حزب ما نه روی آقای عارف و نه آقای جهانگیری فعلا نظر ندارد و ما گفتیم در کنگره تصمیم می‌گیریم و بقیه احزاب هم نمی‌دانم و بحثی نشده است.

کواکبیان: نه عارف کاندیدای ماست نه جهانگیری

قدس آنلاین: مصطفی کواکبیان، دبیرکل حزب مردمسالاری در گفتکویی به بیان نکاتی پیرامون انتخابات ۱۴۰۰، رهبری اصلاح طلبان و ... پرداخته است. بخشی از این گفتگو با تسنیم را در ادامه می خوانید.

در این موضوع حزب مردم‌سالاری با کارگزارانی‌ها که احتمالا از یک کاندیدای نیابتی حمایت کنند مشکل دارد؟ کارگزارانی‌ها شاید بخواهند به سمت علی لاریجانی بروند؟

 نه اینگونه نیست که کارگزارانی‌ها هم بخواهند به سمت لاریجانی بروند، دوستان اعتدال و توسعه که در جریان اصلاح طلبان نیستند به آن سمت می‌خواهند بروند، اکثریت اصلاح‌طلبان بر این عقیده هستند که نباید از کاندیدای نیابتی حمایت کنیم.

اما نکته سوم و مهم‌تر از  دو نکته قبل این است اصلا به فرض اینکه مردم در انتخابات شرکت کردند و به فرض اینکه یک کاندیدای اصلاح طلب هم تایید شد، می‌خواهیم با مشکلاتی که ساختار حقوقی قانون اساسی دارد چه کار کنیم؟ این چه معنایی دارد که رئیس‌جمهور بیاید و به مردم بگوید و آدرس بدهد که همه مشکلات در واشنگتن دی سی است. چرا می‌گوید؟ به این دلیل  است که می‌گویند این دولت ناکارآمد است و نمی‌تواند اقدامی انجام دهد. البته آقای رئیس جمهور هم شاید نمی‌خواهد و یا نمی‌تواند برخی از مباحث را بیان کند.

 مثلا FATF الان دو سال است در مجمع تشخیص مصلحت نظام گرد و خاک می‌خورد که باید تعیین تکلیف شود یا فرض کنید که در همین مسائل اقتصادی واقعا باید مشخص شود که دولت چه‌کاره است و دیگر نهادهای موجود چه کاره هستند؟ اینکه عنوان می‌کنند دولت پنهان داریم یا نداریم؟ و اگر داریم چرا باید داشته باشیم؟ چرا شفاف نمی‌شود؟ اینها دیگر نه دست شورای نگهبان و نه دست مردم است. به همین دلیل ما در حزب مردم سالاری طرح جمهوریت سوم را مطرح کردیم.

مفهوم این طرح این است که ما به‌صورت کاملا شفاف و با تقسیم وظایف دقیق، مسائل را مشخص کنیم؛ نگاه کنید سال ۵۸ قانون اساسی تصویب شده و در سال ۶۸ بازنگری در آن انجام شده است؛ از سال ۶۸ تا سال ۱۴۰۰، ۳۲ سال طول کشیده و هیچ تغییری نیز در آن انجام نشده است که این جمهوریت دوم بود و ما پیشنهاد داده‌ایم که اگر کسی هم می‌خواهد کاندیدای ریاست‌جمهوری سال آینده هم شود باید برنامه‌ای برای رفراندوم داشته باشد و این امر بر اساس اصل ۱۷۷ قانون اساسی انجام شود. البته نظر ما این است اگر این اتفاق به انتخابات ۱۴۰۰ نرسید، حداقل وعده‌ بازنگری در قانون اساسی داده شود. البته ما در طرح جمهوریت سوم، پانزده محور نیز مطرح کرده‌ایم و متأسفانه مجلس در چند دوره‌ گذشته یعنی از سال ۶۸ تاکنون به‌یاد این نیفتاده که براساس اصل ۱۷۷، قانون مربوط به بازنگری در قانون اساسی را مصوب نماید.

بحثی که یکی دو سال است در میان اصلاح طلبان جدی‌تر شده، موضوع محوریت فردی مانند جناب آقای سیدمحمد خاتمی در میان اصلاح طلبان  و اصطلاحاً دالّ مرکزی جریان اصلاحات است. برخی نظیر کارگزاران مشخصا آقای خاتمی را فاقد ویژگی‌های لازم برای محوریت اصلاحات معرفی می‌کند اما در این میان بعضی نیز با دیدگاه کارگزاران مخالفند. این مناقشه را چطور تحلیل می‌کنید؟

ببینید در این‌جا دو بحث وجود دارد، یکی بحث انتخابات است و یکی بحث رویکرد جریان اصلاحات است؛ ما در بهمن ۹۷ بحث پارلمان اصلاحات را مطرح کردیم و در شورای هماهنگی اصلاحات نیز این موضوع تصویب شد ولی این موضوع به انتخابات اسفد ۹۸ نرسید و دلیل هم این بود که برخی از اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات معتقد بودند که باید با همان سازوکار شورای سیاستگذاری وارد انتخابات شویم. البته ما مخالف بودیم و معتقد بودیم که باید پارلمان اصلاحات تشکیل شود و الان هم در استراتژی‌هایی که بنده بیان کردم، استراتژی که می‌گوید باید در انتخابات شرکت کنیم معتقد است که پارلمان اصلاحات باید فعال شود. اگر نخواهیم در انتخابات شرکت کنیم لزومی ندارد که پارلمان اصلاحات تشکیل شود. ما در حزب مردم سالاری تاکیدمان بر استفاده از عقل جمعی است. ما هم احترام آقای موسوی‌خوئینی‌ها و هم آقای خاتمی را داریم. ولی معتقدیم که نباید فردمحوری کرد و عقل جمعی باید حاکم باشد. اصلاً بحث پارلمان اصلاحات هم همین است ما پیشنهاد دادیم مثلا ۴۰۰۰ نفر از کل کشور بیایند و در آن‌جا شورایی شکل بگیرد و کاندیداها را برای انتخابات مجلس شوراها و خبرگان معرفی کند و برای ریاست‌جمهوری در مجمع عمومی پارلمان، تصمیم‌گیری شود.

