الان تنها شخصی که نگاه بلندمدت دارند شخص رهبری هستند و در این مسیر هم تنهای تنها هستند؛ کارگزاران نظام از دولت تا مجلس هیچ‌کسی به فکر آینده نیست، خیلی که متدین باشند به فکر نان امشب مردم هستند.

باهنر: اگر یک شومن هم تایید صلاحیت شود ممکن است رای بیاورد

محمدرضا باهنر که معمولا در ایام پیش و پس از انتخابات بیشتر مورد توجه رسانه ها قرار می گیرد ، گفت و گویی با وطن امروز انجام داده که قدس آنلاین بخش هایی از آن را در ادامه آورده است:

* اساسا اصولگرایان و اصلاح‌طلبان نمی‌توانند با هم ائتلاف کنند. من معتقدم حتی اگر بتوانند با هم ائتلاف کنند هم نباید این کار را انجام دهند. اصلا انتخابات یعنی رقابت؛ اینکه اصولگرایان و اصلاح‌طلبان بخواهند با هم یکی شوند و یک لیست دهند که دیگر اسمش انتخابات نیست. یعنی اگر هیچ اختلافی هم نباشد باید یک دعوای ساختگی درست شود تا رقابت ایجاد شود. حتی اگر یک جناح هم به طور کامل حذف شود باید آن جناح دیگر 2 گروه شود تا انتخابات معنا پیدا کند.

* انتخابات در کشور ما بشدت تبدیل به یک مساله هیجانی شده است و الان هرکسی در صحن زنده بتواند طرف مقابل را لوله کند، یک رکبی بزند یا یک گاز انبری بگیرد برنده می‌شود. تا حدی که اگر یک شومن هم تایید صلاحیت شود شاید انتخاب شود.

* وقتی آقای خاتمی انتخاب شد برای تبریک و صحبت درباره برنامه‌هایش نزد او رفتم که زد زیر خنده و گفت من مگر فکر می‌کردم رئیس‌جمهور شوم که به این چیزها فکر کنم. یا آقای احمدی‌نژاد که تا اسفندماه حتی در شهرستان‌ها ستاد برای اجاره به او نمی‌دادند، چون کسی تصور نداشت رئیس‌جمهور شود. درباره آقای روحانی هم اگر مرحوم هاشمی کاندیدا نشده بود و صلاحیتش رد نمی‌شد و آقای عارف با دعوا و خواهش و تمنا کنار نرفته بود یا اگر دوستان ما به جای 4 تا، یکی شده بودند آقای روحانی رئیس‌جمهور نشده بود. یعنی اگر هر کدام از این شرایط به تنهایی اتفاق افتاده بود آقای روحانی رئیس‌جمهور نمی‌شد به همین دلیل من نمی‌توانم آینده را پیش‌بینی کنم.

* الان 15 هزار نفر( در انتخابات مجلس) ثبت‌نام می‌کنند که مثلا برخی از آنها چون دنبال کار می‌گردند آمده‌اند کاندیدا شوند. معتقدم با این مجلس نمی‌شود کشور را اداره کرد و باید انتخابات مجلس حزبی برگزار شود. الان تنها شخصی که نگاه بلندمدت دارند شخص رهبری هستند و در این مسیر هم تنهای تنها هستند؛ کارگزاران نظام از دولت تا مجلس هیچ‌کسی به فکر آینده نیست، خیلی که متدین باشند به فکر نان امشب مردم هستند.

* این عزیزانی که برای ثبت‌نام مجلس می‌روند بالای 70 تا 80 درصد نذر کرده‌اند به مجلس بروند، حالا از نردبان آقایان عارف باشد یا حداد عادل یا لاریجانی برای‌شان فرقی ندارد. ان‌شاءالله که هدف‌شان خدمت است! اصل را بر حسن ظن می‌گیریم. خب! این تعداد اصلا برای‌شان فرقی نمی‌کند.

* اگر اصولگرایان را یک ستون 100 متری پشت سر هم در نظر بگیرید آن 5 نفر اول به جای کلاه، سر می‌آورند و 5 نفر آخر در شب تاریک و زیر لحاف فقط از اصولگرایی می‌گویند بدون آنکه کسی متوجه شود تا مناسبات‌شان بهم نخورد. هنر مدیریت اصولگرایی این است که هم 10 نفر اول حفظ شوند و هم 10 نفر آخر و هم به 10 نفر اول صف اصلاح‌طلبی نظر داشته باشد. اصولگراها تند تند رد می‌کنند و این کار را نمی‌کنند اما اصلاح‌طلب‌ها جذب می‌کنند و موقع انتخابات بین بد و بدتر از نگاه خودشان انتخاب می‌کنند. در همین دوره قبل آنها نه آقای رئیسی را قبول داشتند و نه آقای روحانی را اما روحانی را انتخاب کردند. از سال 76 به این طرف شما بررسی کنید چند چهره مشهور اصولگرایی توسط اصلاح‌طلبان جذب و توسط ما دفع شدند. از مرحوم هاشمی تا آقایان ناطق، لاریجانی و .... اصولگرایان طرف را خالص می‌خواهند و می‌گویند کمی از دز اصولگرایی او کم شود تمام است.

*ممکن است اصلاح‌طلبان به آقای لاریجانی برای انتخابات چشم طمع داشته باشند!

بله! ممکن است. اصلاح‌طلبان میدان را نگاه می‌کنند؛ مثلا در دوره آینده اگر عارف تایید شود و لاریجانی هم تایید شود، ممکن است بگویند چون عارف رای نمی‌آورد پشت سر او قرار نگیریم ولی اگر بدانند عارف رای می‌آورد مطمئناً عارف را به لاریجانی نمی‌فروشند.

و اگر اصلاح‌طلبان یقین کنند عارف رای نمی‌آورد بین عارف و لاریجانی چه کسی را انتخاب می‌کنند؟

آنها بین فرد صالح و مقبول، فرد صالحی را انتخاب می‌کنند که بدانند رئیس‌جمهور می‌شود؛ فقط با این نگاه که ببینند چه کسی دز اصلاح‌طلبی‌اش بیشتر و دز اصولگرایی‌اش کمتر است. ما اصولگرایان گاهی به خودمان می‌بازیم و نمونه‌اش انتخابات 92 است. درباره مجلس پیش رو هم همین نگرانی را دارم. الان نه دولت و نه اصلاح‌طلبان کاریزمای خوبی بین مردم ندارند، به شرطی که خودمان به خودمان نبازیم.

*موضوعی که آقای روحانی اخیرا اشاره کرده و البته همه دولت‌ها هم مطرح کرده‌اند مبنی بر اینکه اختیارات لازم را ندارند، حرف سبکی است. هم آقای خاتمی در اواخر دولتش و هم آقای احمدی‌نژاد این موضوع را مطرح کردند. خب! اینها واقعا حرف‌های بی‌اساسی است که مطرح می‌شود. دولت آقای روحانی مبتنی بر وعده‌هایی که داده اکنون نزد مردم به عنوان یک دولت موفق شناخته نمی‌شود. من در برخی بخش‌ها دولت آقای روحانی را موفق می‌دانم اما قبول دارم که افکار عمومی دولت روحانی را دولت موفقی نمی‌داند.

برچسب‌ها