آزمون‌های علمی یا امتحان نوعی ارزشیابی است که به واسطه آن دانش، مهارت، توانایی و آمادگی داوطلبان برای حل مسئله مورد سنجش قرار می‌گیرد و در واقع آزمون عملی است که در میانه یا پایان یک دوره آموزشی به خصوص در نظام آموزشی با هدف گزینش گروهی از افراد شرکت‌کننده و حذف گروهی دیگر صورت می‌گیرد که مهم‌ترین نوع آن کنکور سراسری ورود به دانشگاه‌هاست.

ارزشیابی تستی آفت رشد و توسعه علمی دانشگاه‌ها

قدس آنلاین: در این شیوه آموزشی حفظ کردن و به خاطر سپردن و یادآوری دوباره آموخته‌ها یکی از مهارت‌های دانش‌آموزان است تا حدی که آن را معیاری برای سنجش میزان معلومات و بهره هوشی دانش‌آموز می‌دانند؛ به طوری که به هر میزان حجم آموخته‌ها یا بهتر بگوییم محفوظات بالاتر و سرعت یادآوری آن‌ها کمتر باشد، دانش‌آموز از معلومات بیشتر و بهره هوشی بالاتری برخوردار است، اما آیا می‌پذیریم که بسیاری از این معلومات تنها محفوظات طوطی‌واری است که پس از مصرف به سرعت از ذهن گریخته و برای یادآوری دوباره‌شان نیاز به مطالعه مجدد آن‌هاست؛ چرا که بی‌تردید اصول صحیحی برای آموزش آن‌ها و در نتیجه به ذهن سپردن آن‌ها وجود نداشته، ضمن آنکه شیوه ارزشیابی تستی و یا چندگزینه‌ای هم ارزشیابی مناسبی برای سنجش علم نیست.

کارشناسان نیز معتقدند ارزشیابی‌های تستی شیوه‌ای کاملاً اشتباه و غیرعلمی است و نتیجه این قبیل گزینش‌ها نمی‌تواند تأییدی بر شایستگی واقعی داوطلبان باشد و در واقع ارزشیابی علم به شیوه تستی را مانع توسعه علم می‌دانند و معتقدند اولیای دانش‌آموزان در فرایند کنکور به جای سرمایه‌گذاری برای یادگیری علم، روی آموزش مهارت‌های تست‌زنی سرمایه‌گذاری می‌کنند.

•ساده‌ترین راه رقابت بین داوطلبان

دکتر رضا محمدی چابکی، عضو هیئت علمی گروه علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی در خصوص ارزشیابی علم‌آموزی به شیوه چهارگزینه‌ای می‌گوید: ما در ارزشیابی یادگیری علم که یکی از بخش‌های مهم برنامه درسی محسوب می‌شود، از روش‌های مختلفی استفاده می‌کنیم که روش‌های تستی یکی از این روش‌هاست و سال‌هاست در برخی کشورهای دنیا از جمله ایران مورد استفاده قرار می‌گیرد و نقدهای زیادی بر آن وارد است.

دکتر محمدی می‌افزاید: در کشور ما نیز در چند دهه اخیر برای تشخیص و تعیین کیفیت تحصیل دانش‌آموزان، آزمون‌های تستی طراحی می‌شود تا تعداد زیادی از داوطلبان ورود به دانشگاه‌ها مورد ارزشیابی قرار گیرند و از آنجا که دانشگاه‌های ما ظرفیت پذیرش همه داوطلبان را ندارند، ساده‌ترین راه رقابت بین داوطلبان برگزاری کنکور به شیوه تستی بوده است و با وجود اینکه از سال 86 پژوهشگران و مسئولان به این نتیجه رسیده‌اند این نوع آزمون شیوه صحیحی برای ارزشیابی داوطلبان نیست اما هنوز جایگزینی برای آن پیدا نکرده‌اند.

• حافظه‌محور شدن علم

این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی ادامه می‌دهد: در دهه اخیر پژوهش‌های متعددی در خصوص آزمون‌های تستی انجام شده که همه آن‌ها نشان می‌دهد، این شیوه برای ارزشیابی علم‌آموزی مفید فایده نیست بلکه آثار منفی زیادی در فرایند یادگیری دانش‌آموزان دارد اما متأسفانه تاکنون قانون حذف کنکور- که از سال 86 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده- اجرایی نشده است.

