پژوهشگر حوزه فرق و ادیان عوامل پیدایش و گسترش فرقه ضاله بهائیت، احکام و عقاید این فرقه و سیستم رهبری آن را تشریح کرد.

استعمار، اقتصاد و فرهنگ، عوامل مهم پیدایش بهائیت/ اسرائیل کانون کنونی هدایت فرقه ضاله بهائی

قدس آنلاین: بهائیت فرقه‌ای منشعب شده از آیین بابی است.  بنیانگذار آیین بهائی، میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله است و این آیین نیز نام خود را از همین لقب برگرفته است. مهم‌ترین برهان او بر حقانیت ادعایش، مانند سید باب، سرعت نگارش و زیبایی خط بود. نقل شده که در هر شبانه ‌روز یک جلد کتاب می‌نوشت.

بسیاری از این نوشته‌ها بعدها به دستور میرزا حسینعلی نابود شد. نوشته ‌های باقیمانده او نیز مملو از اغلاط املایی، انشایی، نحوی و غیر آن بود. مهمترین کتاب بهاءالله، ایقان بود که در اثبات قائمیت سید علی محمد باب در آخرین سال‌های اقامت در بغداد نگاشت.

ریشه های فرقه ضاله بهائیت و نحوه پیدایش آن

حجت الاسلام «عبدالقادر همایون» پژوهشگر فرق و ادیان در گفت‌وگو با خبرنگار قدس آنلاین در ارتباط با ریشه‌های فرقه بهائیت و نحوه پیدایش آن گفت: بهائیت در حقیقت مولود جریان دیگری به نام "بابیت" است که سرکرده آن به نام علی‌محمد شیرازی ادعایی را در مورد بابیت امام زمان(عج) یا خود امام زمان(عج) مطرح می‌کند و این ادعا مورد توجه دول استعماری قرار گفته، توسط آنها برجسته‌نمایی و ظرفیت‌های موجود در آن شناسایی می‌شود و از دل جریان بابیت فرقه ضاله‌ای به نام بهائیت را خلق می‌کنند.

حجت الاسلام همایون افزود: با استناد به منابعی که مورد تایید خود بهائیان است می‌توان به صراحت تأکید کرد که اولین ریشه و عامل پیدایش این آئین و گسترش آن استعمار است؛ به گونه‌ای که پدر، برادر و همسر خواهر "حسینعلی نوری" سرکرده جریان بهائیت کارمند سفارت و سرسپرده روس تزار در آن دوره بوده‌اند و طبیعتاً روس تزار هم بیشترین نقش را در گسترش اولیه این فرقه ضاله و حمایت از شخص حسینعلی نوری داشته است.

این پژوهشگر حوزه فرق و ادیان با اشاره به اینکه دو عامل دیگر اقتصادی و فرهنگی در پیدایش و گسترش فرقه بهائیت دخیل بوده است توضیح داد: هنگامیکه بابیت یک جنبش ضد قاجاری را به راه انداخت، ما شاهد درگیری­هایی بین طرفداران بابیت و دولت قاجار در ایران بودیم. همزمان با این درگیری­ها، بسیاری از مردم نیز از فشارهای اقتصادی به تنگ آمده و بی تاب شده بودند. بنا بر این با جنبش بابیه نه از روی اعتقاد به بابیت بلکه به دلیل داشتن هدف مشترک یعنی سرنگونی نظام فئودالیته یا همان حکومت قاجار همراه شدند و این همراهی مردم باعث به راه افتادن سیاهی لشگر در کنار بابی ها و شهرت این جریان بر سر زبان ها شد.