اگر به این نتیجه برسیم که در انتخابات شرکت کنیم باز هم تاکیدمان استفاده از پارلمان اصلاحات است اینکه هر فردی بیاید و بگوید من کاندیدا هستم و طرفدار اصلاح‌طلبان هستم که نمی‌شود. باید استراتژی اصلاح طلبان مشخص شود تا بعد ببینیم می‌خواهیم از پارلمان اصلاحات استفاده کنیم یا نه؟ چون استراتژی خیلی مشخص نیست، این موضوع نیز تاکید نمی‌شود، اگر استراتژی مشخص شود طرح شورای هماهنگی اصلاحات استفاده از ظرفیت پارلمان اصلاحات است.

پس جایگاه امثال خاتمی چه می‌شود؟

 عرض کردم باید از بزرگان مشورت بگیریم ولی اینکه بگوییم ۳۰ حزب هیچ نظری ندهند و تابع یک شخص باشند این‌گونه نیست، احزاب باید نظرشان را بگویند و از  بزرگان نیز مشورت بگیرند. به اعتقاد بنده باید یک جایگاه مشورتی برای آقای خاتمی در نظر بگیریم، حزب برای خودش استقلال دارد و خودش باید تصمیم بگیرد، البته در ایران برعکس کشورهای اروپایی این اتفاق رخ می‌دهد، آنجا اول رقابت‌ها انجام می‌شود و بعد ائتلاف شکل می‌گیرد، در ایران اول می‌خواهند ائتلاف شکل بگیرد و بعد کارهای انتخاباتی کنند که این گونه درست نیست، حتی اگر الان هم شورای هماهنگی اصلاحات داریم از روی ناچاری است زیرا صاحبان قدرت با حزب مخالفند. چون در کشور ما حزب به خوبی جا نیفتاده است و جایگاه خود را پیدا نکرده است در همه نظام‌های سیاسی دنیا این احزاب هستند که تصمیم‌گیرنده اصلی هستند، شما نگاه کنید الان در افغانستان و عراق هم دیگر مردم به افراد رای نمی‌دهند به حزب رای می‌دهند متاسفانه چون در ایران اینگونه نیست ما راه‌های فرعی را می‌رویم و مثلا جبهه تشکیل می‌دهیم.

نظر شما در مورد کاندیداهایی که تاکنون برای انتخابات ریاست جمهوری مطرح شدند، چیست؟

 تا امروز اسامی بیش از ۴۰ نفر مطرح شده که حدود ۱۰ نفر گزینه‌های اصلاح‌طلب و ۳۰ نفر از اصولگراها هستند. تا فردی خودش اعلام نظر نکرده و یا جریانی او را مطرح نکرده، خیلی نباید به اشخاص پرداخت. حزب ما تا به حال به هیچ‌یک از این ۴۰ نفر نظری ندارد، چه درون جبهه اصلاح‌طلبان و چه بیرون از این جبهه. البته گفتیم فعلا نمی‌خواهیم خیلی بحث کنیم تا کنگره نوزدهم حزب که در بهمن‌ماه برگزار می‌شود.

یکی از مهمترین شاخص‌هایی که می‌خواهیم داشته باشیم این است که برنامه فرد چیست؟ بنده ۵ برنامه حزب مردم سالاری را مطرح کردم. پایگاه رأی و محبوبیت اجتماعی یک کاندیدا مهم است. خیلی‌ها دوست دارند بیایند ولی ملاک‌های دیگری هم مطرح است. بحث برنامه و پایگاه اجتماعی و سابقه عملکرد مطرح است. اینکه واقعا در گذشته چه رفتارهایی از خودش بروز داده و چه عملکردی داشته. پاکدستی در سوابق مورد تاکید حزب ماست و آلودگی مالی نباید داشته باشد. باید در سوابقشان موفق باشند و کارنامه درخشانی داشته باشند و مهم است که صداقت در گفتار و رفتار داشته باشند؛ خیلی‌ها حرف‌های قشنگی می‌زنند ولی در عمل نمی‌توانند آن‌گونه رفتار کنند.

 نه عارف و نه جهانگیری فعلاً کاندیدای ما نیستند

 آیا با توجه به انتقاداتی که به عارف می‌شود،  فکر می‌کنید جریان اصلاحات می‌تواند او را بپذیرد که کاندیدای اصلاح‌طلبان شود و یا آقای جهانگیری با انتقاداتی که از دولت می‌شود، می‌تواند کاندیدای اصلاحات باشد؟

 اولاً  از دل اصلاح‌طلبان نمی‌تواند چند کاندیدا مطرح شود؛ نمی‌شود که همه باهم بیایند. لذا انتقادات زیادی به خیلی‌ها می‌شود ولی باید پاسخ‌ها را هم بشنویم و عملکرد را ببینیم. واقعا بحثی نشده و درباره هیچ شخصی بحث صورت نگرفته است. حزب ما نه روی آقای عارف و نه آقای جهانگیری فعلا  نظر ندارد و ما گفتیم در کنگره تصمیم می‌گیریم و بقیه احزاب هم نمی‌دانم و بحثی نشده است.

منبع: خبرگزاری تسنیم

برچسب‌ها