جمشید مجددی گفت: مسئولان ذیربط دلیلی برای حمایت از فیلم مستند برای پیدا کردن جایگاهش ندارند چرا که فیلم مستند از واقعیت ها میگوید و بسیار شنیده ایم که واقعیت تلخ است

پنج سال درگیر ساخت مستند از ببرها بودم/فیلم مستند از واقعیت ها میگوید و واقعیت تلخ است

 جمشید مجددی متولد تربت‌جام و دانش‌آموخته رشته کارگردانی تلویزیون دانشکده صداوسیماست. او فعالیت خود را از سال ۷۹ در مشهد با مستند «دست‌های خسته» شروع کرد که با همین فیلم، جایزه اول جشنواره‌های « Religion Today» ایتالیا و فیلم‌های تلویزیونی مقدونیه و جایزه اول کارگردانی و جایزه ویژه هیئت‌داوران جشنواره آثار دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دانشکده صدا و سیما را به دست آورد.
مجددی تا کنون خالق مستندهای «پیوند»، «وامانده»، «با چوخه»، «در کویر»، «یک شب سرد زمستانی»، «پهلوان آندریاس»، «آقای شورای شهر» و «یک اتفاق نه‌چندان ساده» و...بوده است.
با وی به انگیزه ساخت مستند «مایا» و راهیابی به جشنواره های بین المللی گفتگویی ترتیب داده ایم که می خوانید :

از چگونگی ساز مستند مایا بگویید؟
 این قضیه به زمانی که من برای ساخت یک فیلم مستند بابت آن اتفاقی که در یک سیرک نزدیک باغ وحش افتاد و در آنجا یک شیر با مربی خودش درگیر شد و دیگر به حرف مربی گوش نکرد و مربی را تا مرز کشتن پیش برده بود باز می گردد.
زمانی که آن فیلم را می ساختم با آدم‌های زیادی گفتگو کردم که اکثر آنها با حیوانات در ارتباط بودند آنها نظرات گوناگونی در ارتباط با این حادثه داشتند ولی از بین همه آنها نظرمتفاوت تاکسیدرمیست جوانی به نام طیرانی برایم جلب بود او معتقد بود که می شد درگیری شیر و مربی را خیلی راحت و با ریختن مقداری آب روی شیر حل کرد او می گفت شیرها از آب بدشان می آید.
پس نظر این آقا روی آثار شما تاثیر گذاشت؟
 تقریبا و باعث شد که نسبت به دنیای حیوانات حساس تر شوم چون به نظرم حیوانات دنیای پر رمز و رازی دارند. در واقع مجموعه این اتفاق ها باعث شد که من به طبیعت توجه بیشتری کنم. مخصوصاً ارتباط انسان و طبیعت. جایی که انسان و حیوان با هم روبرو می شوند زمانی که با هم تضاد منافع پیدا می‌کنند حیوان مظهرطبیعت است و انسان در مقابل این مظهر طبیعت چه میکند.
آیا پیش از این هم درباره حیوانات فیلم ساخته بودید؟
بله من پیش از این مستند هم با این موضوع آشنا بودم. مثل موضوع آن  سگی که به حرم رفت. یا فیلمی در مورد موریانه هایی که به شهر آشخانه حمله کرده بودند و تقریباً نیمی از شهر را خورده بودند.
بعد از آن هم فیلمی با موضوع حیوانات ساختید؟

