۷ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۱
کد خبر: 690061

در یادداشت پیشین از آشفتگی رسانه‌های مملکت و تأثیرات مخرب آن بر تمام شئون زندگی انسان ایرانی گفتم. باری هنوز در حال و هوای همان نوشته بودم که شاهد از غیب رسید. جمعه گذشته رسانه‌ها خبر از احضار سفیر کشورمان در «کویت» دادند. علت!؟ اعلام مراتب اعتراض به سخنان فرمانده هوافضای سپاه پاسداران. ا

قدس آنلاین: در یادداشت پیشین از آشفتگی رسانه‌های مملکت و تأثیرات مخرب آن بر تمام شئون زندگی انسان ایرانی گفتم. باری هنوز در حال و هوای همان نوشته بودم که شاهد از غیب رسید. جمعه گذشته رسانه‌ها خبر از احضار سفیر کشورمان در «کویت» دادند. علت!؟ اعلام مراتب اعتراض به سخنان فرمانده هوافضای سپاه پاسداران. این ژنرال ارشد کشورمان در اظهاراتی پیشتر از چند پایگاه نظامی در منطقه نام برده و گفته بود پهپادهایی که در ترور سردار سلیمانی دخیل بودند، از این پایگاه‌ها برخاسته یا حمایت و هدایت شده‌اند. یکی از این پایگاه‌ها، مرکز نظامی «علی السالم» در کویت بود. حالا این کشور کوچک و کم اهمیت منطقه که به زحمت جمعیتی معادل یکی از محلات تهران دارد، طلبکارانه سفیر ما را احضار می‌کند و هشدار می‌دهد مقامات ایرانی این‌گونه سخن نگویند و این خبر نیز بلافاصله در بسیاری از رسانه‌های جهان، درشت می‌شود و ضریب می‌گیرد.

و اما ربط این اتفاق به روند ناسالم کارکرد رسانه‌های ماچیست؟ با تأسف مدت‌هاست که یکی از نواقص اصلی رسانه‌ای کشور، آن هم در مهم‌ترین بخش این مجموعه، یعنی بخش خبررسانی، آشفتگی در اعلام اخبار و ترجیح سرعت بر سلامت خبر است. این موضوع علاوه بر آنکه مرجعیت یک رسانه را نزد مخاطبان خدشه‌دار می‌کند، اسباب آشفتگی فکری و بی‌اعتمادی مردم را فراهم کرده و مشکلات بی‌شماری را با خود می‌آورد. گاه اعلام یک خبر ساده هواشناسی و اخبار متعاقب آن یعنی تعطیلی یا عدم تعطیلی مدارس و مراکز دیگر، در یک روز به اشکال متعدد روی خروجی خبرگزاری‌های مختلف می‌رود. گاه هنوز جوهر خبری در سایتی خبری خشک نشده، سایتی دیگر تکذیب آن را کار می‌کند و به همین ترتیب این بی‌مبالاتی در عموم عرصه‌های خبری ما حاکم است. در سمت دیگر تلاش برای جمع‌آوری مستندات خبر و سپس اعلام و ارجاع آن به مخاطب به درستی انجام نمی‌شود، یا در زمان لازم صورت نمی‌گیرد و این همه در کنار انبوهی از موارد دیگر سبب می‌شود ما در بسیاری از تقابل‌های خبری، با آنکه حق به جانب هستیم، با تأسف در نهایت، در جایگاه محکوم قرار بگیریم، درست مثل همین مورد مذکور!

خبری از سوی ارشدترین منبع نظامی مرتبط با آن اعلام شده است؛ در اینجا لازم است پیش از اعلام اگر ما برای آن مستندات کافی را داریم، در هماهنگی با وزارت خارجه آن‌ها را به مقامات آنجا تحویل داده و همزمان با اعلام خبر، این ما باشیم که سفیر کشور خاطی را احضار کرده و به آن‌ها هشدار دهیم که پایشان را نباید بیشتر از گلیمشان دراز کنند. در سمت دیگر ماجرا، چنانچه ما مستندات لازم را برای چنین اتهام سنگینی نداریم، نباید آن را از جایگاه چنین مقام ارشدی اعلام کرده و به عنوان مدعی ظاهر شویم. با این مقدمات به نظر می‌رسد به احتمال فراوان مرجع اعلام خبر مستندات لازم را داشته وگرنه چنین ریسکی را مرتکب نمی‌شد. اما چون این ادله به موقع به مراجع لازم ارائه نشده و یک هماهنگی ساده میان دستگاه‌ها با هم و با مراکز رسانه‌ای صورت نگرفته، از اعلام چنین خبر مهمی که باید شاخص مظلومیت ما باشد، نتیجه عکس می‌گیریم و در رسانه‌های جهان، این خبر احضار سفیر ماست که دست به دست می‌شود. حالا متوجه شدید یک ناپختگی ساده رسانه‌ای چگونه می‌تواند بر همه چیز، مثلاً بر دیپلماسی کلان ما نیز تأثیر گذاشته و نتیجه را معکوس کند!؟

برچسب‌ها