تحولات منطقه

در تاریخ لبنان معاصر، کمتر شخصیتی به اندازه شهید سید حسن نصرالله توانسته نیرویی مقاومت‌محور را به بازیگری مؤثر و نهادینه‌شده در ساختار سیاسی رسمی کشور تبدیل کند.

رهبر لبنان؛ از میدان نبرد تا صحنه سیاست
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

در تاریخ لبنان معاصر، کمتر شخصیتی به اندازه شهید سید حسن نصرالله، دبیرکل فقید حزب‌الله، توانسته نیرویی مقاومت‌محور را به بازیگری مؤثر و نهادینه‌شده در ساختار سیاسی رسمی کشور تبدیل کند. دبیرکل حزب‌الله لبنان که در سال ۲۰۲۵ در پی حمله هوایی رژیم صهیونیستی در ضاحیه جنوبی بیروت ترور شد، نه‌تنها چهره‌ای کاریزماتیک در سطح منطقه بود، بلکه معمار ورود و تثبیت تدریجی حزب‌الله در سپهر سیاسی و ساختار قدرت لبنان به شمار می‌رود.

او نه‌فقط به‌عنوان رهبر این جنبش، بلکه به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های تأثیرگذار در خاورمیانه شناخته می‌شد؛ تا آنجا که برخی تحلیلگران او را با جمال عبدالناصر مقایسه کرده‌اند.

از مقاومت تا سیاست

پس از تأسیس حزب‌الله در سال ۱۹۸۲ در پاسخ به اشغال جنوب لبنان توسط رژیم صهیونیستی، این گروه عمدتاً با فعالیت نظامی و مقاومت مسلحانه شناخته می‌شد. اما با پایان جنگ داخلی لبنان در دهه ۹۰ میلادی، و آغاز روند بازسازی نهادهای مدنی و حکومتی، ضرورت ایفای نقش سیاسی نیز برای جریان‌های مقاومت بیش از پیش احساس شد.

شهید نصرالله که در سال ۱۹۹۲ و پس از شهادت عباس موسوی به دبیرکلی حزب‌الله رسید، با نگاهی استراتژیک دریافت که برای حفظ و تثبیت دستاوردهای مقاومت، ورود به ساختار رسمی قدرت یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است.

سیدرضا سیدافقهی، کارشناس مسائل خاورمیانه، در همین باره می‌گوید:


«نفوذ و دستاوردهای سیاسی سید حسن نصرالله، به‌مراتب فراتر از دستاوردهای نظامی اوست. ایشان توانستند هویت سیاسی حزب‌الله را در ساختار قدرت لبنان نهادینه کنند و آن را از یک گروه صرفاً مقاومت‌محور، به نیرویی سیاسی و رسمی در عرصه حکمرانی تبدیل کنند».

در همین راستا، نادین خزعل، نویسنده و تحلیل‌گر مسائل لبنان نیز در گفت‌وگویی با ما تأکید می‌کند:


«نصرالله با شجاعت و درایت، معادله‌ای منحصربه‌فرد خلق کرد: تفنگی در سنگر، نقشی در سیاست، و چشمی باز به‌سوی دولت. او دریافت که گلوله بدون پشتوانه مشروعیت، ممکن است مسیر را گم کند؛ همان‌طور که سیاست بدون تکیه بر مقاومت، نمی‌تواند به‌تنهایی از منافع ملی دفاع کند».

ورود به انتخابات پارلمانی؛ نخستین گام‌ها

در همان سال ۱۹۹۲، حزب‌الله به رهبری نصرالله برای نخستین‌بار در انتخابات پارلمانی لبنان شرکت کرد؛ تصمیمی که در زمان خود، بسیاری را شگفت‌زده ساخت. نصرالله در واکنش به این ورود سیاسی، بارها تأکید کرده بود که این مشارکت، به معنای عبور از مقاومت نیست، بلکه آن را تکمیل می‌کند. او گفته بود «ما با مشارکت سیاسی، سنگرهای خود را از میدان جنگ به نهادهای رسمی کشور نیز گسترش می‌دهیم».

این ورود هوشمندانه، به‌مرور حزب‌الله را به یکی از فراکسیون‌های تأثیرگذار پارلمان لبنان تبدیل کرد. شخصیت نصرالله با صداقت، تسلط کلامی و توان اجماع‌سازی، نقش انکارناپذیری در مشروعیت‌بخشی به این روند ایفا کرد.

نادین خزعل درباره این مرحله می‌گوید:


«شرکت در انتخابات ۱۹۹۲ نه عقب‌نشینی بود و نه امتیازدهی. نصرالله می‌دانست که اگر مقاومت بخواهد باقی بماند، باید ریشه در خاک سیاست بدواند. حضور در پارلمان، کاشت بذر مشروعیت بود؛ نه برای کسب کرسی، بلکه برای محافظت از پشتوانه مقاومت.»

شکل‌گیری ائتلاف‌ها و ورود به دولت

در دهه‌های بعد، جناح سیاسی حزب‌الله، موسوم به «وفاداری به مقاومت»، نه‌تنها در پارلمان تثبیت شد، بلکه از سال ۲۰۰۵ با در اختیار گرفتن چند وزارتخانه، به بخشی از دولت لبنان بدل شد. نصرالله شخصاً نقش کلیدی در تشکیل ائتلاف‌هایی میان نیروهای سیاسی متنوع ایفا کرد؛ از جمله با جنبش میهنی آزاد به رهبری میشل عون، و برخی احزاب سنی و دروزی.

