درست است که قویترین فرد در ایالات متحده بودن، گرفتن سلام نظامی از ارتشیان و مورد خطاب قرار گرفتن با عبارت «مِستِر پرزیدنت» میتواند وسوسهکننده باشد؛ اما بارها دیدهایم چگونه موی رئیس جمهورهای این کشور به خاطر سختی و مشکلات بسیار زیاد سفید شده است (البته در مورد بایدن این اتفاق قبلاً افتاده؛ اما سختیها را به گونهای دیگر لمس خواهد کرد).
دلیل بسیاری از این سختی کشیدنها واضح است: نقشههای به ظاهر دقیق در آمریکا برای موفقیت، ناگهان خراب میشود و همینطور هر چند وقت یک بار رئیس جمهور باید منتظر یک غافلگیری سخت باشد. از دولت بایدن در ابتدا به عنوان یک نمونه عالی از کاراییِ حداکثری بهخصوص در مقایسه با دولت پراشتباه ترامپ نام میبردند. او در همان ابتدای کار، حمله به کنگره را تجربه کرد و در نخستین حرکتش ۱۷فرمان و دستور ترامپ -که بیشتر از هر رئیسجمهور دیگر در تاریخ درزمینه دستورات رئیسجمهور قبلی خود بود- از جمله ساختن دیوار در مرز با مکزیک را لغو کرد. نخستین قانونی که بایدن خودش آن را اجرا کرد در خصوص مبارزه با همهگیری ویروس کرونا بود که به عقیده بسیاری به خاطر عدم مدیریت ترامپ موجب کشته شدن صدها هزار نفر آمریکایی شده بود.
بایدن در نخستین چالش سخت خود در ارائه بسته ۲ تریلیون دلاری برای بهبود وضعیت اقتصادی در همهگیری ویروس کرونا از خود سرسختی زیادی نشان داد و حتی نشان داد اگر جمهوریخواهان از این طرح او حمایت نکنند باز هم کار خود را خواهد کرد. او میخواست بر خلاف اوباما که در این موضوعات دست به عصا کار میکرد، خود را عامدانه شجاع نشان دهد. جمهوریخواهان که تحت تأثیر ترامپ قرار گرفتهاند بیشتر از هر زمان دیگری برای او فیگور میهنپرستی میگیرند که نمونه آن را در دادگاه بررسی حمله به کنگره دیدیم، بهطوری که آن جریان پرهیاهو که سبب کشته شدن پنج نفر شد را اتفاقی بزرگ ندانستند.
پس از آن دردسرهای بایدن بیشتر خود را نشان دادند. قضیه بحران در مرزهای این کشور در خصوص پناهجویان یکی از اتفاقاتی بود که او در آن خوب عمل نکرد و جمهوریخواهان نیز این فرصت را از دست نداده و حسابی از خجالتش در آمدند. انتخاب «کاملا هریس» معاون خود به عنوان مسئول حل این مشکل نیز دردسرهای خود را داشت و رویهای که در پیش گرفت تا مشکلات مرزها را بهطور ریشهای حل کند (مثلاً بررسی کنند دلیل اینکه مردم السالوادور، گواتمالا و هندوراس تصمیم میگیرند خانههای خود را رها کرده و مصائب مهاجرت به آمریکا را تحمل کنند) آنچنان فایدهای نداشت، چراکه دلایلش مشخص بود؛ چون دولتهای این کشورها فاسد بودند، اقتصاد ضعیفی داشتند و جرایم سازمانیافته را تجربه میکردند که برای هیچکدام راه حل فوری نمیتوانست وجود داشته باشد. سپس دو تیراندازی مرگبار در کلرادو و آتلانتا به وقوع پیوست و باز هم مشکلات مرتبط با کنترل اسلحه بر سر بایدن ریخت.
درطول دو ماه رئیسجمهوری، بایدن آنقدر چالش و دردسر داشته که از همین حالا میتوان برایش در پایان چهار سال بسیار نگران بود. همین دو ماه برای همه کافی خواهد بود که نخواهند رئیسجمهور آمریکا شوند.