بر اساس روایت‌های اهل بیت(ع) دین ظاهری دارد که شریعت است و باطنی دارد که ولایت است و دین‌داری در ظاهر تمسک به شریعت و در باطن تبعیت از ولایت است.

حقیقت دین، تبعیت از ولی در عمل اجتماعی است

حجت‌الاسلام صادق عیدی/

 بر اساس روایت‌های اهل بیت(ع) دین ظاهری دارد که شریعت است و باطنی دارد که ولایت است و دین‌داری در ظاهر تمسک به شریعت و در باطن تبعیت از ولایت است؛ همان طور که حضرات معصومین(ع) در کلام نورانیشان می‌فرمایند: نماز ما هستیم، زکات ما هستیم، حج ما هستیم و همچنین در روایت‌های شریفه بنای اسلام را بر پنج رکن می‌بینید که عبارتند از نماز، زکات، حج، صوم و ولایت؛ و می‌فرمایند به هیچ چیز آن گونه که به ولایت فراخوانده شده، فراخوانده نشده است. ولایت همان سرپرستی است و هیچ نظام اجتماعی بدون ولایت شکل نمی‌گیرد؛ به عبارت دیگر هر نظام اجتماعی حاصل تصرفاتی است که جامعه در تولی به ولایت و اعتصام به ولایت صورت می‌بخشند.

در نگاه توحیدی، سرپرستی جبهه حق یک سرپرستی تاریخی است و از همین جهت تمامی فرامین توحیدی ناظر به سرپرستی تاریخی جبهه حق است و سرپرستی تاریخی در حقیقت سرپرستی جوامع در طول تاریخ با تمامی تناسبات و ارتباطات بین جوامع و تمامی تناسبات و ارتباطات درون جوامع است و بر این اساس فرامین توحیدی نیز فرامینی تاریخی خواهند بود؛ به عبارتی نمی‌شود سرپرستی جبهه حق یک سرپرستی تاریخی باشد لیکن فرامین این سرپرستی ناظر به فرد باشد، بلکه فرامین ناظر به اجتماع بلکه فراتر از آن ناظر به تاریخ است و سلوک نیز که تبعیت از فرامین توحیدی سرپرستی جبهه حق است، سلوکی اجتماعی بلکه فراتر از آن سلوک تاریخی است. بنابراین می‌توان مدعی بود که سلوک فردی منفک از اجتماع در ساحت دین و تمدن اسلامی بی‌معناست و در نگاه توحیدی، رسالت ما و فرامین ناظر به رسالت ما تاریخی است و سرچشمه تمامی فرامین توحیدی در جبهه حق، سرپرستی تاریخی معصومین(ع) برای هدایت عالم ملک و ملکوت در راستای رضایت خداوند متعال است.

جبهه حق در سه لایه با جبهه باطل در جدال است

بر اساس مبانی اسلامی، جهان هستی مجموعه‌ای به هم پیوسته است و انسان و جامعه انسانی تنها بخشی از نظام آفرینش هستند. نظام آفرینش از ملک تا ملکوت را در بر می‌گیرد که تمامی کثرات این نظام در ارتباط با یکدیگر و متأثر از هم هستند و ولایت، سرپرستی نظام آفرینش در طول تاریخ با تمام ربط‌های آن است؛ چه ربط بین مقاطع مختلف تاریخی چه ربط بین اجزای یک جامعه.

در تبیین کیفیت جریان ولایت باید گفت که ولایت نقطه‌ای نیست، بلکه سلسله‌ای واجد مراتب تشکیکی است. جریان ولایت خداوند متعال از طریق تولی نبی اکرم(ص) به ولایت خداوند متعال، و جریان ولایت نبی اکرم(ص) از طریق تولی ائمه هدا(ع) به ولایت نبی اکرم(ص) است؛ و سایر ائمه به دامن حضرت رسول چنگ می‌زنند و معنای آیه شریفه «وَکَذٰلِکَ جَعَلناکُم أُمَّهً وَسَطًا لِتَکونوا شُهَداءَ عَلَی النّاسِ وَیَکونَ الرَّسولُ عَلَیکُم شَهیدًا» (بقره:۱۴۳) همین است. در روایت‌های شریفه «امت وسط» به ائمه هدا(ع) تفسیر شده است و ولایت ائمه هدا(ع) از مجرای تولی سلمان‌ها، ابوذرها و عمارها جریان می‌یابد و در عصر غیبت، ولایت حضرت حجت(عج) از مجرای تولی ولایت فقیه به ولایت حضرت، و ولایت ولی فقیه از مجرای تولی اصحاب جبهه حق به ولایت ولی فقیه، جریان می‌یابد.

بر این اساس جدال تمدنی اسلام و غرب جدال تولی اصحاب جبهه حق و اصحاب جبهه باطل به سرپرستی حق و باطل است و این تولی در سایه لایه سیاست به معنای نظام تمایلات، لایه فرهنگ به معنای نظام تفکرات و لایه اقتصاد به معنای نظام عملکرد تجلی پیدا می‌کند. بدین معنا که تولی اصحاب جبهه حق به سرپرستی حق، در وهله نخست نظام تمایلات اجتماعی جبهه حق را شکل می‌دهد و این نظام تمایلات به دنبال خود نظام تفکرات را شکل خواهد داد و این نظام تفکرات به دنبال خود نظام عملکرد جبهه حق را شکل می‌دهد؛ و جبهه حق در هر سه لایه با جبهه باطل در جدال خواهد بود. در سراسر این درگیری و جدال ما چیزی به نام سلوک فردی نداریم که «إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَیٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ» (عنکبوت: ۴۵) یعنی امر به نمازی تعلق گرفته است که ارتباطات آن دیده شده است؛ باطن نماز نیز نفی طاغوت است و مراتب نفی نماز نیز به مراتب تبعیت ما از ولایت تاریخی- اجتماعی اولیای جبهه حق برمی‌گردد.

ماه رمضان بستری برای عبور از خودخواهی‌هاست

حقیقت دین تبعیت از ولی در عمل اجتماعی است و ولایت به نحو تشکیکی و سلسله‌ای از خداوند متعال تا نبی مکرم اسلام(ص) و ائمه هدا(ع) تا ولایت فقیه را در برمی‌گیرد. ماه رمضان بستری برای عبور از خودخواهی‌ها و اعتصام و تولی به نور اندیشه ولی جهت سلوک در تاریکی‌های مدرنیته است و در شب‌های قدر مراتب تولی انسان به ولایت بر اساس طلب انسان برای یک سال رقم می‌خورد و مراتب سلوک اجتماعی انسان تحت سرپرستی ولی تعیین می‌گردد و بهره تمامی افعال انسان از نور ولایت و نقش‌آفرینی انسان بر اساس این افعال در پیشبرد حرکت تاریخی توحید مقدر می‌شود.

تمام اتفاق‌ها در ماه رمضان زمینه‌ساز تقواست؛ و این به جهت شمولیت بیشتر رحمت خداوند است. ماه مبارک رمضان، جلوه‌ای از ولایت خداوند متعال است. شدت ربط قلوب مؤمنان در پرتو شمس ولایت نبی اکرم(ص) در این ماه بیشتر می‌شود. نظام تمایلات در این ماه الهی می‌شود و نافی خودخواهی‌ها می‌گردد؛ آورده رمضان باید توسعه تولی اصحاب جبهه حق به ولایت ولی فقیه باشد و تجلی این توسعه تولی باید در توسعه نظام تفکرات بر محور نظام اندیشه ولی و نظام عملکرد و عبودیت اجتماعی اهل حق بر محور این نظام تفکر باشد.

برچسب‌ها