۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۳
کد خبر: 703294

به عنوان یک اقتصاد خوانده، نمی‌دانم اوضاعی که مردم در آن قرار گرفته و از اواخر سال گذشته شروع شده و هر چه پیشتر می‌رویم شتاب آن بیشتر می‌شود، چگونه قرار است پایان یابد.

قدس آنلاین: مبلغی را برای خرید یکی دو مورد وسایل خانگی کنار گذاشته بودیم تا قیمت بگیریم و در این روزهای سخت آمد و شد، مراکز فروش با قیمت مناسب و کیفیت مطمئن را بیابیم؛ یعنی در کمتر از ۱۰ روز، قیمت‌ها چنان جابه جا شد که دیگر امکان خرید آن‌ها را نداشتیم. هر لحظه نرخ‌ها جابه جا می‌شود. هر روز که از خواب بلند می‌شوی، در هر حوزه‌ای که نیازمند خرید باشی، با قیمت‌های جدید، متحیر می‌شوی، این در حالی است که قریب به اتفاق مردم درآمدشان ثابت است و از طبقه کارگر و کارمند هستند و کسبه هم این روزها از کسادی بازار در فغان‌اند. نکته اینجاست که پایان این رویه غیرقابل تحمل کجاست؟

یکی دو شب پیش وزیر اقتصاد در تلویزیون برای مردم صحبت می‌کرد، رئیس جمهور هم در مناسبت‌های مختلف در روزهای اخیر فرمایشاتی کرده‌اند و نیز دیگر مسئولان، اما هیچ‌کدام حرفی از این روند کمرشکن گرانی نمی‌زنند.

انگار نه انگار در بازار چه خبر است. با این اوضاع قرنطینه هر یک هفته و ۱۰ روز که برای خرید بیرون می‌روی، گویی از غار کهف بیرون آمده‌ای و قیمت‌ها شوکه‌ات می‌کنند. بخش عظیمی از طبقه متوسط جامعه در حال انتقال به طبقه فقیر و مستمند جامعه‌اند. حال آنکه هر کس ذره‌ای از علم اجتماع و اقتصاد بفهمد، می‌داند موتور حرکت هر جامعه‌ای به هر سمتی، میزان طبقه متوسط و گستردگی آن است. طبقه‌ای که با این اوصاف روز به روز در این سرزمین کوچک‌تر می‌شود. چرا کسی حرف مردم را در این باب نمی‌شنود یا دست کم مسئولان مربوط سخن و راهکاری مطرح نمی‌کنند تا مردم دریابند آن‌ها به فکر هستند و این وضعیت قرار است تا فلان موعد متوقف یا لااقل تعدیل شود.

شاید در این میان برخی بر این باور باشند که دولت به هر دلیل اعم از ناتوانی مدیریت اوضاع، تحریم‌ها، روش‌های ناکارآمد سیاسی و اقتصادی و غیره، قادر به کنترل شرایط به نفع مردم نیست، دیگر قوا در این میان چرا بی‌تفاوت‌ هستند؟ آیا برای کنترل بازار باید مراکز نظارتی مجهز و قوی وجود داشته باشد یا باید همه تماشاگر باشند؟ مردم در این میان تکلیفشان چیست؟ آیا با وام یک میلیونی و یارانه ۴۵ هزار تومانی بناست قشرهای آسیب‌پذیر مملکت در برابر این توفان گرانی‌ها مقاومت کنند؟ اوضاع کارگران روزمزد آشفته است. کارمندان با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته‌اند. از هر سو می‌شنویم که شعارهای مبارزه با فساد رسانه‌ها را پر کرده است. بحق هم هست. اما چرا کسی نمی‌گوید ریشه  این فسادها، به ویژه در این اواخر چیست؟

تمام این‌ها را می‌دانم که روزهای سختی است. تحریم‌ها همزمان با کرونا دست دولتمردان را نیز بسته و آن‌ها را در عمل محدود کرده است. اما اگر این وضعیت دوام یافت چه؟ تکلیف مردم چیست؟ به دیگر دولت‌ها و تعامل میان آن‌ها و مردمشان بنگرید! ما انتظار نداریم اینجا هم نظیر کانادا دولت به هر فرد ۲هزار دلار کمک معیشتی بدهد و غیره، اما انتظار اینکه مردم با وام ۶۰ دلاری دولت که آن‌هم معلوم نیست نصیبشان شود یا نه، بتوانند این شرایط را از سر بگذرانند، انتظاری واهی است، اگر کمکی نمی‌کنید، دست‌کم نگذارید گرانی‌ها زیر بار کرونا، نفس ملت را بگیرد.

انتهای پیام/

برچسب‌ها