وی ادامه داد: در حوزه فرهنگ نیز که به عنوان سومین عامل در گسترش ریشه‌های بهائیت یاد می‌شود، ابتدا باید گفت که پادشاهان آن دوره برای پیشبرد منافع خود و دور بودن از حواشی عمداً مردم را بی سواد نگه میداشتند. طبیعتا مردم در این حوزه نسبت به آموزه های دینی و به ویژه در خصوص مهدویت درک نسبی ندارند و درک آنها حداقلی و در پایین ترین سطح است. بنا بر این هنگامیکه کسی علائم ظهور را بر مصادیق خاص تطبیق می دهد، مردم به راحتی با او همراه می‌شوند. حتی در موضوع ملاحسین مشیریه که از رهبران اولیه جنبش بابیه بود، مردم صرفاً با این اعتقاد که در رکاب امام زمان(ع) مبارزه می‌کنند، برای نجات جان علی محمد شیرازی حرکت کردند، زیرا جنبش بابیه این فرد را به عنوان امام زمان معرفی کرده بودند.

احکام و عقاید فرقه بهائیت و جایگاه بهاءاللهی

حجت الاسلام عبدالقادر همایون در ارتباط با عقاید این فرقه تصریح کرد: فرقه بهائیت ادعا می‌کند که اسلام منسوخ شده و خود را به عنوان یک دین پس از اسلام معرفی می‌کند،  گرچه در اصل ادعای دین‌مداری و مذهب در این فرقه ادعای مضحکی است، زیرا نگاهی به عملکرد این فرقه به خوبی نشان می­دهد که به موازات اهداف سیاسی معاند و برانداز حرکت کرده است اما با شعار دین جدید و احکام جدید ظهور پیدا کرد و احکام بهائی با احکام اسلامی کاملا متفاوت است، آنها بسیاری از احکام را ساده و یا حذف کردند.

این پژوهشگرفرق و ادیان توضیح داد: بهائیت ادعا می‌کند که حسینعلی نوری پیامبر عصر جدید است و به رسالت الهی به پیامبری مبعوث شده است حال آنکه شخص او در بسیاری از نگاشته هایش و منابع مورد اعتماد بهائیان به صراحت بر خاتم بودن نبی مکرم اسلام(ص) تأکید دارد. در کتاب اشرافات جلد ۲۹۳ روایتی دارد که می‌گوید: «الصلوة والسلام علی سیدالعالم و مربی الامم الذی به انتهت الرساله و النبوه و علی آله و اصحابه دائما ابدا سرمدا و ..» کسی که بهائی‌ها او را به عنوان پیامبر قبول دارند بر خاتم پیامبران سلام و درود می فرستد.

وی تاکید کرد: چه بسا تناقض اعتراف حسینعلی نوری به خاتمیت پیامبر و ادعای رسالت خود برای مخاطب پرسش برانگیز باشد. باید گفت که وی شاید در یک برهه‌ای از زمان ادعای پیامبری کرده اما با مشاهده افراد نادان و بدون درک در اطراف خود، ادعایش را گسترش داد و رسماً ادعای خدایی کرد تا جایی که در برخی عبارات خود می گوید: «لا اله الا انا المسجون الفرید: هیچ خدایی غیر از من زندانی تنها وجود ندارد. حال آنکه باید گفت از لا بلای تعابیر به کار برده شده توسط وی مشهود است که از عهده امور جاری و ساری خود برنیامده و متوسل به خدا می‌شود تا جایی که حتی خواهر وی انتقاده کرده، به طعنه می‌گوید: «کسی که توان دفع امراض را از خود ندارد چگونه می تواند امور جهان را تدبیر کند.»

حسینعلی نوری در تعریف داستان تولد خود می‌گوید: «خوشا آن بامدادی که جمالقدم (حسینعلی نوری) بر عرش اعظم استوار شد» و در ادامه می گوید: «ولد من لم یلد و لم یولد: در آن بامداد زاده شده آن کس که نزاده و زاده نشده است». حال این پرسش را باید از فرقه بهائیت و پیروان آن پرسید که آیا پیامبر شما بالاخره متولد شده یا نه اگر شده پس لم یولد چیست و اگر متولد نشده پس چرا می‌گوید متولد شده است. بنابراین شاهد چنین تناقض های آشکار و فراوانی در ادعاهای این فرقه هستیم.

