«قوی شدن» تعبیری است که در سخنرانی‌های اخیر رهبر معظم انقلاب مکرر بیان شده و این راهبردی است که ایشان با تکیه بر مبانی دینی همواره بر آن تأکید داشته‌اند. قدرتمند شدن امت اسلامی خواسته مهم خداوند متعال است؛ دستوری که قرآن به صراحت بر آن تأکید کرده و هر آینه مسلمانان را به آن فرا می‌خواند. در حال و هوای چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، حجت‌الاسلام دکتر علیرضا پیروزمند، قائم‌مقام فرهنگستان علوم اسلامی قم در گفت‌وگو با ما به تشریح مبنای قرآنی این راهبرد پرداخته است.

قوی شدن، سرنوشت جدیدی را برای جامعه رقم می‌زند

قدس آنلاین:   «قوی شدن» تعبیری است که در سخنرانی‌های اخیر رهبر معظم انقلاب مکرر بیان شده و این راهبردی است که ایشان با تکیه بر مبانی دینی همواره بر آن تأکید داشته‌اند. قدرتمند شدن امت اسلامی خواسته مهم خداوند متعال است؛ دستوری که قرآن به صراحت بر آن تأکید کرده و هر آینه مسلمانان را به آن فرا می‌خواند. در حال و هوای چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، حجت‌الاسلام دکتر علیرضا پیروزمند، قائم‌مقام فرهنگستان علوم اسلامی قم در گفت‌وگو با ما به تشریح مبنای قرآنی این راهبرد پرداخته است.

* ریشه و مبنای قرآنی تأکیدهای رهبر معظم انقلاب بر قوی‌سازی جامعه اسلامی چیست؟

قوی‌سازی جامعه اسلامی پیام صریح و قاطع قرآن به مسلمانان در رویارویی و ارتباط با کفار و دشمنان اسلام است و آیه 60 سوره مبارکه انفال شاهد محکمی بر تأکیدات رهبر معظم انقلاب است؛ چرا که قرآن در این آیه به صراحت بر موضوع مهم آشتی‌ناپذیری مسلمانان و کفار تأکید می‌کند. قوی‌سازی جامعه اسلامی دستور اکید خداوند متعال به پیامبر اکرم(ص) و همه مسلمانان است و محدود به یک حوزه یا زمان خاص نمی‌شود و جامعه اسلامی همواره و تا آنجایی که می‌توانند باید تحصیل قدرت کنند.

* آیا قرآن کریم شاخص و معیاری برای افزایش قدرت مسلمانان بیان کرده است؟

شاخص و میزان تحصیل قدرت از نظر قرآن کریم به اندازه‌ای تعیین شده که دشمن خدا از مسلمانان بترسد؛ هراس ایجاد شده منجر به بازدارندگی دشمن از هرگونه تهدید و خطایی در قبال جامعه اسلامی می‌شود و دشمن جرئت تعدی به جامعه اسلامی را پیدا نمی‌کند. خداوند متعال در آیه 60 سوره مبارکه انفال بر این موضوع تأکید دارد که در طول تاریخ همواره دشمنان یک جبهه تاریخی در برابر مسلمانان و حق‌جویان داشته‌اند که قرآن از آن به «عدوالله و عدوکم» یاد کرده است؛ این به معنای اعلام جنگ جامعه اسلامی یا مسلمانان به هر کسی که توحید را بر نمی‌تابد یا هر کسی که علیه اسلام اعلام جنگ می‌کند، نیست؛ قدرتمند شدنی که قرآن از آن یاد می‌کند و رهبر معظم انقلاب برای جامعه اسلامی طلب می‌کند ناظر به این مهم است که آن‌قدر قوی شوید که دشمن حتی نتواند در شما طمع کند و نتواند اهداف خود را درباره شما محقق کند.

