جواد فراهانی/
برخی احزاب سیاسی در لبنان مانند حزب نیروهای لبنانی و حزب الکتائب و همچنین جریان المستقبل به ریاست سعد الحریری خواستار تشکیل دولت تکنوکرات مستقل از احزاب سیاسی هستند که البته هدف آنها نه برکناری خودشان از دولت که برکناری حزبالله از مراکز قدرت در لبنان و قرار دادن آن در برابر طمع ورزیهای آمریکا و رژیم صهیونیستی است.
تردیدی نیست آنچه امروز در لبنان جریان دارد و این اعتراضات مردمی فرصت بزرگی برای مبارزه با فساد است، اما آیا دولت تکنوکرات راه حل واقعی بحران است؟ آیا حتی اگر فواید این دولت را هم بپذیریم شرایط کنونی اجازه میدهد که چنین دولتی موفق باشد؟ حزبالله لبنان مخالفت خود با تشکیل دولت تکنوکرات را بارها اعلام کرده و تأکید دارد که هرگونه دل بستن به طرفهای خارجی به ویژه آمریکا خطاست و در مرحله کنونی تشکیل دولتی قوی میتواند کشور را از فروپاشی نجات دهد نه دولت تکنوکرات که محکوم به شکست است و کشور را به سمت فروپاشی خواهد برد.
سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در سخنان خود در ماه اخیر دلایل مخالفت حزبالله با تشکیل دولت تکنوکرات و جایگزین آن به عنوان راه حل یعنی تشکیل دولت تکنوسیاسی را تشریح کرده است، اما با این وجود برخی سعی دارند که حزبالله را به مانع تراشی در روند تشکیل دولت جدید متهم کنند. پایگاه تحلیلی الوقت در مقاله ای با ذکر دلایل مخالفت حزبالله لبنان با تشکیل دولت تکنوکرات این دلایل را تشریح کرده است. اول آنکه تشکیل دولت تکنوکرات در سایه واقعیت طائفهای لبنان امکان پذیر نیست و تقریباً هیچ شخصیت لبنانی وجود ندارد که به هیچ حزب سیاسی وابستگی نداشته باشد.
ثانیاً حتی اگر فردی هم پیدا شود که هیچ وابستگی سیاسی نداشته باشد، حداقل باید مفسد نباشد، اما تجربههای سابق عکس آن را نشان میدهد؛ به عنوان مثال فؤاد سنیوره که در دهه 90 به عنوان یک فرد تکنوکرات وارد دولت شد، امروز از مهمترین مفسدان کشور در دوره مسئولیت خود به شمار میرود. سوم اینکه اگر خواهان تشکیل دولت تکنوکرات با هدف مبارزه با فساد هستیم، باید تصمیمات شجاعانه اتخاذ شود؛ یک دولت تکنوکرات چگونه میتواند بدون پوشش و حمایت پارلمانی این تصمیمات را اتخاذ کند؟ اگر این دولت تکنوکرات بخواهد با مافیای اقتصادی که مورد حمایت رهبران این حزب و آن حزب است برخورد کند، چگونه میخواهد این تصمیم را در پارلمان تصویب کند؟ آیا با مخالفت رهبران این احزاب مواجه نخواهد شد؟
یکی دیگر از دلایل مخالفت با تشکیل دولت تکنوکرات فشارهای آمریکا و تهدید به تحریم و مسدودسازی اموال هر فردی است که با اعضای حزبالله دیدار کند. بنابراین اگر موضوعی مرتبط با حزبالله مطرح شود و وزرای تکنوکرات برخلاف تمایلات آمریکا باشد، آیا این افراد جرئت تصویب این تصمیم ها را دارند و منافع خود در خارج از کشور را به خطر خواهند انداخت؟ آیا شعار تکنوکرات در این شرایط از بین نخواهد رفت؟ پنجم، این نگرانی نزد حزبالله وجود دارد که هدف اصلی از طرح دولت تکنوکرات از بین بردن حزبالله و سلاح آن است، به ویژه آنکه این طرح در ساختار، مضمون و زمان دچار ابهام و محل تردید است. با این وجود حزبالله مخالفتی با اینکه برخی از وزرا تکنوکرات باشند، ندارد اما مشخص است اگر هرکدام از آنها با حزبالله دیدار کند به سیاسی بودن متهم خواهد شد، در حالی که دیدار او با دیگر احزاب به عنوان وزیر تکنوکرات محسوب خواهد شد. به طور خلاصه چه تضمینی وجود دارد که این افراد جرئت لازم برای مخالفت با تصمیمات آمریکا علیه منافع لبنان را دارند؟ ششم آنکه حزبالله گزینه جایگزین یعنی دولت تکنوسیاسی را معرفی کرده و از این طریق میتوان نقطه ضعفهای گذشته را جبران کرد. این دولت قوی و متخصص خواهد بود و نیازمند مشارکت گروه هاست؛ دیگر ادامه سیاستهای گذشته امکان پذیر نیست و باید باهمکاری جمعی راه حلی ریشه برای حل مشکلات و برونرفت از بحران ایجاد کرد.