بارها و بارها در همین صفحه نخست رواق درباره رونق فعالیت‌های عمرانی در مشهد، از دوره شاهرخ تیموری به بعد صحبت کردیم و گفتیم این شهر و بارگاه منور رضوی از این عصر به بعد، شاهد توسعه روزافزونی بود.

 عصر طلایی هنر معماری در حرم رضوی

نتیجه این فعالیت‌های عمرانی، ساخته شدن رواق‌ها، مدارس و از همه مهم‌تر، مسجدجامع گوهرشاد است. در این عصر، معماران نام‌آوری مانند قوام‌الدین شیرازی به مشهد آمدند و در توسعه اماکن متبرکه از دانش آن‌ها استفاده فراوانی شد. فکر می‌کنم زمان آن رسیده باشد که با دقتی بیشتر و جزئی‌تر، از چهره‌های شاخصی بگوییم که هنر آن‌ها، دورانی طلایی را در توسعه حرم رضوی رقم زد و یادگاری‌های آن‌ها، هنوز هم در حرم رضوی چشمنوازی می‌کند و ماندگار است.

از توفان تیمور تا آرامش شاهرخ

حمله تیمورلنگ به ایران برای مردمی که به‌تازگی توانسته ‌بودند خاطرات حمله وحشیانه مغولان را از یاد ببرند، یک مصیبت تمام‌عیار بود. تیمور سه مرتبه در محدوده جغرافیایی بزرگی که ایران بخش اعظم آن را تشکیل می‌داد، دست به هجوم سراسری زد، اما در تمام این حملات، مشهد و حرم مطهر رضوی از هجمه مصون ماند. دلیل این امر را باید در رویکرد اقتباسی تیمور نسبت به چنگیز جست‌وجو کنیم؛ او خود را همانند چنگیز می‌دانست، بنابراین سعی می‌کرد روشی مانند او در پیش گیرد. تیمورلنگ پس از حدود ۳۲ سال حکومت توأم با خون‌ریزی، در سال ۸۰۷ ق. درگذشت و جهان را از شر خودش آسوده کرد. رهاورد غارتگری‌های او در خراسان، نابودی تمام‌عیار این خطه و محو شدن شهرهایی مانند توس از صفحه گیتی بود. با این حال، شاهرخ، پسر تیمور شیوه پدر را دنبال نکرد. او بیشتر به دنبال ثبات و آرامش در کشور بود. پایتخت شاهرخ، هرات، به یکی از کانون‌های تقویت جایگاه هنر ایرانی اسلامی بدل شد و همین رویکرد تأثیری بسیار گسترده بر محدوده جغرافیایی خراسان گذاشت. در همین دوره بود که او، فرزندانش را برای تمرین حکومت، حاکم مشهد و نواحی همجوار آن کرد.

جنبش توسعه‌های عمرانی در مشهد رضوی

اُلُغ‌بیگ نخستین فرزند شاهرخ بود که به حکومت مشهد رسید. هرچند دوران حاکمیت وی طولانی نبود، اما الغ‌بیگ به دلیل تمایل فراوان به فراگیری علوم به‌ویژه معماری و ریاضیات، طرحی مهندسی برای ساماندهی اطراف حرم رضوی ارائه کرد؛ این طرح را باید قدیمی‌ترین طرح عمرانی اطراف حرم بدانیم. در آن زمان ساختمان‌سازی در اطراف حرم نظم و انتظام خاصی نداشت و هر کس بر مبنای فرصت و سلیقه خود، به ساختمان‌سازی می‌پرداخت. با این حال، طرح‌های الغ‌بیگ به انجام نرسید و او جایش را به برادر هنرمندش، بایسنقرمیرزا داد.

آغاز عصر طلایی بایسنقری

بایسنقر فرزند شاهرخ و گوهرشاد بود. او توانایی‌های هنری بسیاری داشت و در فن خطاطی جزو نام‌آوران دوران خود به شمار می‌آمد. بایسنقر ۲۰ سال حاکم مشهد بود و در این دوره، مشهد و حرم رضوی از نظر ارتقای جایگاه هنر اسلامی در ابنیه و آثار مختلف آن، دوره‌ای طلایی را گذراند. او شاهنامه فردوسی را به خط خودش نوشت و قرآنی را به رشته تحریر درآورد که چند برگ از آن هنوز هم در موزه آستان‌قدس نگهداری می‌شود. افزون بر این‌ها، او تمام هنرش را به کار گرفت تا کتیبه زیبا و چشمنواز گنبد فیروزه‌ای مسجد گوهرشاد را بنویسد. با همه این‌ها، نباید بایسنقر را تنها به عنوان یک هنرمند مورد توجه و احترام قرار دهیم. بی‌تردید او مدیر لایقی هم بود. در دوران حکومت ۲۰ ساله‌اش که تا سال ۸۳۷ ق. به طول انجامید، عظیم‌ترین پروژه‌های عمرانی در حرم رضوی به پایان رسید؛ پروژه‌هایی که نظیری برای آن‌ها تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی نمی‌توان یافت. مسجدجامع گوهرشاد تحت مدیریت و نظارت بایسنقر ساخته شد. او به تشویق اُمرای تیموری پرداخت تا در مشهد به ساخت‌وسازهای گسترده دست بزنند. عصر طلایی بایسنقری در مشهد، دورانی بود که در آن ساخت ابنیه فاخر به‌شدت افزایش یافت و بر رونق زیارت به دلیل تسهیل مسافرت و میزبانی درخور زائران حرم رضوی، افزوده ‌شد. در همین دوره بود که مدارس پریزاد و دودر را ساختند و برخی از صاحب‌منصبان تیموری به ایجاد آرامگاه شخصی در مجاورت حرم رضوی اقدام کردند. یکی از این افراد امیر شاه‌ملک بود که در سال ۸۲۹ ق. دار فانی را وداع گفت. وی که در دستگاه تیموریان در ماوراءالنهر و خراسان جایگاه ویژه‌ای داشت در نزدیکی حرم رضوی و در میدان قدیمی بازار این شهر، بنایی ساخت که امروزه به «مسجد ۷۲ تن» شهرت دارد و مقبره شاه‌ملک و وابستگانش در سرداب آن قرار گرفته ‌است. بایسنقر پس از پایان بنای مسجد گوهرشاد در سال ۸۲۱ ق. در حالی که تنها ۲۱ سال از عمرش می‌گذشت، مراسم افتتاح این مسجد بزرگ را مدیریت کرد.

در این مراسم شاهرخ، پدر وی نیز حضور داشت و چلچراغی از جنس نقره به حرم رضوی تقدیم نمود. تغییرات شهرسازی بایسنقر چنان پدرش را تحت تأثیر قرار داد که به فرمان او، کار ایجاد باغی بزرگ در غرب حرم رضوی با مدیریت و نظارت بایسنقرمیرزا آغاز شد؛ باغی که به چهارباغ شهرت یافت و امروزه نام آن روی یکی از کوچه‌های بالاخیابان مشهد خودنمایی می‌کند. عمر بایسنقر چندان به درازا نکشید؛ او در سال ۸۳۷ ق. در ۳۷ سالگی درگذشت. پیکر او را طبق خواست مادرش، گوهرشاد خاتون، به هرات منتقل کردند و در مقبره خانوادگی شاهرخ تیموری به خاک سپردند.

برچسب‌ها