جهان تشیع در روزهای گذشته با شور و معرفت نسبت به ائمه اطهار(ع) به عزاداری پرداختند و عزای رسول اکرم(ص) و امام رضا(ع) را برپا کردند. به همین مناسبت بر آن شدیم برخی تأثیرات حضور آن امام همام در ایران و همچنین در بُعد گسترده‌تر بر امت اسلام را از نظر بگذرانیم. برای این منظور خبرگزاری مهر با محمدحسین رجبی دوانی، استاد تاریخ اسلام به گفت‌وگو نشسته که بخش‌هایی از آن را انتخاب کرده‌ایم و در ادامه می‌خوانید.

جهان تشیع در روزهای گذشته با شور و معرفت نسبت به ائمه اطهار(ع) به عزاداری پرداختند و عزای رسول اکرم(ص) و امام رضا(ع) را برپا کردند. به همین مناسبت بر آن شدیم برخی تأثیرات حضور آن امام همام در ایران و همچنین در بُعد گسترده‌تر بر امت اسلام را از نظر بگذرانیم. برای این منظور خبرگزاری مهر با محمدحسین رجبی دوانی، استاد تاریخ اسلام به گفت‌وگو نشسته که بخش‌هایی از آن را انتخاب کرده‌ایم و در ادامه می‌خوانید.

با اینکه امام رضا(ع) به اجبار رهسپار دیار دیگر شده و عنوان ولایتعهدی را نیز بر اساس تحمیل خلیفه عباسی پذیرفتند، وجود مبارکشان سبب شد علم، رنگ و بوی متفاوتی در میان امت اسلام پیدا کند. با توجه به این مسئله به نظرتان این حضور چه تأثیرات علمی را بر کاروان فکر و اندیشه جهان اسلام و بهویژه در ایران بر جای گذاشت؟

برای پاسخ به این پرسش مقدمه‌ای را بیان می‌کنم. وجود مقدس امام رضا(ع) نه تنها در میان شیعیان و خاصه ایرانیان، که در میان اهل تسنن نیز به عنوان یک شخصیت عظیم علمی و به عنوان عالم آل محمد شناخته شده است؛ البته این تعبیر از زمان گذشته و دوره معصومین دیگر که پیش از حضرت می‌زیستند برای آن امام همام به کار برده می‌شد، اما در دوران امامت ثامن الحجج نمود و بروز دو صد چندان یافت.

امام رضا(ع) خود در این باره می‌فرماید: سال‌هایی که در مدینه بودم بعد از ظهرها به مسجدالنبی می‌آمدم و تا غروب آنجا بودم و انبوه علمای عامه گرد من جمع می‌شدند و معضلات فقهی خود را می‌پرسیدند. بنابراین حضرت تا زمانی که در مدینه حضور داشتند علاوه بر امامت، به عنوان فقیه برجسته‌ای شناخته می‌شدند، اما هنگامی که مأمون حضرت را به مرو آورد، ذیل سلسله جلسات متعدد علمی و مناظراتی که ترتیب داده شد، ابعاد دیگر علمی از وجود امام رضا(ع) متبلور شد و حضرت با رفتار عالمانه و ارائه راه جدید در مباحث علمی، تضارب آرا و بحث‌های بین ادیان، از نظر علمی طرحی نو در انداختند که سبب دگرگونی و جهش جامعه علمی آن زمان شد.

در ایران مباحث عقلی و فلسفی بر خلاف سایر مناطق عالم اسلام تا زمان حمله مغول چراغ پرفروزی داشت که این مهم از برکات روش امام رضا(ع) و میراث علمی آن حضرت است.

این رویکرد علمی امام هشتم در سطح گسترده‌ای در جامعه نمود داشت، خاصه اینکه از تریبون دستگاه خلافت انتشار یافته بود. با اینکه مأمون به اجبار حضرت را به دیار دیگر کوچانده بود، اما امام رضا(ع) آن‌چنان از این موقعیت استفاده کردند که در عالم اسلام بی‌سابقه بود. اگرچه در دوران امام صادق(ع) چنین مواردی نسبت به مباحث علمی وجود داشت، اما در آن شرایط و با توجه به ورود انواع و اقسام اندیشه‌های وارداتی، این مسئله بی نظیر بود، چراکه امام رضا(ع) به صورت علنی و رسمی راه را به سوی دانش پژوهان گشود.

