درحالی که این روزها بیشتر ما از کمبود نقدینگی و رشد منفی اقتصاد گلایه‌مند هستیم، گوشه‌ای از همین کره خاکی هرروزه به تعداد سرمایه‌دارها و میلیاردرها افزوده می‌شود.


محبوبه علی‌پور/

 درحالی که این روزها بیشتر ما از کمبود نقدینگی و رشد منفی اقتصاد گلایه‌مند هستیم، گوشه‌ای از همین کره خاکی هرروزه به تعداد سرمایه‌دارها و میلیاردرها افزوده می‌شود.

به تعبیر دیگر همین لحظه صدها انسان با زندگی عادی در تلاشند که ساده‌ترین ایده‌هایشان را تبدیل به سرمایه کنند، چراکه جهان امروز با همه خشونت‌ها و ناکامی‌ها ویژگی منحصربه‌فردی دارد که آن را قابل تحمل می‌کند. این امر چیزی نیست جز «رشد فناوری»؛ چنانکه هرروزه ظهور پدیده‌هایی نو و آفرینش محصولات بدیع به ما یادآور می‌شود که نباید ترسید، چراکه در روزگار بلندپروازی‌ها زندگی می‌کنیم. روزگاری که جایگاه و قابلیت انسان‌ها را نه حساب بانکی و زور بازو و یا نفوذ سیاسیون؛ بلکه سقف آرزوها و تخیلات تعیین می‌کند.

*مسیر ناهموار ایده‌پردازی تا کسب درآمد

چندی پیش در جلسه‌ای یکی از کارآفرینان موفق می‌گفت که غربی‌ها معتقدند یک ایده در ذهن یک دلار می‌ارزد، وقتی به عنوان طرح روی کاغذ ثبت می‌شود ارزشش به 10 دلار می‌رسد و زمانی که همین ایده تبدیل به کالایی کاربردی شد 3هزار دلار ارزش خواهد داشت. به راستی چرا فاصله ایده تا تولید محصول در جامعه ما این قدر طولانی و زمانبر است؟

مرتضی تقوایی حسین‌زاده، عضو شورای علمی پارک علم و فناوری  خراسان رضوی در این باره می‌گوید: جدی‌ترین بحث در تفاوت میان جوامع از روند ایده‌پردازی تا آفرینش محصولات و ارائه خدمات، مسئله ساختار حاکم بر بازارهاست. جوامع پیشرفته استفاده از ایده‌های نو و بهره‌گیری از فناوری‌های جدید را به عنوان فرایند در ساختار خود تعریف کرده‌اند. در واقع بارها این مسیر را پیموده و آزموده‌اند و به اساس و چارچوب مشخصی رسیده‌اند ازهمین رو طرح هر ایده‌ای در قالب همین اصول گسترش پیدا می‌کند. این درحالی است که ما در این روند با مقاومت‌هایی مواجه هستیم که بخشی از آن ریشه تاریخی دارد، چنانکه از روزگار قدیم به خصوص درعصر قاجار تأکید می‌شد که «ما نمی‌توانیم»، در نتیجه به حدی وابستگی به واردات شدید شده بود که در برهه‌ای از زمان، حتی دوک‌های ریسندگی را وارد می‌کردند. وجود این‌گونه وابستگی‌ها ناامیدی را در میان تولیدکنندگان گسترش داده بود. به هرحال گرچه در سال‌های اخیر توجه ویژه‌ای به این مقوله شده و شاهد تغییراتی در این زمینه هستیم، اما همچنان فضای بازار ما سنتی است. بنابراین تا وقتی که در همین فضای سنتی، اصول و چارچوب فعالیت‌های فناورانه شکل بگیرد، نیازمند زمان است. البته درحال حاضر صندوق نوآوری و شکوفایی، معاونت علمی رئیس جمهوری و پارک‌های علم و فناوری در تلاشی همسو، سعی دارند حجم مقاومت‌های موجود را کاهش دهند، به طوری که امروز شاهد فعالیت 4هزار و 500 شرکت دانش‌بنیان در کشور هستیم. مسئله دیگر اینکه در کشورهای پیشرو، وجود شرکت‌های بزرگ در بهبود روند فعالیت‌ها اثرگذار بوده است. حال آنکه در کشور ما تا شرکتی گسترش پیدا کرده و جایگاهی برای خودش تعریف می‌کند با برچسب‌ها و انگ‌های مختلفی مواجه می‌شود. درواقع این تفکر نادرست در جامعه ما وجود دارد که نمی‌توانند حضور شرکت‌های بزرگ را تحمل کنند. درصورتی که سال‌هاست شرکتی به عنوان گوگل در غرب ایجاد شده و گسترش یافته است و در ادامه مسیر خود نیز این امکان را دارد که فراتر از ساختار موجود رشد کند.