* برخی قوی‌سازی را به نوعی رفتاری تقابل‌جویانه و جنگ‌طلبانه با دنیا تفسیر می‌کنند؛ تحلیل شما از این نوع نگاه چیست؟

متأسفانه در برابر تفکری که قوی شدن در برابر دشمن را مهم می‌داند، تفکری نیز وجود دارد که تصور می‌کند دشمن اسلام مقابله‌ای با مسلمانان و جهان اسلام ندارد یا به نوعی به دنبال آن است که به جامعه القا کند ما دچار توهم عداوت شده‌ایم و دنیای کنونی، دنیای صلح و دنیای مسالمت‌آمیز است و نباید به دیگران بدبین باشیم؛ به همین دلیل در برابر تقسیم کار بین‌المللی که در ساحت جهان متمدن مطرح شده سکوت می‌کنند و ذلیلانه آن را می‌پذیرند. وقتی این رویکرد را در مقابل رویکرد اول که مبتنی بر دائمی بودن نزاع ولو نرم در قالب جبهه حق و باطل، نور و ظلمت، مستضعفان و مستکبران با همان تعابیری که در قرآن و روایات بیان شده و در سابقه مبارزات، شعارها و ادبیات امام و رهبر معظم انقلاب عنوان شده، می‌گذاریم، متوجه تفاوت این دو دیدگاه درباره «قوی شدن و ایستادگی در برابر دشمن» می‌شویم.

* «قوی شدن» مورد نظر رهبر معظم انقلاب به معنای قطع ارتباط با جهان که نیست؟

وقتی صحبت از تقابل بین حق و باطل و استضعاف و استکبار می‌شود، به معنای عدم ارتباط و بی‌توجهی به تعامل با دنیا نیست و قرار نیست اظهار عداوت و خشونت به دیگران داشته باشیم؛ این تعابیر تصورات اشتباهی است که ناشی از ضعف تلقی افراد از فرهنگ اسلامی است که به جامعه القا می‌شود. بی‌شک جبهه استکبار، مردم کشورهای غربی نیستند که خود نیز تحت فشارهای سیاست‌های سرمایه‌داری قرار دارند بلکه جبهه استکبار کمپانی‌های چند ملیتی هستند که به اشکال مختلف مردم را اسیر و برده خود کرده‌اند ولو به صورت غیرمستقیم؛ جبهه استکبار صاحبان تزویر و سران قدرتی هستند که برای منافع خودشان دست به هر تجاوز و قتل و غارتی می‌زنند؛ جبهه استکبار سران کشورهای استعمارگری هستند که به شکلی اتو کشیده و عطر زده در ظاهرهای زیبا و فریبنده، پشت نقاب دیپلماتیک و متمدنانه، از ارسال دارو و غذا به ملت‌هایی که برای استقلال، آزادی و دفاع از ارزش‌های معنوی و توحیدی خود ایستادگی می‌کنند، خودداری می‌کنند. «قوی شدن» مورد نظر رهبر معظم انقلاب به معنای عدم اتکا به نظام‌های استکباری است؛ اتکا نکردن در اشکال و حوزه‌های مختلف، از سیاسی تا نظامی و فرهنگی و اقتصادی. اگر این واقعیت را بپذیریم و این نگاه بنیادی را به درستی تبیین و دنبال کنیم که خوشبختانه قاطبه ملت ما این را پذیرفته‌اند و در صحنه‌های مختلف هم آن را به منصه ظهور رسانده‌اند، طبیعتاً قدرتمند می‌شویم.

* قوی نشدن جامعه اسلامی چه تبعاتی به دنبال دارد؟

اگر مسلمانان این راهبرد را با قوت دنبال نکنند، همواره زیر سلطه جبهه استکبار قرار خواهند داشت؛ جبهه‌ای که به دنبال تسلط هر چه بیشتر بر مراکز قدرت و ثروت است و از ملت‌های مسلمان و مردم ضعیف جهان برای استثمار هر چه بیشتر استفاده می‌کند. قوی شدن جامعه اسلامی منجر به رقم زدن سرنوشت جدیدی برای آن می‌شود. قدرتمند شدن تنها به معنای افزایش قدرت نظامی نیست، بلکه قدرت جامعه اسلامی در بخش‌های مختلف باید افزایش یابد و این، عامل مهمی در کاهش قدرت و نفوذ دشمن است؛ همان‌گونه که قوی شدن جمهوری اسلامی موجب کاهش تأثیرگذاری دشمن در منطقه غرب آسیا شده است.

برچسب‌ها