگر گونی هاست نه گاهشماره پذیرفته و فراگیر.

به گزارش قدس آنلاین، زیبایی های فرهنگی ایران وابسته به تفاوت های فرهنگی اقوام مختلف ایرانی است. در حقیقت تفاوت هاست که فرهنگ ایران را همچون تابلوی زیبایی کرده که فرهنگ اقوام آن گل های زیبای نقش بسته بر آن است. "بهار کردی" یکی از مباحث فرهنگی ایران زمین است که بر زیبایی و غنای فرهنگ ایران افزوده است.

برچسب‌ها