بله محسن طیرانی بر روی پروژه تولید حیوانات دو رگه کار می کرد و همین قضیه مقدمات تولید مستند تایگون را فراهم کرد که از شبکه دو تلویزیون بارها پخش شد. بعدتر متوجه شدم که محسن میخواهد به گربه سانان بزرگ نزدیک تر شود و دیدم چگونه با پلنگ  ارتباط گرفته و به راحتی وارد قفسشان می شود. او توانسته بود با دو ببر به نام های مایا و رایا رابطه نزدیکی برقرار کند این دو توله ببر  از زمانیکه خیلی کوچک بودند را به خانه خودش برده بود ودر محیط دلخواه خودش بزرگ کرده بود و این ببرهای از کودکی فقط محسن را دیده بودند و گویا او را به جای والدین خود می دانستند. او من را به باغ وحش دعوت کرد و علی رغم ترسم، از من خواست که با او وارد قفس ببر ها شویم، لحظات عجیب و غریبی بود. دوست داشتم بیشتر آنها را بشناسم و محسن هم پیشنهاد ساخت فیلمی در این زمینه را داد.
تا جایی که می دانم مراحل ساخت این فیلم به طول انجامیده است
حتما می دانید که ببر ایرانی منقرض شده است و ما دیگر ببر هیرکانی را در منطقه شمال نداریم. همان زمان خیلی به این فکر کردم که چه کار میشود کرد همزمان یک گروه می خواستند فیلمی سینمایی با حضور مایا بسازند من هم از این فرصت استفاده کردم. برای همین من و محسن و سه تا ببر رفتیم شمال، جزیره میانکاله که زیستگاه اصلی ببر ایرانی است نزدیک به یک ماه در شمال بودیم و من صحنه های مختلفی را ضبط کردم ولی زمان مجوزها  تمام شد و ما باید به بر می گشتیم چون نمی توانستیم مجددا از ببرها استفاده کنیم  من از آن صحنه های که ضبط کرده بودم فیلم مستند اماده  کردم و موضوع ساخت فیلم مستند بلند مایا را با جاهای مختلفی در میان گذاشتم اینجا بود که یک شرکت خارجی اظهار تمایل کرد که در این پروژه با ما همکاری کند. در تمام این مدت من همچنان از محسن و مایا و باغ وحش و اتفاقات و حوادث مختلف پیرامون این موضوع فیلم میگرفتم چیزی نزدیک به حدود چهار سال. در این مدت شرکت فیلم سازی اروپایی مجوزهای لازم برای ورود به ایران و فیلمبرداری گرفتند و به مدت یک ماه به ایران آمدند و صحنه های تکمیلی و پایانی را به اتفاق ضبط کردیم. آنها حدود یک سال روی تدوین فیلم کار کردند و من هم همچنان از مایا و محسن اتفاقات اطراف آنها فیلم می‌گرفتم.
 مطمئنا کار با حیوانات اصلا آسان نبوده و نیست.
 کار با حیوانات سختی های و ماجراهای خاص خودش را دارد به این معنی که نمی‌شود خیلی از صحنه ها را به راحتی ضبط کرد، نمی‌شود از حیوان خواست که خیلی از کارها را انجام بدهد. باید منتظر فرصت، باید منتظر اتفاق بود. همین مسئله پروژه تولید فیلم مستند که حیوان در آن حضور داشته باشد و یکی از شخصیت های اصلی باشد را طولانی می‌کند. مثلا مایا حامله شد و ما باید منتظر می ماندیم تا او زایمان کنند میخواستیم ببینیم با فرزندش چه می کند و این یعنی صرف زمان زیاد.
 چرا مستند های ایرانی در خارج از کشور بیشتر و بهتر دیده میشوند؟
 دقیقا نمی‌دانم که این سوال شما بر اساس چه تحقیقی انجام شده است آیا واقعاً همین است که در خارج مستند ها بهتر دیده می شوند یا نه؟ ولی من خودم دیدم که علاقه عجیبی به فیلم مستند دارند به عنوان مثال جشنواره فیلم مستند ایدفا در امستردام هلند که جشنواره بسیار بزرگ و مهمی است، در زمان برگزاری عملاً بر زندگی مردمان شهر تاثیر می گذارد. به شکلی که شهر در مدت برگزاری جشنواره تقریباً نیمه تعطیل است صف های طولانی برای دیدن فیلم ها تشکیل می شود و تقریباً هیچ سالن سینمایی در این شهر خالی نیست. مردم به راحتی بلیت ۱۵ یورویی را برای تماشای فیلم مستند تهیه می کنند و جلسات نقد و بررسی در پایان نمایش فیلم های مستند تشکیل می شود که بسیار پربار و جذاب است. به نظرم ذات فیلم مستند است که اینقدر برای آنها جذاب است، مستند بر صداقت و واقعیت تاکید می کند و می خواهد که راست بگوید و واقعیت ها را واکاوی کند شاید این چیزی باشد که آنها دوست دارند و یا در پی آن هستند.
چرا در کشورما مستند هنوز نتوانسته است جایگاه مطلوبش را پیدا کند؟
 شاید مسئولان ذیربط دلیلی برای حمایت از فیلم مستند برای پیدا کردن  جایگاهش ندارند چرا که فیلم مستند از واقعیت ها میگوید و بسیار شنیده ایم که واقعیت تلخ است.
 فکر می کنید انسان ها حتی با ساخت این گونه آثار در حال از بین بردن طبیعت هستند یا به شکلی به طبیعت کمک می کنند؟
بله من هم این سوال را از خودم پرسیده ام که واقعا انسان دارد با طبیعت چه می کند؟
انسان سال‌هاست که در طبیعت یکه تازی میکند و رابطه مساوی و متقابل را به نفع خود تغییر داده است. حیوانات مظهر طبیعت هستند و ایا انسان در سوی دیگر قرار دارد یا انسان هم  یکی از آنها هست؟ بنظرمی رسد انتخاب انسان این است که در سوی دیگر قرار بگیرد در واقع در مقابل طبیعت. رابطه انسان و حیوان با پیچیدگی‌های فرهنگی جوامع مختلف در پیوندی عمیق  است با مسائلی همچون تعریف حیوان، احساسات در برخورد با حیوان، سیاست‌های دولت و ولی چرا مردم در بی‌اعتنایی و بی‌رحمی چشمان خود را بر رنج فراوان حیوانات می بندند...
سالانه بیش از میلیاردها مرغ و گوسفند و گاو و خوک و ماهی و ...کشته می شود، وضعیت فاجعه‌بار باغ‌وحش‌ها، ماجرای تراژیک حیوانات خانگی، انواع سیستم‌های سوء‌استفاده از حیوانات خانگی، شکل‌های مختلف دستکاری ژنتیکی حیوانات و از همه مهم‌تر نابودی زیست‌گاه‌ها و انقراض گونه‌های مختلف حیوانی و سرکوب طبیعت و سلطه انسان بر طبیعت. انسان با طبیعت که نه،   بهتر است بگوییم با خودش چه می کند؟ این سوالی است که فیلم مستند مایا بدنبال انست.
در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
مدتی است دارم بر روی فیلمی با موضوع پلنگ کار می کنم این فیلم درباره زندگی و سرنوشت چهار تا پلنگ در استان خراسان است.

انتهای خبر/

برچسب‌ها