جلسات محرمانه در «قرآن‌خانه»

تاکنون چند نوبت، در صفحه نخست رواق درباره تاریخ کتابخانه آستان نوشته‌ایم. اما تاریخ کتابخانه آستان، آن‌ قدر طولانی و پربار است که با این چند گزینش از فرازهای آن، نمی‌توان تمام یا حتی بخش کوچکی از آن را بازگو کرد. یکی از نکاتی که معمولاً در بررسی تاریخ کتابخانه مورد توجه قرار می‌گیرد، محل کتابخانه بزرگ آستان در دوره‌های مختلف و کاربری‌های متنوع است؛ موضوعی که موجب می‌شد حتی نام کتابخانه هم بر اساس مکانی که در آن قرار گرفته ‌است، تغییر کند. امروز می‌خواهم درباره مکان اولیه کتابخانه، اتفاق‌ها و رویدادهایی که در آن رقم می‌خورد، کمی با شما صحبت کنم.

همسایه روضه منوره

محل نخست کتابخانه آستان قدس رضوی، زیر گنبد امیرعلیشیر نوایی بود. این گنبد در ضلع غربی روضه منوره قرار داشت و تا اواخر دوره قاجار برپا بود و سپس در طرح‌های عمرانی حرم مطهر تخریب شد و به فضای دیگر رواق‌ها پیوست. جالب است بدانید که اصل این رواق را برای ایجاد سقاخانه ساخته بودند. به دلیل قرار گرفتن گنبد امیرعلیشیر نوایی در مجاورت ایوان طلای صحن عتیق، به کتابخانه آستان، عنوان «کتابخانه ایوان طلا» داده شده ‌بود و این مسئله در اسناد مشهور و قدیمی مربوط به آستان‌ قدس به چشم می‌خورد. در زمان تولیت محمدمیرزا سیف‌الدوله یعنی در حدود سال ۱۲۵۲ خورشیدی (عهد ناصرالدین ‌شاه قاجار) کتابخانه به دو قسمت تقسیم شد؛ به غیر از قرآن‌های خطی و نفیس، مابقی کتاب‌ها را به محلی در طبقه فوقانی کشیک‌خانه خدام، واقع در قسمت غربی مدرسه علینقی‌ میرزا (پایین پای مبارک) انتقال دادند و نامش را گذاشتند «کتابخانه جدید». اما با وجود این نقل و انتقال، ارزش و جایگاه قبلی کتابخانه در گنبد امیرعلیشیر نوایی کم نشد، بلکه فضای ایجاد شده آن را به اسناد دیوانی و مهم آستان‌ قدس رضوی اختصاص دادند و از این نظر، بایگانی خوب و قابل استفاده‌ای به وجود آمد. ناصرالدین ‌شاه در سفر دوم خود به مشهد، از هر دو کتابخانه دیدن کرده ‌است و درباره آن‌ها می‌نویسد: «رفتیم به کشیک‌خانه حضرت. از بناهای علینقی ‌میرزای رکن‌الدوله مرحوم است و از آنجا به کتابخانه حضرت رفتیم که حاجی سیف‌الدوله مرحوم در اوقات متولی‌باشی‌گری خود ساخته است. کتابخانه خوبیست. پله زیادی می‌خورد. رفتیم بالا کتابخانه را تماشا کردیم. از این کتابخانه پایین آمده، به کتابخانه اول رفتیم. باز از پله‌های زیادی بالا رفته، در اینجا قرآن بایسنقر دیده شد. قدری تماشا کرده پایین آمدیم».

تبدیل کتابخانه ایوان طلا به قرآن‌خانه

نگهداری قرآن‌های خطی در کتابخانه گنبد طلا موجب رواج نام دومی برای آن شد: «قرآن‌خانه». این قرآن‌خانه فقط در ایام خاصی از سال باز بود و هر کسی هم نمی‌توانست وارد آن شود و از فضای داخل آن هم برای برگزاری برخی جلسات خاص و محرمانه استفاده می‌کردند. معمولاً چند روز پیش از آغاز ماه مبارک رمضان، رئیس کتابخانه با کسب اجازه از متولی همراه چند نفر به قرآن‌خانه می‌رفت و قرآن‌های نفیس را غبارروبی می‌کرد. مساحت کتابخانه ایوان طلا دقیقاً معلوم نیست؛ یعنی در اسناد تاریخی درباره ابعاد آن اطلاعات دقیقی وارد نشده‌ است اما می‌دانیم که آن را در دو طبقه و چهار اتاق مستقر کرده ‌بودند. در این بخش از اماکن متبرکه، دو اتاق را به ریاست و دفترخانه کتابخانه اختصاص داده بودند. بنای این کتابخانه و دکوراسیون داخل آن در دوره قاجار، چند باری مرمت و تعمیر شد.

کاربری‌های متنوع قرآن‌خانه

کتابخانه ایوان طلا نیز مانند کتابخانه جدید، امکاناتی برای پذیرایی از میهمانان و برگزاری جلسات داشت. معمولاً افراد معروف و میهمانان آستان ‌قدس، ضمن بازدید از اماکن متبرکه، سری هم به قرآن‌خانه و کتابخانه جدید می‌زدند. این نکته در سفرنامه‌های دوره قاجار مانند سفرنامه حاج‌سیاح و عین‌السلطنه به چشم می‌خورد. برای همین درباره کم و کیف نگهداری کتاب‌ها در این دوره، اطلاعات نسبتاً خوبی در دست است. نکته جالبی که یادآوری‌اش خالی از لطف نیست، برگزاری جلسات محرمانه در فضای کتابخانه ایوان طلاست. ظاهراً این کتابخانه هم مانند کتابخانه جدید، مکانی برای برگزاری نشست‌های مهم و حتی محرمانه داشته ‌است. قرار گرفتن هر دو کتابخانه در طبقه بالای اماکن متبرکه سبب می‌شد که هم دور از دسترس باشند و هم بتوان ورود و خروج به آنجا را راحت کنترل کرد. معمولاً تولیت آستان ‌قدس در دوره قاجار، هفته‌ای سه روز به کتابخانه می‌آمد و در آن جلسات اداری مهمی برگزار می‌شد. این را می‌توان از اسناد مربوط به پذیرایی در این جلسات که در بایگانی آستان ‌قدس رضوی باقی مانده‌ است، فهمید؛ هزینه‌های مربوط به تهیه چای، قلیان، قهوه، برنج، سیگار و گاهی شربت را می‌شود در بین این اسناد پیدا کرد که برای جلسات مربوط به کتابخانه ایوان طلا سفارش داده می‌شد و حتی گاهی از میهمانان هم در این فضا پذیرایی می‌کردند. این مسئله نشان می‌دهد فضای کتابخانه ایوان طلا، از هر نظر مصفا و دلپذیر بوده‌ است؛ آن‌ قدر که بتوان در آن جلسات طولانی چند ساعته برگزار کرد و خسته نشد.

برچسب‌ها