هر روز درختان بسیاری با قساوت تمام قلع و قمع می‌شوند، آب‌ها به هدر رفته و آلوده می‌شوند، جنگل‌های طبیعی از میان می‌روند، بسیاری از گونه‌های زیستی منقرض می‌شوند و صدها گونه به دلیل از دست دادن زیستگاه‌های خود، نابود می‌شوند؛ این‌ها بخشی از بلایی است که انسان‌ها بر سر محیط زیست خود می‌آورند.

محیط زیست در اولویت کشورداری نیست

کارشناسان محیط زیست که ما در این گزارش به مناسبت هفته محیط زیست (۱۷ تا ۲۳ خرداد) به سراغ آن‌ها رفته‌ایم معتقدند بخشی از این اتفاقات به دلیل ضعف نظام آموزشی و عملکرد ضعیف دولت و دستگاه‌های نظارتی برای اجرا یا نظارت بر قوانین زیست محیطی است.

همه مسئول هستیم

اسماعیل کهرم، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات در گفت‌وگو با ما اظهار می‌کند: همگی به عنوان ساکنان زمین در قبال محیط زیست مسئول هستیم. اینکه چقدر آب را مصرف و چقدر زباله تولید کنیم و یا از ایجاد آلودگی هوا با مصرف بی‌رویه سوخت خودداری نماییم‌و... باید برای همه به مسئله تبدیل شود.

کهرم می‌گوید: اگر ساکنان ۲۵ میلیون خانه‌ای که در کشور وجود دارد فقط در مصرف آب و تولید زباله صرفه‌جویی کنند نقش مؤثری در پاکی محیط زیست و پیشگیری از هدررفت آب خواهند داشت.

منابع آبی امسال در مقایسه با سال گذشته بیش از ۴۰ درصد کاهش یافته، اما در همین شرایط بسیاری از هموطنان، فقط برای یک مسواک زدن چیزی حدود ۲۰ لیتر آب را هدر می‌دهند.

وی ادامه می‌دهد: در برخی کشورها به کودکان در مهدهای کودک آموزش می‌دهند چگونه زباله‌ها را از هم تفکیک کنند و این کار را در خانه‌های خود انجام دهند، اما متأسفانه جای این آموزش‌ها در مهدهای‌کودک، مدارس و حتی در دانشگاه‌های ما خالی است.

این فعال محیط زیست معتقد است بخشی از تخریب محیط زیست به دلیل کم‌کاری دولت‌ها و بخشی از آن به دلیل ناکارآمدی نظام آموزشی و خانواده‌ها بوده است.

به گفته کهرم سال‌ها به سرزمینمان جفا کرده‌ایم و اگر بخواهیم امروز برای پیشگیری از تخریب محیط زیست برنامه‌ریزی داشته باشیم باید دست‌کم ۱۰‌سال کار کنیم و با درخت‌کاری، مرتع‌کاری و جنگل‌کاری مانع سیلاب‌ها شویم و آب را به سفره‌های زیرزمینی هدایت کنیم تا بتوانیم بخشی از این آسیب‌ها را جبران نماییم تا نسل آینده دچار بی‌آبی نشود.

تعریف نادرست توسعه

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات نیز با اشاره به اینکه یکی از بزرگ‌ترین مشکلات کشور تهدیدهای مرتبط با محیط زیست است، به ما می‌گوید: سال‌ها برای توسعه کشاورزی از منابع آب خرج کردیم و با تولید محصولات ناسازگار با اقلیم کشور و یا با دامداری بیش از ظرفیت جنگل‌ها و مراتع به محیط‌زیست آسیب زده‌ایم و حالا که به بحران رسیده‌ایم باز هم به بهانه توسعه در بخش‌های مختلف به منابع طبیعی و محیط زیست آسیب می‌رسانیم به‌طوری که این چالش‌ها با تبدیل شدن به ابرچالش‌ها ما را به نقطه ورشکستگی در اکوسیستم رسانده و به راحتی قابل حل نیست.

هادی کیا دلیری ادامه می‌دهد: در کشورهایی که مردم در حوزه محیط زیست مسئولیت‌پذیر هستند این مسئولیت را از مسئولان نیز مطالبه می‌کنند، اما در کشور ما با اینکه برخی از سمن‌ها خوب عمل می‌کنند و قوانین بسیار خوبی مثل اصل۵۰ قانون اساسی در خصوص حفاظت از محیط زیست داریم، متأسفانه بخشی از مردم و مسئولان به بهانه توسعه، اهمیت محیط زیست را نادیده می‌گیرند و قانون‌گذاران نیز در برخی موارد، قوانینی در تضاد با اصل ۵۰ قانون اساسی تصویب می‌کنند.

وی با نقد عملکرد نظام آموزشی در حوزه محیط زیست می‌گوید: حتی دانش‌آموختگان مقاطع دکترای ما هم اطلاعات درستی از محیط زیست ندارند و چه بسا بسیاری از مردم و مسئولان رشته‌های دانشگاهی محیط زیست را نمی‌شناسند، به همین دلیل بسیاری از دانشکده‌های منابع طبیعی و محیط زیست در حال تعطیل شدن هستند. این روند از ۱۰ سال پیش آغاز شده و اگر به همین روال ادامه پیدا کند در ۱۵ سال آینده با کمبود کارشناس محیط زیست روبه‌رو می‌شویم.

قوانین برای شهروندان عادی وضع می‌شود

اما مژگان جمشیدی، دیگر کارشناس محیط زیست نظری متفاوت دارد. او به ما می‌گوید: تا زمانی که محیط زیست در اولویت کشورداری نباشد نمی‌توانیم از مردم انتظار داشته باشیم این مهم در اولویت زندگی آن‌ها قرار گیرد.

وی با انتقاد از حال و روز محیط زیست در سال های اخیر می‌گوید: با اینکه مردم بحران‌های محیط زیستی را با تمام وجود درک می‌کنند و تأثیر آن در زندگی آن‌ها کاملاً مشهود است، متأسفانه هنوز به برخی از تهدیدها بی‌توجه‌اند. به عنوان نمونه برمبنای قوانین و مقررات جهاد کشاورزی به جز دو استان گیلان و مازندران سایر استان‌ها اجازه کشت برنج ندارند، اما متأسفانه در ۱۵ استان دیگر برنج کشت می‌شود. همچنین در بسیاری استان‌ها از جمله فارس به دلیل الگوی نادرست کشاورزی شاهد فرونشست زمین، پایین آمدن سطح سفره‌های آب زیرزمینی، خشک شدن دریاچه بختگان و تلف شدن تعداد زیادی از جوجه فلامینگوها هستیم و همواره کشاورز محلی به کشت بیشتر برنج تشویق می‌شود و مسئولان به اینکه استان فارس سومین تولیدکننده برنج کشور است افتخار می‌کنند. حال وقتی سیاست‌های دولتمردان سیاست‌های غلطی است چگونه می‌توان از مردم انتظار همکاری در حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی داشت؟

جمشیدی می‌گوید: محیط زیست کمبود قانون ندارد بلکه با کمبود دانش و تفکر و همکاری نکردن دستگاه‌های قضایی و نظارتی با دستگاه‌های اجرایی مواجه است. گویا قوانین برای شهروندان عادی وضع شده و مسئولان شامل این قوانین نمی‌شوند که اگر غیر این بود امروزه شاهد تخریب جنگل‌ها و ساخت و سازهای هکتاری برخی از آقازاده‌ها در استان‌های شمالی نبودیم.

برچسب‌ها