کلیدها ایستگاه

  • «شهربانو» حماسه آدم‌های معمولی

    یادداشت/

    «شهربانو» حماسه آدم‌های معمولی

    ایــن روزهــا که همــه از آدم‌هــای خــاص حــرف می‌زنند، ما آدمهای معمولی نیــاز بــه دســتگیره‌هایی داریم تــا پنجــره‌ای رو به دنیای خودمــان باز کنیم و زندگی‌مان را که زیبا و خاص هم هست درست ببینیم، تا بتوانیم دوام بیاوریم و ادامه بدهیم.

  • سعدی ِ خوانی امروزی

    یادداشت/

    سعدی ِ خوانی امروزی

    در وضعیت امروز، جامعه ما بیش از هر چیز محتاج مهربانی است. از درون خانه هر کدام از ما دیگری را به تهمتی می‌رانیم و از بیرون برخی چون روح الله زم و مســیح علی‌نژاد به طور رسمی تحت الحمایه بیگانگان شده‌اند تا میان ما به هر بهانه‌ای اختلاف بیفکنند.

  • با هم دعوا کنید!

    یادداشت

    با هم دعوا کنید!

     ســال‌ها پیش زمانی که خودم هنوز ازدواج نکــرده بودم، زوجی در دوران عقد و نامزدی با هم چنان درگیر شده بودند که کارشان داشت به جاهای باریک می‌کشــید و هر دو در محیط‌های خانوادگی، کاری و دوستی مدام مشــغول درددل یا به عبارت دیگر یارگیری بودنــد و هر لحظه به طلاق نزدیکتر می‌شدند ضمن این کار، این دو نفر اعتبار و هویت همدیگر را هم تخریب می‌کردند و روز به روز بیشتر از پیش به دشمنان جدی هم تبدیل می‌شدند.

  • خطر منت‌گذاری

    کلیدها

    خطر منت‌گذاری

    در روایت تاریخ انقلاب و دفاع مقدس اگر شور و شادی و حماسه رنگ غالب روایت نباشد، اتفاقی ساده اما مهیب رخ می‌دهد.

  • انسان، آزمون و داوری

    یادداشت/

    انسان، آزمون و داوری

     )کسی کو آزمود، آنگاه پیوست/نباید بعد از آن خاییدنش دست/چو پیوندی و آنگاه آزمایی/ ز حیرت دست خود بسیار خایی/دل عاشق سکونت پیشه باید/عزیمت را نخســت اندیشه باید) این بیت های زیبا و روان از اوحدی مراغه ای حاوی نکته ای اســت که هنوز هم در زندگی بسیاری از ما مغفول است و بسیاری از پیچش ها و بحران های زندگی مردم ما به خاطر همین نکته است.

  • قدرت و ضعف، بودن و نبودن!

    قدرت و ضعف، بودن و نبودن!

    قدرتی که اعمال نشود نابود می‌شود. فرض کنید یک بدن سالم از ظرفیت‌های حرکتی خود استفاده نکند به مرور همین بدن سالم رو به ضعف خواهد گذاشت و دچار بیماری و بحران خواهد شد. به نظر کمی عجیب می‌آید ولی واقعیت همین است.

  • بازی های جمعی و رشد شخصیتی

    یادداشت/

    بازی های جمعی و رشد شخصیتی

     در روایات تأکید شده به کودکانتان شنا، سوارکاری و تیراندازی بیاموزید، طبعاً این سه ورزش بسیار به کار انسان در هر دورانی می‌آیند و جزو مفیدترین ورزشها هستند.

  • مردود شدن در امتحان‌های دیگران

    کلیدها

    مردود شدن در امتحان‌های دیگران

    دنیا بودنِ دنیا به این است که آدم را از کار اصلی‌اش باز دارد. ما مأمور به خودمانیم و موظفیم این «خود» را مراقبت کنیم تا رشد کند و بشود آنچه باید بشود. ولی دنیا هزار و یک مسئله و مشغله پیش می‌آورد تا آدم از خودش غافل شود.

  • درهای بازِ ترجمه کتاب

    کلیدها

    درهای بازِ ترجمه کتاب

    «... و در اثنای آن به سمع او رسانیدند که در خزاین ملوک هند کتابیست که از زبان مرغان و بهایم و وحوش و طیور و حشرات جمع کرده‌اند و پادشاهان را در سیاست رعیت و بسط عدل و رأفت و قمع خصمان و قهر دشمنان، بدان حاجت باشد و آن را عمده هر نیکی و سرمایه هر علم و راهبر هر منفعت و مفتاح هر حکمت می‌شناسند و چنان که ملوک را از آن فواید تواند بود اوساط مردمان را هم منافع حاصل تواند شد و آن را کتاب کلیله ودمنه خوانند».

  • دور شدن یا نزدیک شدن؟

    یادداشت

    دور شدن یا نزدیک شدن؟

    هنر شما چیست؟ آدم‌ها دو کار اصلی بلدند، یکی دور شدن، غریبی کردن و دور کردن و دیگری نزدیک شدن، ایجاد الفت و قرابت. هر کسی به یکی از این دو کار سرگرم است و قوام و دوام اجتماعات بشری به همین دو کار است.

  • درباره فروختن

    کلیدها

    درباره فروختن

    من می‌فروشم پس هستم، انسان امروز را غرب این طور تعریف کرده است و نویسنده برند ما هم در این طرف عالم همین است. البته که فروختن بد نیست و پرفروش بودن فحش نیست، ولی اینکه تعریف آدم از عالم این باشد که من می‌فروشم پس هستم امر تازه‌ای است.

  • نیاز ما به آموزش ارتباطات اجتماعی

    کلیدها

    نیاز ما به آموزش ارتباطات اجتماعی

    مهم‌ترین تهدید هر اجتماعی مشکلات ارتباطی است. اینکه ما بلد نیستیم حرف بزنیم به ظاهر چیز ساده‌ای است، ولی همین موضوع ساده یکی از مهم‌ترین بحران‌های بشری است.

  • سلام بر بانو

    نقد جیبی

    سلام بر بانو

    سلام بر «بانو» و تبریک به نسل جوان و گروهی که جمع شدند و تعاون کردند و چنین فیلم درخشانی را ساختند.

  • ساختن یا ویران کردن؟

    کلیدها

    ساختن یا ویران کردن؟

    آن‌ها که اهل کاری هستند از کار نمی‌ترسند اما از نااهلان می‌ترسند. ترس نه از آن نوع ترسی که گمان کنید آدم از دشمن خویش دارد که این ترس بیشتر اضطراب است و نگرانی.