مادرانه

  • آپشن خاص مادری!

    آپشن خاص مادری!

    مادر بودن سخت‌ترین کار دنیاست! کم‌خوابی، کم‌خوراکی و اضطراب ممتد در برخورد با طبیعی‌ترین علائم واتفاقات، یک خستگی ممتد و مزمن توی وجودت به جا می‌ذاره که فقط آرزو می‌کنی یه ‌شب بی‌دغدغه بخوابی.

  • هر چه کنی به خود کنی

    هر چه کنی به خود کنی

    وقتی گفت تشنه‌ام و برایش آب آوردم، وقتی غذایش را خورد و داشت ظرف‌ها را می‌گذاشت توی سینک، وقتی نشسته بود تلویزیون تماشا می‌کرد و برادر کوچکش با اسباب‌بازی می‌زد به سرش و او می‌خندید، در همه این موارد و در چند موقعیت باربط و بی‌ربط دیگر مدام در خانه راه رفت و بلند بلند خواند:

  • چرا سند بهشت به نامِ مادران است؟

    چرا سند بهشت به نامِ مادران است؟

    «به چین و چروکی که روزگار بر گونه‌هایش نشانده، نگاه می‌کند. با طمانینه نان‌ها را در سفره می‌پیچد. نان‌هایی که صبح زود با وجود درد زانویش رفته و خریده. هیچکس و هیچ چیز هم جلودارش نیست. خیالش از نان‌ها که راحت می‌شود، به سمت سبزی‌ها می‌رود. می‌گوید بچه‌های عزیزتر از جانم آمده‌اند، مگر بدون سبزی خوردن هم می‌شود! از اول هم همین بود. از همان روزها که هنوز بچه‌ها را سر و سامان نداده بود. از کله سحر بیدار می‌شد. یک دستش مشغول«رُفت و روب» بود و یک دستش به تدارک صبحانه برای خانواده. گویا تا آخرین قطره توان و جانش را هم نثار فرزندان نکند، دلش آرام نمی‌گیرد.»

  • وقفی مادرانه برای کودکان پروانه‌ای

    قدمی کوچک برای نیتی بزرگ

    وقفی مادرانه برای کودکان پروانه‌ای

    صدیقه دانش‌آموز، متولد ۱۳۴۷، دیپلم و خانه‌دار است. او یکی از واقفینی است که با دیدگاه خاصی به موضوع وقف می‌نگرد و از این رو بخش اعظم داشته‌هایش را وقف کرده است.

  • شب عید با زمزمه‌های مادرانه

    شب عید با زمزمه‌های مادرانه

    رأس ساعت ۸ عاشقی شب ولادت امّ‌الائمه(س)، زائران از جوار حرم هشتمین سلاله پاک ولایت به نیابت از همه دلدادگان، با زمزمه «یا وجیة عندالله اشفع لنا عند الله» دست توسل به دامن اهل بیت(ع) برداشتند تا «به لطف مادر» حاجت روا شوند.

  • خنده هایت می ریزد از قاب بیرون

    خنده هایت می ریزد از قاب بیرون

    دلم برای دستپختت لک زده... برای قُل قُل آبگوشت های مشتی ات... که بروی چادرت را سر کنی دست بچرخانی بالای یخچال دنبال کیف پولت که بی نان تازه نماند خانه.