۲ شهریور ۱۴۰۰ - ۰۹:۴۳
کد خبر: 765439

امروز سه‌شنبه قرار است نشستی مجازی با حضور سران کشورهای جی ۷ در مورد افغانستان برگزار شود. اما ۱۰روز پس از سقوط کابل و سلطه طالبان، این نشست چه کمکی به تحولات افغانستان خواهد کرد، نکته‌ای در خور تأمل است. به‌ویژه  آن‌که خروج اتباع خارجی و همکاران آن‌ها از افغانستان هنوز هم به بدترین شکل ممکن در حال اجراست و «حمایت از ملت افغانستان و دستاوردهای ۲۰ساله» هم کلیشه‌ای شده است.

حقیقت این است اکنون تقریباً همه کشورهای غربی پذیرفته‌اند در قبال تحولات افغانستان کار چندانی از آن‌ها برنمی‌آید و برگزاری نشست‌ها و اقداماتی از این دست، حکم همان نوشداروی بعد از مرگ سهراب را دارد. این شرایط ما را مجاب می‌کند که بپذیریم هدفی بزرگ‌تر و مهم‌تر از رخدادهای افغانستان در پشت‌پرده برگزاری این نشست وجود دارد. سقوط دولت کابل به‌آن شکل فضاحت‌بار، واکنش‌های وسیعی را در جهان غرب برانگیخت. در این میان تیغ تیز انتقادها عمدتاً متوجه دو مسئله بود؛ نخست نبود هماهنگی و یکپارچگی تصمیم‌گیری در میان این کشورها و دوم

پدید آمدن تردیدهای جدی درزمینه توان و قابلیت‌های واشنگتن برای هدایت و رهبری جهان. برهمین اساس نیز شاهد اعتراضات و موضع‌گیری‌های تندی در میان سیاستمداران کشورها بودیم چنان که در انگلیس نمایندگان پارلمان، دولت جانسون را به‌دلیل نداشتن درک درست از شرایط و از آن مهم‌تر دنباله‌روی بی‌چون‌وچرا از تصمیمات کاخ سفید در موضوع افغانستان، به‌شدت مورد مؤاخذه قرار دادند. در آلمان هم انتقادهای مشابهی به‌خصوص در زمینه تک‌روی آمریکایی‌ها مطرح شد. در خود آمریکا هم سیاستمدارانی چون رایس (وزیر خارجه پیشین) اتفاقات اخیر را تصویری از آمریکای درحال عقب‌نشینی دانسته و از خدشه به‌اعتبار جهانی آمریکا صحبت به‌میان آوردند. در این شرایط به نظر می‌رسد برگزاری نشست جی ۷ بیشتر با این هدف انجام می‌گیرد که نشان دهد هنوز هم هماهنگی و اتحاد میان شرکای غربی باقی مانده و کشورها هنوز هم می‌توانند در حل معضلات بزرگ جهانی به آن‌ها و سازمان‌های زیرمجموعه‌شان مانند

جی ۷ اعتماد کنند. این درحالی‌است که واقعیت‌ها چیزهای دیگری را نشان می‌دهند؛ از یک‌سو شکاف و اختلاف‌نظر میان دولت‌های غربی و به‌تبع آن اعضای جی ۷ بر سر مسائل مختلف -مانند مورد افغانستان و یا چگونگی مواجهه با چین- روزبه‌روز بیشتر می‌شود و از سوی دیگر قابلیت‌های کاخ سفید برای هدایت و رهبری آن‌ها بیش از گذشته در معرض تردید قرار می‌گیرد. در نقطه مقابل بر سهم قدرت‌های سیاسی و اقتصادی جدیدی چون چین، هند و روسیه بر روند معادلات جهانی افزوده می‌شود، همان عاملی که موجب شد جانسون در جایگاه رئیس دوره‌ای جی ۷ بکوشد در اجلاس سران (خرداد ماه) امکان جذب برخی از این کشورها را فراهم سازد. بااین‌حال مشکل بتوان تصور کرد چنین تلاش‌هایی مؤثر واقع شوند چرا که بحران افغانستان نشان داد نه‌تنها انسجام جوامع غربی از هم پاشیده، بلکه حتی تعهد آن‌ها به‌ارزش‌های مشترکی چون دموکراسی و لیبرالیسم نیز زیرسؤال رفته است.

برچسب‌ها