سیستم رهبری فرقه ضاله بهائیت

حجت الاسلام همایون در توضیح سیستم رهبری فرقه بهائیت از آغاز تاکنون توضیح داد: پس از مرگ حسینعلی نوری به عنوان پیامبر این فرقه، فرزندش عباس افندی جانشین او می‌شود. جایگاه افندی بین پیروان بهائیت بسیار بالاست و حتی وی را ملهم به الهامات غیبی می‌دانند. بر این اساس که این فرد می‌گوید ۲۴ فرزند از نسل من اولیای بهائیت هستند که در واقع با استناد به امت موسی و عیسی و اسلام و شمار اولیای این ادیان چنین ادعایی را مطرح می کند. از آنجا که وی مدعی اولیای بهائیت از نسل خود شده بود اما در عین حال هیچ فرزند پسر و یا دختری نداشت و بهائیت با چالش انتخاب رهبر مواجه شده بود. بنابراین فرقه بهائیت از لا به لای حرف های حسینعلی نوری که در یکی از کتابهایش گفته بود در هر محلی یک بیت عظیم بنا کنید، در اسرائیل و یا همان فلسطین اشغالی مرکزی را با عنوان بیت العدل بنا نهاده و ۹ نفر را در رأس امور آن تعیین کردند. نکته جالب اینکه بهائیت معتقد است این ۹ نفر به محض انتخاب از سوی شورای بهائیت به عصمت جمعی می‌رسند. امروز رهبری بهائیت توسط این هیئت ۹ نفره که در اسرائیل در دو شهر عکا و حیفا مستقر هستند، اداره می‌شود که باتوجه به عصمت قائل شدن برای آنان در احکام دینی دخل و تصرف کرده و حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام می‌کنند.

میزان نفوذ این فرقه در دنیا و ایران

حجت الاسلام عبدالقادر همایون در پایان به توضیح میزان و شیوه نفوذ فرقه بهائیت در جوامع پرداخت و گفت: طبیعتاً با پیشرفت علم و تکنولوزی بسیاری از شبهاتی که فرقه بهائیت مطرح می‌کردند جواب نخواهد داد و تا حدی مباحث پوچ و بی محتوا از سوی این فرقه مطرح شده که هر فردی با اندک تاملی به بی اساس بودن آن پی می‌برد. در حال حاضر این فرقه برای جذب افراد بیرونی به داخل حلقه خود در تبلیغات ارائه شده در گام اول به مسائلی چون ادعای خرافه بودن امام زمان و یا عدم خاتمیت پیامبر دامن نمی‌زند بلکه آنها در راستای جذب پیروان خود طرحی تحت عنوان "روحی" را مطرح می‌کنند که اساس آن گفت‌وگوی طولانی مدت و هدفمند با افراد مورد نظر است تا درباره بهائیت نرم شود.

این پژوهشگر فرق و ادیان ادامه داد: آنها می خواستند مدلی از بهائیان می خواستند چیزی شبیه مسئله مسیحیت صهیونیزم را در ایران اجرا کرده و پدیده مسلمان بهائیزم را رقم بزنند. بهائیت امروزه برای جذب پیروان خود روی برخی مسائل اجتماعی دست می گذارد مانند مسئله حجاب و سه شنبه‌های بی‌حجاب و یا چهارشنبه‌های سفید را مطرح می‌کند و یا در فتنه ۸۸ در عین اینکه مدعی هستند یکی از مبانی بهائیت عدم ورود به مسائل سیاسی است ، تمام قد از اصحاب فتنه دفاع کردند و با جریان­های برانداز همراه شدند چنانچه ماهیت این فرقه نیز براندازانه است.

انتهای پیام/

برچسب‌ها