«امیراطهر سهیلی» متولد ۱۳۶۲ در مشهد است. ورود جدی وی به دنیای فیلم و فیلمسازی در سال ۷۷ با نخستین فیلم کوتاهش «عکس‌های یادگاری» آغاز شد.

در مشهد صنف سینما نداریم

«امیراطهر سهیلی» در این سال‌ها با تله فیلم‌هایی چون «طرقه»، «یک خیانت منصفانه»، «سمفونی کاغذهای خط خطی» و «سوم شخص مفرد» حضور جدی خود را در فضای سینمایی مشهد به اثبات رساند.

در کارنامه او ساخت فیلم‌های کوتاه موفق زیادی چون «چنگالی برای یک کاسه سوپ» و «مرثیه‌ای برای ژاله و قاتلش» که بارها در جشنواره‌های خارجی همچون فرانسه و کره و... درخشید، به چشم می‌خورد. ساخت سریال‌های مستندی همچون «خانه به خانه» و «سفری دیگر» از کارهای دیگر اوست. آخرین فیلم سینمایی او «زنانی که با گرگ‌ها می‌رقصند» هم با همه سختی‌ها به اتمام رسید و این روزها در انتظار پروانه نمایش است.

سهیلی از دو مستندی که آماده پخش است، برایم می‌گوید و توضیح می‌دهد: دو مستند «نیما» و «دریا» را در حال تدوین دارم و در حال حاضر فیلم‌نامه «للوخانی» را به تحریردرآوردم که در جشنواره ارمنستان پذیرفته شد و وارد مرحله پیش تولید آن شده‌ایم.

 مصائب این راه

او درباره بزرگ‌ترین مشکل فیلمسازی درشهرمان می‌گوید: در مشهد دو را ه داریم یا کار نکنیم یا با بدبختی‌هایش بسازیم. او می‌افزاید: سرمایه‌گذار یکی از فیلم‌هایم کلاهبردار بود و پس از کار چک‌هایش نقد نشد و من دچار مشکل شدم، اما نکته قابل توجه آن بود که باز دیدم دوباره کار می‌کند و کسی هم نیست جلو او را بگیرد.

 صنف سینما نداریم

این نویسنده وکارگردان سینما، نبود صنف سینمایی در شهرمان را یکی از خلأهای اساسی می‌داند و اظهار می‌دارد: حرف نبود صنف که می‌شود، خیلی‌ها به خانه سینما اشاره می‌کنند، اگر صنف ما خانه سینماست، وجود معاونت سینمایی چه ضرورتی دارد؟ در زمینه فعالیت‌های حوزه هنر سینما شهرمان، اداره کل فرهنگ و ارشاد ما بیلان کارشان چیست؟ از ابتدای سال تاکنون چند فیلم تولید شده است؟ کجا به هنر و صنعت سینما شهرمان توجه شده است؟

امیراطهر سهیلی خاطرنشان می‌سازد: چون گلایه می‌کنم، دیگر در جلساتشان دعوت نمی‌شوم. پرسش من این است، موفق‌ترین فیلمسازهای شهرمان چه کسانی بوده‌اند؟ چقدر به حمایت موفق‌های سینمای شهرمان اندیشیده‌ایم، حرف حمایت که می‌شود، بلافاصله تصورمادی می‌شود!

 شهریه‌های میلیونی

وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به فصل تابستان و رونق کلاس‌های هنری بخصوص بحث بازیگری که همیشه دارای جذابیت برای گروه‌های سنی‌ مختلف است، چرا هنوز برای ساخت فیلم‌هایمان در مشهد نیاز به نیرو از تهران داریم، می‌گوید: خودم درفضای آموزش حضور دارم و به نظر من متأسفانه ما گاهی شاهد دریافت شهریه‌های ۲ میلیون تومانی از هنرجویان هستیم. شاهد شیوه‌های تدریسی در آموزشگاه‌هایی هستیم که اشتباه است و گاه موجب می‌شود که هنرجو را به سینما بدگمان کند. نوع ادبیات و لحن صحبت کردن برخی از استادان بسیار ایراد دارد و نظارتی هم وجود ندارد. مؤسسات آموزشی ما، آموزش درستی ندارند. ما توانایی داریم، برای تدریس سوپراستار بیاوریم، اما برای آموزش، همه سلبریتی‌ها نمی‌توانند به هنرجو چیزی یاد بدهند. آن‌ها را به صرف چهره بودن نباید آورد در صورتی که برای جذب هنرجو این باب شده است.

امیراطهرسهیلی خاطرنشان می‌سازد: استادانی که دپارتمان سینما را می‌شناسند، باید حضور داشته باشند. صرف اینکه کسی لیسانسش سینماست و فیلم خوب ساخته هم دلیل براستاد بودنش نیست. برای مثال باید در پنج سال آموزش من، توانمندی آموزش دو نفر شاگرد خوب خروجیم باشد که درسینمای ایران حضور مؤثر داشته باشند تا بگویم آموزش دادن را می‌دانم.