سیدافقهی در این‌باره توضیح می‌دهد:


«یکی از نقاط قوت نصرالله، توانایی او در ایجاد ائتلاف‌های سیاسی فراتر از گفتمان‌های مذهبی بود. او با تعامل سازنده با گروه‌های مسیحی، سنی و حتی مستقل‌ها، توانست حزب‌الله را در جایگاه یک نیروی ملی، و نه صرفاً فرقه‌ای، تثبیت کند».

خزعل نیز این نگاه را چنین توصیف می‌کند:


«نصرالله توانست با زبانی سخن بگوید که هم مسیحی را آرام می‌کرد و هم مسلمان را. او دست دوستی به سوی رقبای سیاسی دراز کرد، نه از سر ضعف، بلکه از عمق اطمینان به مشروعیت خود. در عین حال، پیوند راهبردی‌اش با ایران و سوریه را نیز هوشمندانه حفظ کرد».

مدیریت شکست‌ها و افکار عمومی

با وجود پیشروی‌های سیاسی، نصرالله حتی در مواجهه با ناکامی‌ها نیز توانست وجهه حزب‌الله را حفظ کند. در انتخابات پارلمانی ۲۰۰۹، پس از شکست جناح مقاومت، نصرالله با لحنی آرام و مسؤولانه اعلام کرد که حزب‌الله نتیجه انتخابات را با «روحیه ورزشی» می‌پذیرد و این شکست را بخشی از رقابت دموکراتیک می‌داند. او همچنین به پیروزی رقبای سیاسی تبریک گفت.

سیدافقهی این رویکرد را نقطه‌عطفی در بلوغ سیاسی حزب‌الله می‌داند و می‌گوید:


«در منطقه‌ای که احزاب معمولاً پس از شکست انتخاباتی به تقلب یا توطئه متوسل می‌شوند، این سطح از بلوغ سیاسی که نصرالله نشان داد، کم‌نظیر است».

نقش رسانه‌ای نصرالله در سیاست‌ورزی حزب

نصرالله نه‌تنها رهبری سیاسی و نظامی حزب‌الله را بر عهده داشت، بلکه چهره رسانه‌ای و گفتمانی آن نیز محسوب می‌شد. سخنرانی‌های منظم و زنده او، با بهره‌گیری از ترکیبی از عقلانیت سیاسی، گفتمان مقاومت و الهام‌گیری دینی، ارتباطی مؤثر با افکار عمومی برقرار می‌کرد.

به گفته سیدافقهی، کاریزمای نصرالله و قدرت بیانی‌اش، باعث شده بود نه‌تنها در میان شیعیان، بلکه در بخش‌هایی از جامعه مسیحی و سنی لبنان هم از مشروعیت برخوردار باشد. او موفق شد حزب‌الله را از یک گروه صرفاً نظامی به نیرویی دارای گفتمان و پایگاه مردمی تبدیل کند.

تثبیت مشروعیت سیاسی در کنار قدرت نظامی

اگرچه حزب‌الله ساختار نظامی خود را حفظ کرد، اما نصرالله با ایجاد زیرساخت‌های اجتماعی، رسانه‌ای و خدماتی، این جنبش را به نوعی «حزب-دولت» تبدیل کرد. از «جهاد سازندگی» و «بنیاد شهید» گرفته تا شبکه المنار، این نهادها به حزب‌الله امکان دادند تا همزمان با حضور نظامی، در حوزه‌های خدمات اجتماعی، آموزش، درمان و رسانه نیز ایفای نقش کند.

نادین خزعل در این‌باره می‌گوید:


«حزب‌الله در دوران نصرالله، تنها یک نیروی نظامی نبود؛ بلکه به نهادی بدل شد که مردم، درمان، آموزش و امنیت اجتماعی خود را به آن می‌سپردند. این مشروعیت مردمی، عمیق‌تر از هر قانونی بود؛ از دل مادران، دانش‌آموزان، و آوارگان جنوب».

میراثی فراتر از مرزها

در یک نگاه تحلیلی، سید حسن نصرالله نه‌تنها فرمانده نظامی یا رهبر مذهبی بود، بلکه استراتژیستی سیاسی به تمام معنا به شمار می‌رفت. او با عبور دادن حزب‌الله از یک سازمان شبه‌نظامی به یک نیروی سیاسی مشروع و نهادینه، ساختار سیاسی لبنان را به‌گونه‌ای متحول ساخت که دیگر بدون حضور این جنبش قابل تصور نیست.

سیدافقهی در پایان گفت‌وگو با تأکید بر ماندگاری میراث نصرالله خاطرنشان می‌کند:


«حتی پس از شهادت، میراث سیاسی نصرالله در ساختار قدرت لبنان پابرجا خواهد ماند. او حزب‌الله را نه‌فقط در میدان نبرد، بلکه در سپهر سیاست نهادینه کرد».

نادین خزعل نیز در جمع‌بندی این گفت‌وگو می‌افزاید:


«نصرالله فصلی جدید در تاریخ لبنان نوشت؛ فصلی که در آن هم خون بود، هم کلمه؛ هم مقاومت، هم دولت. او حزب‌الله را به بخشی از هویت سیاسی لبنان بدل کرد؛ هویتی که دیگر نمی‌توان آن را از ساختار کشور جدا تصور کرد».

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha