راوی می‌گوید از حضرت زهرا(س) پرسیدم بانوی من! پس چرا علی(ع) سکوت کرد، و برای گرفتن حق خویش قیام نکرد؟

علت سکوت امام علی(ع) پس از غصب خلافت در بیان حضرت زهرا(س)

به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، روز غدیر خم که پیامبر گرامی اسلام(ص) به دستور خداوند متعال ولایت امیرالمؤمنین(ع) اقامه کرد، مسیر بشریت نیز به سوی فلاح و رستگاری و رسیدن به سرزمین آرمانی ظهور و حکومت حقه الهی هموار شد؛ همان حکومتیکه خداوند متعال توسط امام و خلیفه‌اش یعنی حضرت مهدی(عج) و از مسیر صراط علوی که همان صراط مستقیم است، برپا می‌کند؛ لذا رسول گرامی اسلام(ص) بارها در خطبه خود اشارات متعددی نسبت به «صراط» بودن علی(ع) و نیز حضرت مهدی(عج) داشتند در آن فرازهایی که فرمودند: «أَنَا صِراطُ الله الْمُسْتَقیمُ الَّذی أَمَرَکُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِیٌ مِنْ بَعْدی؛ «هان مردمان! صراط مستقیم خداوند منم که شما را به پیروی آن امر فرموده. و پس از من علی است» و نیز در فرازی دیگر فرمود  «مردمان! نور از سوی خداوند عزّوجل در جان من، سپس در جان علی بن ابی طالب، آن گاه در نسل او تا قائم مهدی - که حق خدا و ما را می ستاند». 

از این منظر می‌توان شدت تأکید خداوند بر ابلاغ کردن پیام غدیر به پیامبر(ص) را تا حدودی درک کرد، آنجا که خداوند فرمود: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ؛ ای پیامبر، آنچه را از جانب پروردگارت به تو نازل شده، ابلاغ کن؛ و اگر نکنی رسالتش را به انجام نرسانده‌ای». 

متأسفانه اندکی پس از جریان غدیر خم مسلمانان اصلی‌ترین پیام رسول گرامی اسلام(ص) را فراموش کردند و حکومت را از محل اصلی آن که بیت خاندان وحی(ع) بود خارج کردند و به دست کسانی سپردند که خداوند هیچ اراده‌ای بر حکومت آن‌ها نداشت. این غفلت مسلمانان از آنجایی که مخالفت محض با دستور خداوند بود با اعترضات فراوان آل عترت(ع) به ویژه حضرت زهرا(س) به عنوان پاسدار حریم ولایت مواجه شد و موجب شد ایشان در چند مقطع سخنرانی‌ها و روشنگری‌هایی در این زمینه داشته باشند. این سخنرانی‌ها شامل یادآوری ماجرای غدیر، پیامدهای منفی پشت کردن به پیام غدیر،‌ تبعات مثبت پذیرش ولایت امیرالمومنین(ع)، محاجه و مقابله با غاصبان حکومت و ... بود که در ادامه به نمونه‌ای از روشنگری‌های حضرت زهرا(س) اشاره می‌شود. 

محمود بن لبید می‌گوید  پس از وفات رسول‌الله(ص)‏ فاطمه زهرا علیهاالسلام را در کنار قبر حمزه در احد مشاهده کردم، در حالی که به شدت منقلب بود و اشک می‏‌ریخت. صبر کردم تا آرام گرفت، آنگاه به حضور ایشان رسیدم و عرضه داشتم: ای بانوی من! سؤالی برایم پیش آمده است که می‏‌خواهم با شما در میان بگذارم. فرمود: بپرس! 

عرض کردم: آیا رسول خدا(ص)‏ قبل از وفات خود، تصریحی بر امامت علی علیه‏السلام داشته است؟ و آیا از طرف ایشان نصّی بر این مطلب وجود دارد؟

فرمود: «شگفتا و عجبا! آیا روز غدیر خم را فراموش کرده‌‏اید؟؛ واعجباه! أنسیتم یوم غدیر خم» 
عرضه داشتم: روز غدیر را می‏‌دانم (و آن غیر قابل انکار است)، از آن اسراری که رسول خدا(ص)‏ با شما در میان گذاشته، مرا آگاه کنید.

 فرمود:«خدا را شاهد می‏‌گیرم که شنیدم رسول خدا(ص)‏ فرمود: علی بهترین کسی است که او را جانشین خود در میان شما قرار می‌‏دهم. علی امام و خلیفه بعد از من است، و دو فرزندم (حسن و حسین) و نه تن از فرزندان حسین پیشوایان و امامانی پاک و نیک هستند. اگر از آنها اطاعت کنید، شما را هدایت خواهند نمود، و اگر مخالفت ورزید، تا روز قیامت بلای تفرقه و اختلاف در میان شما حاکم خواهد شد. اشهد الله تعالی لقد سمعته یقول: علیٌّ خیر من أخلّفه فیکم، و هو الامام و الخلیفة بعدی، و سبطای و تسعة من صلب الحسین أئمّة أبرار، لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادین مهدیّین، و لئن خالفتموهم لیکون الاختلاف فیکم الی یوم القیامة» 

پرسیدم: بانوی من! پس چرا علی علیه‏السلام سکوت کرد، و برای گرفتن حق خویش قیام نکرد؟ حضرت زهرا علیهاالسلام در پاسخ فرمود:

«ای اباعمر، رسول خدا(ص)‏ فرمود: مَثَلِ امام (مثل علی)، همانند کعبه است که مردم به سراغ آن می‌روند، نه آن که کعبه به سراغ مردم بیاید. آگاه باش! به خدا سوگند! اگر حق را به اهلش واگذار و از عترت رسول خدا(ص)‏ اطاعت می‌کردند، دو نفر هم (در حکم خداوند) با یکدیگر اختلاف نمی‏‌کردند و امامت همان گونه که پیامبر خدا(ص)‏ معرفی فرمود، از علی تا قائم ما، فرزند نهم حسین، از جانشینی به جانشینی دیگر به ارث می‏‌رسید. اما کسی را مقدم داشتند که خدا او را کنار زده بود و کسی (علی) را کنار زدند که خدا او را مقدم داشته بود.
نتیجه آن شد که محصول بعثت را انکار کردند و به بدعت‏ها روی آوردند، آنها هوا پرستی را برگزیدند و بر اساس رأی و نظر شخصی عمل کردند، هلاکت و نابودی بر آنان باد! آیا نشنیدند کلام خدا را که فرمود: «
و رَبُّکَ یَخْلُقُ مایَشاءُ وَ یَخْتارُ ماکانَ لَهُمُ الخِیَرَةُ؛ پروردگار تو هر چه بخواهد، می‌‏آفریند و هر چه بخواهد، برمی‏‌گزیند، آنان (در برابر او) اختیاری ندارند؛ آری شنیدند، همان گونه که قرآن فرمود: «فَاِنَّها لا تَعْمَی الاَبْصارُ وَلکِنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ الّتی فی الصُّدُورِ؛ چشم‌‏های ظاهر نابینا نمی‌‏شود، بلکه دل‏‌هایی که در سینه‏‌هاست، کور می‏‌شود.»
 افسوس که آنان آرزوها و هوس‏های خود را تحقق بخشیدند و از مرگ و قیامت غافل ماندند! خدا نابودشان گرداند و آنان را در کارهایشان گمراه کند. پروردگارا! به تو پناه می‌‏برم از کمی یاران پس از فراوانی آنان.
»


 یا أباعمر لقد قال رسول الله: مثل الإمام مثل الکعبة اذ تؤتی ولا تأتی ـ أو قالت: مثل علیّ ـ ثمّ قالت: أما والله لو ترکوا الحقّ علی أهله و اتبعوا عترة نبیّه لما اختلف فی‏الله اثنان، و لورثها سلف عن سلف و خلف بعد خلف حتی یقوم قائمنا التاسع من ولد الحسین، و لکن قدّموا من أخّره الله و أخّروا من قدّمه الله، حتی اذا ألحدوا المبعوث و أودعوه الجدث المجدوث، اختاروا بشهوتهم و عملوا بآرائهم، تبّاً لهم أو لم یسمعوا الله یقول:« و رَبُّکَ یَخْلُقُ مایَشاءُ وَ یَخْتارُ ماکانَ لَهُمُ الخِیَرَةُ»؟ بل سمعوا ولکنهم کما قال الله سبحانه: «فَاِنَّها لا تَعْمَی الاَبْصارُ وَلکِنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ الّتی فی الصُّدُورِ» هیهات بسطوا فی الدّنیا آمالهم و نسوا آجالهم، فتعساً لهم و أضلّ أعمالهم، أعوذبک یا ربّ من الحُور بعد الکَوْر».

منبع: تسنیم

انتهای‌پیام/ 

برچسب‌ها