وی در ادامه به تغییر رویکردها و ایجاد شرکت‌های هلدینگ در عرصه فناوری اشاره کرده و می‌افزاید: پیش از این بر واسپاری امور به سایر شرکت‌ها و فعالیت در قالب هلدینگ‌ها توجه نمی‌شد، اما درحال حاضر در قالب اصولی شش‌گانه که مسئولیت اجرای آن برعهده عناصر متولی همانند دانشگاه‌ها، پارک‌های فناوری و سرمایه‌گذاران است به این قضیه اهمیت می‌دهند. به هرروی با شبکه‌سازی، تمام مسئولیت‌ها را تنها یک شرکت انجام نمی‌دهد. البته جا دارد اشاره کنم زمانی شرکت‌های دانش‌بنیان را شرکت‌های کوچکی می‌دانستند، چنانکه درحال حاضر نیز برخی نهادهای دولتی چنین تصوری دارند. این درحالی است که در برخی از شرکت‌های دانش‌بنیان امروزه صحبت از فروشی فراتر از 100 میلیارد تومان در سال است. بنابراین با توجه به چنین تحولاتی باید الزامات و اقتضائات موجود در پارک‌های فناوری و ساختار نهادهای متولی نیز تغییر کند. البته تلاش‌هایی برای این‌گونه تغییرات دیده می‌شود.

* فعالان توانمند در برابر ساختارهای ضعیف

مهندس تقوایی حسین‌زاده که در سال جاری عنوان رتبه برتر شرکت دانش‌بنیان تولیدی را کسب کرده، درباره عمر کوتاه شرکت‌ها در جامعه ما نیز خاطرنشان می‌کند: دلایلی در این مقوله اثرگذار است که از مهم‌ترین آن‌ها باورهای فرهنگی حاکم بر جامعه است. از این رو حوزه‌های علمیه به عنوان مراکز مرجع و فرهنگ‌ساز باید به اصلاح باورهای فرهنگی همانند بی‌ارزش دانستن پول، نکوهیده شمردن فعالیت‌های اقتصادی و جلب سرمایه بپردازند، چرا که بنابر اصول و آموزه‌های دینی ما، کسب پول و ثروت به ذات نکوهش نشده، بلکه کسب و هزینه کردن سرمایه در غیر از محل مشروع خود مذموم شناخته می‌شود. به هر روی فعالان اقتصادی زمانی که به این عرصه وارد می‌شوند پس از اغنا، دست از تلاش برمی‌دارند، چراکه عرصه یادشده چنان فرساینده و پر استرس است که اگر متکی به پشتوانه‌های مادی باشند با رسیدن به مزایای اقتصادی، از عرصه فعالیت کناره‌گیری می‌کنند. بنابراین باید جامعه به نحوی تربیت شود که نخست کار کردن به عنوان ارزش تلقی شود. سپس افراد به این باور برسند که تنها برای کسب منافع مالی کار نکرده و به اهداف بلندتری همانند تسهیل اشتغال‌زایی و رشد فناوری بیندیشند. همچنین اگر قرار است مجموعه‌ای به درستی توسعه پیدا کند، باید از یک سو اقتضائات این امر در جامعه فراهم شود و از سوی دیگر شرکت‌های یادشده از درون به تربیت نیروی انسانی و اصلاح ساختارها بپردازند. نکته دیگر اینکه در جامعه ما افراد توانمند بسیارند اما ساختارها برای حضور اثرگذار آن‌ها دچار ضعف و کاستی هستند.

*منافع اقتصادی در سایه تسهیلگری برای دانش

وی درباره اثرگذاری فعالیت شتاب‌دهنده‌ها در تقویت شرکت‌های نوبنیاد، می‌گوید: این شتاب‌دهنده‌ها مجموعه‌ای خصوصی هستند که از استارت‌آپ‌های نوپا حمایت می‌کنند. به این ترتیب از ایده تا رساندن به سرمایه‌گذار و بازار نقش حمایتی دارند. البته فلسفه وجودی آن‌ها متکی به مسائل اقتصادی بوده و در مقوله کسب وکار نقش‌آفرینی می‌کنند. همچنین این مجموعه‌ها باور دارند اگر از هزار طرح به 50 طرح برسیم و از هر 50 طرح نیز حدود5/12 طرح به ثمر برسد، آنقدر ارزش افزوده مطلوب حاصل می‌شود که کل هزینه‌هایی که برای هزار طرح اولیه صرف شده را جبران کنیم. به هر ترتیب، گام‌های اولیه این تلاش‌ها برداشته شده و امیدواریم به نتیجه دلخواه برسیم.

برچسب‌ها