قلم
-
میهمانی افعال معکوس
تشکر می کنم از دولت که دست به رقم تند بنزین نخواهد زد و همیشه اقشار متوسط رو به سقوط در رأس برنامه ریزی ها و هدف گذاری هایشان لحاظ و معیار خواهد بود!
-
این سرزمین ابری ست
خبرنگار قدسآنلاین در مازندران در متنی ادبی به سختیها و مرارتهای کار رسانهای پرداخته که آن را میخوانیم:
-
تا اطلاع ثانوی، دور و بر قلم نپلکید!
«به فکر شغل دیگری باشید»... شغل... چندبار این کلمه عجیب را مزه مزه می کنم... و خواندن را از سر می گیرم!
-
جیب های لاغر را بی خیال
ما، نان و نمکِ عشق خورده ایم
ساری- از مطبِ دوستِ پدرجان نمی آییم بیرون، چون من همانجا غرق شده ام... غرقِ جمله ای که بین دو پدر، رد و بدل شد... آنجا که پزشکِ آشنا گفت: دخترش مهندس و پدر فرمود: دخترِ من، عاشق است.
-
به بهانه گرامیداشت اهالی قلم؛
حرفه مان عافیت نیست...
اعترافات یک خبرنگار، نامه ی درد و دلانه، غُرولند یا خستگی نوشت... هر چه می خواهید نامش را بگذارید... اما امروز، روز نوشتن از سینه سوختگان حرفه ایست که روز و شب می جنگند...
-
خبرنگاران مازندرانی قلم ها را پایین گذاشتند؛
دلجویی یَدی از جنگل های شمال
حکایت یک جوالدوز به خود و یک سوزن به دیگران است... وقتی جماعت نویسنده و خبرنگار، این بار قلم و لپ تاپ را کنار می گذارند و به بطن خبر می دوند و حرفه ای تر از همیشه، دست به کار می شوند.