۱۰ مهر ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۵
کد خبر: 722206

سبک زندگی/

انتظارات بیان نشده، نابودگران خاموش رابطه‌اند

اکرم شاهد/ زوج درمانگر و مشاور خانواده

وقتی از رابطه حرف می‌زنیم یعنی هر ارتباطی که حفظ و بقای آن برای طرفین رابطه ارزشمند است که البته مهم‌ترین و عمیق‌ترین و پر تنش‌ترین آن‌ها رابطه زوجی و همسرانه است.

قدس آنلاین: وقتی از رابطه حرف می‌زنیم یعنی هر ارتباطی که حفظ و بقای آن برای طرفین رابطه ارزشمند است که البته مهم‌ترین و عمیق‌ترین و پر تنش‌ترین آن‌ها رابطه زوجی و همسرانه است.

این جملات را زیاد از افراد می‌شنوید که «طرف باید خودش بفهمه من چی می‌خوام؛ اگه من بگم که دیگه فایده‌ای نداره، وقتی خواسته‌ام رو به زبون میارم غرورم خُرد میشه و دیگه برام اهمیت نداره، اگه عاقل باشه، اگه بلد باشه، اگه فهمیده باشه، اگه... خودش خواسته منو می‌فهمه دیگه نیازی به گفتن نیست» و خیلی جملات دیگری با این مضمون که گزارش از یک توقع بی‌مورد و خواسته خارج از توانِ طرف مقابل در رابطه می‌کند.

لطفاً بفرمایید شما طرف مقابلتان را چه فرض کرده‌اید؟!

آیا او به دستگاه ذهن‌خوانی مجهز است؟

آیا توان کف دست بو کشیدن و فهمیدن هر آنچه در ذهنمان است را دارد؟

آیا می‌تواند بدون ابراز و بیان کردن شما خواسته و انتظاراتتان را درست حدس بزند؟

آیا توقع دارید طرف مقابل نقش مادری را بازی کند که گریه نوزادش را می‌فهمد و به خوبی در پی حل دلیل نارضایتی او است؟

آیا مثل رابطه مادر و فرزندی در دوران بارداری که مواد غذایی توسط بند ناف به جنین می‌رسد، برای طرفمان نیز باید با یک بند ناف هر آنچه درون ما می‌گذرد، مخابره شود؟!

یا نه اصلاً بهتر است طرف مقابل یک رمال باشد یا کف‌بین که از کف دست ما متوجه انتظارات و نیازها و خواسته‌های به زبان نیاورده‌مان شود و در موقعیت‌های مختلف دلیل حال بدی‌های ما را به خوبی پیش‌بینی کند و دقیقاً آنچه را درون ما می‌گذرد متوجه شود.

اگر شما نیز در رابطه‌هایتان این گونه هستید، به شدت نگران از دست دادن شریک خود و نابودی رابطه‌ای که برایتان اهمیت دارد باشید؛ چرا که به مرور، اطرافیان خود را خسته و صمیمیت و نشاط رابطه را از بین می‌برید.

کار را سخت نکنید، این فانتزی «یکی بودن» شما را گرسنه و ناراضی و شریکتان را مستأصل و ناتوان می‌کند. او همیشه احساس سرخوردگی دارد از اینکه نتوانسته شما را درست حدس بزند و آن‌طور که شما توقع و انتظار داشته‌اید، صحیح عمل کند.

این گزاره «یک روح در دو بدن» را دور بریزید، قرار نیست هیچ دو نفری تبدیل به یک نفر شوند و بدون حرف زدن و بیان شفاف انتظاراتشان از درونیات هم باخبر باشند. بشر هنوز برای تعامل به کلمه نیاز دارد. یاد بگیرید چطور از زبان برای توضیح تجربیات درونی و نیازهایتان استفاده کنید.

حرف بزنید، وقتی از چیزی ناراحت می‌شوید، وقتی موضوعی اذیتتان می‌کند، وقتی خواسته‌ای دارید که دیده نشده است، وقتی انتظاری داشته‌اید که طرف مقابل آن را نفهمیده است؛ لطفاً به او تقلب برسانید، نگذارید به استیصالِ «چکار کردم و این الان چش شده» بیفتد.

آدمِ ارتباط باشید، همان طور که به فلان دوست یا همکار از دلخوریِ نفهمی‌هایِ همسرتان می‌گویید، در مورد هر آنچه از یکدیگر انتظار دارید با خودش گفت و گو کنید. چرا لقمه را دور سرتان می‌چرخانید؟!

بپذیرید این حرف نزدن و صریح و شفاف خواسته‌های خود را بیان نکردن، دیر یا زود رابطه‌تان را نابود خواهد کرد و رضایتتان را از بودن کنار یکدیگر به شدت پایین خواهد آورد و از اینکه اسیر رابطه‌ای هستید که خواسته‌هایتان در آن دیده نمی‌شود و کسی به آن پاسخ نمی‌دهد دچار احساس تأسف و تأثر می‌شوید.

پیش از ناله کردن و به زمین و زمان ناسزا گفتن؛ خوب است بدانید داشتن یک رابطه خوب و خواستنی نیازمند یک آسیب‌پذیری شجاعانه است. یعنی اینکه هر یک از طرفین باید تمرین کنند منعطف باشند و برای برآورده شدن هر آنچه در رابطه ندارند و نیازش در وجودشان است، کافی است شجاع باشند و برای دیگری ابراز و از او در موردش مطالبه کنند و با هم کنار بیایند تا شرایط رابطه باب میل هر دو طرف شود.

آگاه باشید هیچ دو نفری با حرف نزدن و نگفتن از انتظارات و خواسته‌هایشان رستگار نشده‌اند.

انتهای پیام/

برچسب‌ها