۲۵ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۳:۳۵
کد خبر: 707994

اولش فقط چند تا سرفه ساده بود. سرفه‌های خشک و دردناک که وقت و بی‌وقت می‌آمدند، اما او بی‌خیال بود و می‌گفت: بادمجان بم آفت ندارد. فکر می‌کرد این هم مثل قبلی‌ها ساده است اما ساده نبود. کم‌کم تب کرد. تقریباً مطمئن بودیم، اما می‌گفت: بیمارستان نمی‌روم. همین‌جا حالم بهتر است.

قدس آنلاین: اولش فقط چند تا سرفه ساده بود. سرفه‌های خشک و دردناک که وقت و بی‌وقت می‌آمدند، اما او بی‌خیال بود و می‌گفت: بادمجان بم آفت ندارد. فکر می‌کرد این هم مثل قبلی‌ها ساده است اما ساده نبود. کم‌کم تب کرد. تقریباً مطمئن بودیم، اما می‌گفت: بیمارستان نمی‌روم. همین‌جا حالم بهتر است.

اسم بیمار ما را حتماً شنیده‌اید. اسمش «ایران» است. او بیماری پیری جمعیت دارد و هرچه می‌گذرد بدنش آب می‌رود. لاغر شده است. پزشکان می‌گویند اگر او را کمی زودتر آورده بودید به دادش می‌رسیدیم اما الآن دیر شده است. کاش دیر نمی‌شد.

اگر ایران را در دهه ۱۴۲۰ یعنی ۲۰ سال آینده تصور کنید؛ چنین حال و روزی دارد به‌طوری‌که در جامعه آن از هر سه نفر، یک نفر پیر است. جمعیتش در حال کم شدن است، چون خانواده‌ها فرزندان کمتری می‌آورند و این کاهش جمعیت تا حدی ادامه دارد که کم‌کم نسل ایرانیان منقرض شده است اما اگر نشانه‌های این بیماری را در چند سال پیش می‌دیدیم به دادش می‌رسیم.

نشانه بیماری پیری جمعیت ایران در سرشماری سال ۱۳۸۵، ۱۳۹۰ و ۱۳۹۵ پدیدار گشت. برای مثال بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ مرکز آمار، حدود ۹.۲ درصد از جمعیت کشورمان سالمند هستند یعنی حدود ۷.۵ میلیون نفر را افراد بالای ۶۰ سال تشکیل می‌دهند و اگر بخواهیم میانسالان را به این رقم اضافه کنیم بیش از نیمی از جامعه ایران را افرادی تشکیل می‌دهند که نیروی جوانی قبل خود را ندارند. از دیگر نشانه‌های کاهش جمعیت در سال‌های آینده، می‌توان به تغییر الگوی فرزندآوری در خانواده‌ها نیز اشاره کرد که در ۲۰ سال از ۶ فرزند برای هر خانواده به کمتر از دو فرزند رسید. این موضوعات به نشانه‌های این بیماری اشاره دارد؛ اما علت چیست؟

کشورهای غربی سال‌های طولانی است که درگیر بیماری پیری و کاهش جمعیت هستند. در این زمینه سازمان ملل نشریه‌ای در سال ۱۹۸۹ با عنوان «جمعیت جهان در آغاز قرن» منتشر کرد. برپایه آمار این نشریه در سال ۱۹۵۰ قاره اروپا ۱۵.۶ درصد جمعیت جهان را تشکیل می‌داد که این نسبت در سال ۱۹۸۵ به ۱۰.۲ درصد رسیده است و در سال ۲۰۲۵ این نسبت تنها به ۶.۴ درصد خواهد رسید.

در همین راستا هنری کیسینجر در سال ۱۹۷۴ میلادی در زمانی که مشاور امنیت ملی آمریکا بود سندی در شورای امنیت ملی ایالات متحده آمریکا تهیه‌کرد که عنوان آن چنین است: «تأثیرات افزایش جمعیت در جهان بر امنیت ایالات‌متحده و منافع حیاتی آن در ماورای دریاها». نویسندگان این سند خواستار تحمیل سیاست کنترل جمعیت در ۱۳ کشور از کشورهای درحال‌توسعه شده‌اند که غالب این کشورها اسلامی هستند.

قحطی جمعیتی ملت‌های غربی از یکسو و افزایش جمعیت ملت‌های در حال‌توسعه از سوی دیگر، سبب شد رهبران و سیاستمداران غربی با جدیت تمام برای حل این مشکل که آینده غرب را تهدید می‌کند، چاره‌ای بیندیشند. آن‌ها برای حل این مشکل دو راهکار در نظر گرفتند؛ یکی تشویق شهروندان خود به زاد و ولد و دیگری برنامه‌ریزی برای کنترل جمعیت کشورهای درحال توسعه.

در همین راستا کشورهای غربی به‌وسیله سازمان ملل و سازمان بهداشت جهانی، پس از دهه ۷۰ میلادی، در هر دهه بین ۲ تا ۶ اجلاس‌ بین‌المللی در زمینه جمعیت، زنان و توسعه در جهان برگزار کرده‌اند تا به‌ وسیله این اجلاس‌ها، سیاست کنترل جمعیتی را در کشورهای دیگر دیکته کنند همچنین آن‌ها در کشورهای خود سیاست‌های جدی و منظمی را برای تشویق خانواده‌ها به فرزندآوری، حمایت از ناباروران و غیره انجام داده‌اند.

باوجود این مسئولان کشورمان نسبت به سیاست‌های کلی جمعیت که رهبر انقلاب در سال ۹۳ ابلاغ کردند، بی‌اعتنا هستند و اگر نگاهی به کارنامه برنامه‌ریزی نهادهای مختلف در زمینه «جمعیت» بیندازیم به تلاش خاصی از سوی آن‌ها برای تشویق فرزندآوری نمی‌رسیم. حتی دولت در آبان ۹۸ برای پرداخت بسته‌های معیشتی به خانوارها سیاست ضدجمعیتی را در پیش گرفت. براساس این سیاست، به خانواده‌های کم‌جمعیت به ازای هر نفر مبلغ بیشتری نسبت به خانواده‌های پرجمعیت تعلق می‌گرفت درحالی‌که دولت باید از خانواده‌های پرجمعیت حمایت کند.

همچنین به‌تازگی هیئت وزیران در مصوبه‌ای پرداخت یارانه به موالید را به موافقت وزارت کار و تأمین منابع مشروط کرد. این در حالی است که در سال ۹۸ تعداد موالید ۱۷۰هزار مورد کاهش یافته و به کمتر از یک‌میلیون و ۱۹۶هزار نفر رسیده است.

اکنون وضعیت شاخص‌های جمعیتی به‌طوری است که امکان بهبود بخشی آن وجود دارد ولی اگر متولیان آن به پشت گوش انداختن سیاست‌های جمعیتی و ساده‌انگاری پیری جمعیت ادامه دهند شاید در آینده فرصتی برای افسوس و جبران باقی نماند.

انتهای پیام/

برچسب‌ها