از سوی دیگر باید توجه داشته باشیم که در ایران مباحث عقلی و فلسفی بر خلاف سایر مناطق عالم اسلام تا زمان حمله مغول چراغ پرفروزی داشت که این مهم از برکات روش امام رضا(ع) و میراث علمی آن حضرت است. سؤالات فراوانی از وجود مقدس حضرت به صورت مکرر مطرح و ایشان به صورت مکتوب پاسخ می‌دادند که از این پرسش و پاسخ‌های حضرت کتاب‌هایی پدید آمد که مورد بهره‌برداری بسیاری از علما و دانش‌پژوهان مکتب اهل بیت قرار گرفت؛ علاوه بر آن شیخ صدوق نیز اطلاعات و اخباری را پیرامون وجود مقدس حضرت در عرصه علمی و معرفتی در قالب کتابی بسیار ارزشمند جمع آوری کرد که به «عیون اخبارالرضا» معروف است و مورد استفاده پیروان مکتب اهل بیت(ع) قرار می‌گیرد.

بنابراین در یک نگاه اجمالی، امام رضا(ع) نه تنها برای شیعیان و به‌ویژه ایرانیان که برای جهان اسلام پایه‌گذار مکتبی علمی بودند که در آن تعامل با دیگران جایگاه نخست را داشت.

نوع نگاه حضرت، جدا از اینکه امامِ جامعه اسلامی بودند، در مقام یک اندیشمند و عالم در مواجهه با صاحبنظران اندیشه‌های مختلف اعم از موافق و مخالف چگونه بود و اساساً یک اندیشمند چطور می‌تواند از آن سیره برای امروز جامعه اسلام الگوبرداری کند؟

 گرچه ترتیب دهنده جلسات خود مأمون بود، اما حضرت از این وضعیت و مناظرات استقبال کردند و بدون تعصب و حساسیت با اندیشمندان و عالمان ادیان مختلف از جمله مسیحی، یهودی، زردشتی و همچنین سران فرقه‌های کلامی و فقهی غیر شیعه، با روی گشاده وارد مناظره و مباحثه شدند. این افراد سؤالات و شبهه‌های مختلفی را در محضر امام رضا(ع) طرح کردند و حضرت به نحوی عالمانه و محکم پاسخ دادند و آنان را مبهوت قدرت علمی خود کردند.

شیخ صدوق نیز اطلاعات و اخباری را درباره وجود مقدس حضرت در عرصه علمی و معرفتی در قالب کتابی بسیار ارزشمند جمع آوری کرد که به «عیون اخبارالرضا» معروف است.

می‌توان گفت حسن خلق، استماع صبورانه سخنان موافقان و مخالفان، ادله محکم، اشراف تام و تمام به علوم و تواضع امام رضا(ع) سبب شد جدا از اینکه حضرت پیروز میدان مناظره شوند، الگویی برای دانشمندان آن زمان و البته اعصار آینده باشند. معتقدم امروز جامعه اسلامی و دانشمندان امت اسلام نیازمند اینچنین دیدگاه و رویکردی هستند که در کنار یکدیگر بدون هرگونه پیش داوری و قضاوتی به پژوهش و مناظره بپردازند و گرهی از گره‌های جامعه اسلامی را بگشایند.

