قدس آنلاین/هدی احمدی: در نهج البلاغه خطبه 207 نقل شده در جنگ صفین حضرت علی(ع) گفته است: «نگذارید این پسرها (حسن و حسین) به جنگ بروند تا با مرگ خود پشت مرا بشکنند». ممکن است با خواندن و شنیدن این مطلب شبهه‌ای ایجاد که آیا حضرت علی(ع) علم غیب نداشت که آن‌ها کشته می‌شوند یا نه، مگر نه اینکه پیامبر(ص) خبر شهادت حسین(ع) در کربلا را داده بود، پس چرا او این‌قدر بی‌تابی می‌کند؟

علم غیب امیرالمؤمنین(ع) و ممانعت از جنگ رفتن امام حسین(ع)

در گفت‌وگوی قدس آنلاین با حجت‌الاسلام دکتر محمد فرضی پوریان، کارشناس دینی پاسخ به این شبهه را جویا شدیم که در ادامه می‌خوانید:

ائمه(ع) مجبور بودند فضائل خود را کتمان کنند

حجت‌الاسلام فرضی پویان در توضیح این مطلب بیان می‌کند: در این‌که ائمه اطهار(ع) علم غیب داشته و گاهی اخبار غیبی را نیز بیان کرده‌اند، هیچ شک و شبهه‌ای وجود ندارد. البته تنها برای یاران خاص خود که از آن‌ها اطمینان کافی داشتند بیان می‌کردند، نه برای همه مردم و در جمع مردم عادی طوری رفتار می‌کردند که اصلاً اطلاعی از آینده ندارند، چون از وجود جاسوسان و فشار بر خود و شیعیان اطلاع داشتند. به طور مثال نقل شده حضرت، محل و نحوه شهادت خود را به دختر خود خبر داده بود. هم‌چنین نقل شده حضرت، خبر شهادت امام حسین(ع) در کربلا را به برخی اصحاب خاص خود داده بود. حضرت روی کار آمدن معاویه و سب کردن ایشان در منابر و مجبور کردن شیعیان به برائت از ایشان را نیز خبر داده است

او اضافه می‌کند: حضرت نحوه کشته شدن برخی از اصحاب خاص خود را به آنها خبر داده بود، مانند خبر دادن به میثم تمار که او به خاطر حب علی(ع) بر درخت خرمایی که به او نشان داد آویخته می‌شود. و یا خبر دادن به رشید هجری که معاویه او را گرفته و دست و پای او را قطع خواهد کرد. و مانند خبر دادن به قنبر و کمیل بن زیاد که آنان نیز به دست حجاج بن یوسف کشته خواهند شد و به همان صورت که فرموده بود اتفاق افتاد.

این کارشناس دینی یادآور می‌شود: ائمه معصومین(ع) در بین مردم عادی به هیچ وجه فضایل خود را اظهار نکرده و مانند یک انسان کاملاً عادی و معمولی برخورد می‌کردند. آن‌ها علم غیب خود را پنهان و حتی گاهی منکر می‌شدند. این کار به دو علت صورت می‌گرفت. برخی افراد که ظرفیت این سخنان را ندارند، از دین خارج نشده و به غلو دچار نشوند و اهل بیت(ع) را از مقام انسانیت به مقام الوهیت نرسانند. دیگر این‌که موجبات حسادت و ترس دیگران و به خصوص خلفای وقت را فراهم نکنند تا با این بهانه آنان و شیعیان را تحت فشار و ظلم بیشتر قرار دهند. لذا به این دو دلیل مجبور بوده‌اند که فضایل خود را کتمان و حتی گاهی منکر شوند. حتی گاهی اصحاب خاص خود را نیز منکر و لعن کنند تا جان آن‌ها حفظ شود.

بیانی برای اتمام حجت با مردم

این استاد حوزه و دانشگاه عنوان می‌کند: هنگام بیان شبهه‌ای که مطرح کردید، حضرت در بین مردم عادی سخن می‌گویند نه خواص شیعه لذا مانند یک پدر معمولی که نگران فرزند خود است، از کشته شدن فرزندش اظهار نگرانی و ترس می‌کند. لذا می‌فرماید: «امْلِکُوا عَنِّی هَذَا الْغُلَامَ لَا یَهُدَّنی فَإِنَّنِی أَنْفَسُ بِهَذَیْنِ یَعْنِی الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ ع عَلَی الْمَوْتِ لِئَلَّا یَنْقَطِعَ بِهِمَا نَسْلُ رَسُولِ اللَّهِ(ص) یعنی این جوان را به فرمان من از جنگ مانع شوید، مبادا پشتم را بشکند زیرا می‏‌ترسم که با شهید شدن این دو جوان یعنی حسن و حسین(ع) نسل رسول خدا(ص) قطع شود». بنابراین با این سخن، نمی‌توان اثبات کرد که چرا حضرت از کشته شدن پسرش ترس دارد.

دکتر فرضی پوریان در پایان تصریح می‌کند: علاوه بر آن ممکن است حضرت بخواهد با این بیان، عظمت امام حسن و امام حسین(ع) را به مردم برساند. بدون شک سوال کردن همیشه برای فهمیدن نیست، گاهی خود انسان مطلبی را می‌داند و می‌خواهد همان را تاکید کند یا به گوش دیگران نیز برساند. لذا ابه صورت سوالی مطرح می‌کند تا دیگران هم از آن اطلاع پیدا کنند. این‌جا نیز حضرت(ع) می‌خواهد به مردم گوش‌زد کند که تنها و تنها نسلی که از پیامبر(ص) به جا مانده، از جانب این دو پسر است و تنها این دو پسر فرزند پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) هستند. لذا هم بیان فضایل آن دو است و هم اتمام حجتی بر مردم که در آینده با آن دو چه کردند.

برچسب‌ها