دکتر محمدی در پاسخ به این پرسش که چرا آزمون‌های تستی موجب اشکال و ضعف یادگیری- حافظه‌محور شدن علم- می‌شود، می‌گوید: در 15 سال اخیر پژوهش‌های جدیدی در خصوص پدیده‌ای در فرایند آموزش انجام شده که «اثر واش‌بک» نام دارد. بر اساس اثر واش‌بک، روش‌های سنجش بر نحوه مطالعه و روش‌های تدریس معلم کاملاً مؤثرند، به این معنا که نوع آزمون‌ها می‌توانند شیوه آموزش و یادگیری را جهت‌دهی کنند. بنابراین وقتی آزمون سراسری کنکور به صورت تستی و چهارگزینه‌ای برگزار می‌شود، مدارس می‌کوشند برای موفقیت بیشتر دانش‌آموزان در آزمون سراسری، تأکید ویژه‌ای بر افزایش مهارت‌های تست‌زنی- نحوه مواجهه با تست، تنظیم زمان و حتی شیوه‌های غیرمستقیم انتخاب پاسخ صحیح بدون تسلط بر پرسش- داشته باشند و امروزه مدارسی در کشور ما موفق به نظر می‌رسند که بتوانند به جای یادگیری عمیق علوم، شیوه‌های تست‌زنی را به دانش‌آموزان آموزش دهند.

•تضاد آزمون کنکور با عدالت آموزشی!

به گفته وی در ارزشیابی علم‌آموزی به روش تستی، یادگیری سطحی و حافظه‌محور جای یادگیری عمیق و تحلیلی علم را می‌گیرد و موجب از بین رفتن خلاقیت یادگیرندگان در مواجهه با مسائل علمی می‌شود که با یادگیری شیوه‌های دور زدن پاسخ‌دهی آزمون‌های تستی و حتی به ‌کمک حدس و گمان موفق به کسب نمره می‌شوند و این با عدالت آموزشی در تضاد است؛ چراکه دانش‌آموزانی موفق خواهند بود که دوره‌های تست‌زنی را به ‌صورت خصوصی آموزش دیده باشند.

دکتر محمدی با اشاره به اینکه ارزشیابی علم‌آموزی به شیوه تستی مانع رشد و توسعه دانش در دانشگاه‌ها می‌شود، می‌افزاید: نتیجه ارزشیابی علم به روش تستی، حضور برخی دانشجویان در دانشگاه‌هاست که علاقه‌ای به انجام پژوهش‌های علمی و مطالعه تحلیلی و عمیق ندارند؛ در حالی که در دیگر کشورهای جهان خروجی اغلب پژوهش‌ها منجر به حل کاربردی مسائل علمی می‌شود و باری از مشکلات علمی کشورشان را برمی‌دارند.

وی می‌گوید: ارزشیابی علمی به شیوه تستی نه تنها موجب بروز مشکلات متعددی در حوزه آموزشی می‌شود، بلکه به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی نیز تبعاتی به همراه دارد و اکنون این پرسش مطرح است که چرا تصمیم‌سازان و سیاست‌گذاران این آزمون‌ها با وجود گذشت بیش از یک دهه از تصویب قانون حذف کنکور، هنوز نتوانسته‌اند تصمیمی جدی برای حذف آن بگیرند.

• قدرت مافیای کنکور

این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی ادامه می‌دهد: به طور حتم دلایل اقتصادی و اجتماعی پدیده‌ای به نام مافیای کنکور- عده‌ای کاسبکار و بازاری با هدف کسب ثروت از آموزش- در فضای آموزشی کشور، تاکنون مانع اجرای قانون حذف کنکور شده است. بنابراین کنکور به عنوان هدفی ناهموار در نظام آموزشی کشور قرار دارد و هر مدرسه‌ای که جهتگیری مستقیم‌تری به ‌سوی این هدف ناهموار داشته باشد موفق‌تر به نظر می‌رسد. به این ترتیب مدارسی که شیوه آموزش و ارزشیابی آن‌ها تستی و چندگزینه‌ای باشد با وجود اینکه حافظه‌محور محسوب می‌شوند و دانش‌آموزان کم‌سوادتری تحویل جامعه می‌دهند از اقبال بیشتری بین اولیای دانش‌آموزان برخوردار خواهند بود، چون موفقیت بیشتری در دستیابی به آن هدف داشته‌اند!

دکتر محمدی با اشاره به اینکه اکنون به دلیل اهمیت مدرک‌گرایی در جامعه، مردم در کلاس‌های کنکور و آموزش مهارت‌های تست‌زنی سرمایه‌گذاری می‌کنند، می‌افزاید: به‌طور حتم مردم و مسئولان ما نسبت به معایب این شیوه ارزشیابی علم- آزمون‌های تستی- آگاه هستند اما به دلیل شرایط حاکم بر نظام معیشتی و شغلی کشور تن به این اتفاق داده‌اند تا جایی که این شیوه آموزشی به دوره ابتدایی نیز سرایت کرده و والدین ترجیح می‌دهند به ‌جای اینکه فرزندانشان در مدارس با دانش، اخلاق، ادب و فرهنگ حقیقی تربیت شوند و با خلاقیت و پرسشگری رشد کنند، تست زدن را آموزش دیده تا در آینده‌ای نه چندان دور بتوانند در ماراتن کنکور موفق شوند، تا شاید بتوانند در این اوضاع جامعه گلیم خودشان را از آب بیرون کشند؛ اما متأسفانه پندار آنان پیامدهای ناگواری برای جامعه خواهد داشت.

انتهای پیام/

برچسب‌ها