اکنون قرن‌ها از حضور امام رضا(ع) در ایران می‌گذرد و آن چند صباح گرچه کوتاه بود، اما آثار و برکات فراوانی برای ایرانیان داشت، به نظر شما به عنوان پژوهشگر تاریخ اسلام، حضور ثامن الحجج در ایران چه تأثیرات تمدنی‌ داشت؟

پیش از پاسخ به این پرسش مقدمه‌ای را عنوان می‌کنم، ببینید اساساً نمی‌توان تمدن ایران پس از اسلام را از تمدن مسلمانان جدا کرد. با ورود اسلام به ایران، کشور بخشی از دارالاسلام شد. توجه داشته باشیم که تمدن مسلمانان یکپارچه است و به ملیت و قومیت برنمی‌گردد، اما همان طور که اشاره شد امام رضا(ع) با ورود خود به ایران ولو اینکه به اجبار هم بود سبب تغییرات و برکات متعددی شدند از جمله اینکه فضای بدون خوف و اختناقی برای طرح آرای علمی فراهم آمد.

اما تأثیر حضور امام رضا(ع) در ایران محدود به آن دوران نمی‌شود، کما اینکه می‌بینیم در حدود ۱۲۰ سال پس از شهادت امام رضا(ع) شیعه در ایران و عراق امروز و همچنین در مصر و شام قدرت پیدا می‌کند. در ایران امروز دولت شیعی «آل بویه» و در مصر دولت «فاطمیان» که البته آن‌ها شیعیان شش امامی بودند به قدرت رسیدند. اوج تمدنی که مسلمانان پس از اسلام به خود دیده‌اند در عصر همین دو دولت ارزشمند شیعی بوده است؛ یعنی کاری که امام رضا(ع) و پدران بزرگوارش و فرزندانشان کردند سبب شد شیعه وقتی قدرت سیاسی به دستش رسید حرف اول را در تمدن بشری بزند، بنابراین نه تنها اوج تمدن مسلمانان در قرون چهارم و پنجم هجری نمایان شد، بلکه اوج تمدن بشری را در این ادوار شاهدیم به این معنا که هیچ جای دیگری از عالم از نظر تمدن و پیشرفت به پای کارهایی که مسلمانان و دولت‌های شیعه در این قرون به ثمر رساندند، نمی‌رسد.

شیعه بر مبنای تعالیم امامان خود به‌ویژه امام رضا(ع) فضایی را برای تضارب آرا و بیان دیدگاه‌های علمی بدون خوف از دستگاه حکومتی فراهم آورد که در نتیجه این رویکرد، پیشرفت‌های عظیم علمی حاصل شد و دانشمندان بزرگی نظیر ابن سینا، ابوریحان بیرونی، رازی، علمایی چون شیخ صدوق، سید مرتضی و سید رضی در دوران دولت ارزشمند شیعی آل بویه پدید آمدند و تمدن مسلمانان و به‌ویژه ایرانیان را با تأسی به آن امام همام به اوج رساندند.

این تبلور تمدنی که بر محور حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در ایران پدید آمد، در دوره کنونی در چه قامتی خودنمایی کرده است؟

در عصر ما نظام مقدس ولایت فقیه حاکم شده است و ان‌شاءالله بتوانیم بر اساس نوید رهبر معظم انقلاب، تمدن نوین اسلامی را ایجاد کرده و با همت و باور به اهداف خود برسیم. اساساً شیعه با پیروی از ائمه اطهار(ع) آزاداندیش و عقل گراست و به مباحث عقلی، علمی و معرفتی بها داده؛ در نتیجه در هر دوره‌ای که قدرت در دستانش بوده پله‌های ترقی را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته است، امروز نیز چنین است. این کشور محل حضور امام رضا(ع) بود که به عالم آل محمد معروف است؛ امامی که بارگاه مطهرش در مشهد مقدس است و میراث گرانبهایش تا به امروز در دستان ماست.

در روزگار کنونی با استعانت و توسل به آن امام همام و در دوره‌ای که یک دولت شیعی روی کار است، باید به گونه‌ای عمل کنیم که با تبعیت از ولایت، زمینه سازی برای تحقق تمدن نوین اسلامی را فراهم کنیم تا زمینه ظهور منجی عالم بشریت فراهم شود. معتقدم وظیفه امروز ما این است.

برچسب‌ها