 تدریس یا تعریف خاطره

این مدرس سینما توضیح می‌دهد: برخی اوقات استادانی را می‌بینیم که فقط خاطره تعریف می‌کنند. واقعاً انگیزه سایر استادان را هم از بین می‌برند. درنتیجه سینمای مشهد خالی از نهال‌هایی است که می‌توانند آینده سینمای شهرمان را شکل بدهند.

وی در خصوص حل مشکلات حوزه سینما به سه موضوع در این باره اشاره می‌کند و می‌گوید: به نظر من سه وظیفه اداره کل فرهنگ و ارشاد که شناسایی، حمایت و نظارت است، در عمل انجام نمی‌شود. شناسایی؛ چه کسی بچه‌های هنرمند و بضاعت‌هایشان را می‌شناسد؟ حمایت؛ واژه‌ای که از طرف مسئولان انجام شود اما هنرمندان مشهدی با آن بیگانه‌اند. نظارت؛ هم که درحد همان نظارت و صدورمجوز کلوپ و آموزشگاه باقی مانده است. چطور توقع یک سینمای پویا درشهرمان را داشته باشیم!؟

سهیلی می‌افزاید: در مشهد ما هنوز در تکاپوی این هستیم که یک سینمای شهرستانی خوب داشته باشیم و اگراهمیت داده شود، موفق خواهیم بود. در شرایطی که به اعتقاد من به سقوط سینمای ایران نزدیک می‌شویم، شاید داشتن یک سینمای مستقل بومی آن را نجات بدهد، اما متأسفانه به این نوع سینما بها داده نمی‌شود و مخاطب آن را نمی‌شناسد.

سهیلی با اشاره به این نکته که بازیگر متعلق به سینمای گیشه و تجاریست، توضیح می‌دهد: سینمای مستقل در دوران سینمای دهه ۶۰را به یاد آوریم. در آن زمان سینما بازیگر محور نبوده، اما کارهای بسیارارزشمندی مانند آثار مهرجویی، بیضایی، حاتمی کیا و... را داریم. سینمای مستقل بدون استفاده از زرق و برق‌های پوشالی، اما اکنون همه امکانات و بازیگران خوب هستند، اما فیلم خوب کم است. سینمای بومی شاید بتواند این هویت را به سینما دوباره بازگرداند که نیاز به همت مسئولان دارد.

 مسئولانی که سینما را نمی‌شناسند

وی می‌افزاید: ۲۰سال حرفه من این است، اما متأسفانه گاهی ما با مسئولانی سروکار داریم که در حیطه سینما سمت‌هایی دارند که حتی دوربین را ازنزدیک ندیده‌اند، چه برسد که آن را بشناسند. برای سیاست‌گذاری در جلسات می‌گویم شما سینما را نمی‌شناسی، می‌گوید، نیازی نیست من سینما را بشناسم. من می‌خواهم سیاست‌گذاری کنم. مگر می‌شود کسی برای چیزی که نمی‌شناسد، سیاست‌گذاری کند!

سهیلی با بیان این نکته که قارچ‌هایی در سینمای ما در شهرمان رشد می‌کنند که به جای آنکه هوای سینما شهرمان را خوب کنند، فضا را مسموم می‌کنند، تصریح می‌کند: مسئولان چون سینما را نمی‌شناسند، ما افت می‌کنیم. ما در جشنواره‌های فیلم کوتاه ناصرضمیری، رضا فرهمند، فرخ حمیدنژاد را داشتیم. فیلم کوتاه ما در اوج بود که در فیلم کوتاه تاریخ ایران ماندگار است. اکنون چه داریم؟ در کار بلند سرمایه جذب می‌شود، اما درگیر سینمای تجاری مرکز می‌شود و کسی در اینجا نیست که دنبال آن باشد و این موضوع را درک کند.

 یک تراژدی مدرن با بازیگران حاشیه شهر

این فیلمساز شهرمان انگیزه نوشتن آخرین متنش «للوخانی» را علاقه‌مندی‌اش به بحث تراژدی اعلام می‌کند و می‌افزاید: این فیلم سینمایی به تهیه‌کنندگی جمال گلی و محصول مشترک ایران و افغانستان است. این فیلم یک تراژدی مدرن است و بستر داستان در خصوص جنگ‌های افغانستان و مهاجرت مردم افغانستانی به ایران است و از حضور بازیگران بومی در این فیلم استفاده خواهم کرد.

امیراطهر سهیلی می‌افزاید: پس ازصادر شدن مجوزها، دوماه پیش تولید داریم و ان‌شاءالله اوایل مهر کار را کلید خواهم زد. ساخت این فیلم حدود سه الی چهار ماه طول خواهد کشید و کارسختی است.

وی تأکید می‌کند: یکی از شروطم برای تهیه‌کننده این است که از بازیگران مهاجر، حاشیه شهر و مشهدی استفاده کنم.

منبع: روزنامه قدس

انتهای پیام/

برچسب‌ها