قسمت اول / او سه سال پیش پس از دو سال تلاش و دوندگی موفق شد ویزای قانونی استرالیا را به دست آورد و با صدها میلیون تومان پول تبدیل و حواله شده به دلار راهی آن بهشت برین در جنوبی‌ترین نقطه کره زمین شود که از بد آب و هواترین مناطق کره ارض است.

فریب نخورید!  در استرالیا هیچ خبری نیست

او کتابهای زیادی درباره استرالیا خوانده بود، اطلاعات فنی معتنابهی از طریق اینترنت کسب کرده بود. شنیده بود در استرالیا اراضی کشاورزی مستعد در اختیار مهاجران قرار می‌گیرد. استرالیا سرزمین مهاجران است. فرصت عالی برای ثروتمند شدن برای هر تازه واردی موجود است. او که دارای مدرک فوق لیسانس، تسلط کامل به زبان انگلیسی و احاطه بر رایانه بود، امیدوار بود زندگی شیرین و لذت بخشی در انتظارش باشد. او نمی‌دانست قاره استرالیا که در قرن هفدهم میلادی بوسیله کردیا (Credia) از دریانوردان پرتغال به سال 1601 م کشف شد و هلندی‌ها در همان قرن آن را هلند جدید ملقب کردند و بالاخره کاپیتان کوک انگلیسی در قرن هجدهم آن را به نام انگلستان و به قیمت جان خود تصرف کرد (او در جنگ با بومیان کشته و قطعه قطعه شد) او نمی‌دانست هنگامی که انگلیسی‌ها با زحمات و کشتار زیاد و بی‌رحمانه بومیان آدمخوار و وحشی در آنجا مستقر شدند، آنجا را به مستعمره‌ای تبدیل کردند. پس از انقلاب آمریکا و مستقل شدن آن کشور در سال 1776، دولت انگلستان جانیان، محکومان و زندانیان و افراد تبهکار و محکومان به اعمال شاقه را به قاره جدید استرالیا تبعید و مقیم کرد و اولین مهاجران اجباری به استرالیا فقط زندانیان محکوم به مرگ، کلاهبرداران، آدمکشان، جاعلان، روسپیان و افراد خطرناک بودند که اقامت آنان در انگلستان برای امنیت مردم تهدیدی به شمار می‌رفت. بعضی از آنان را با دست و پای زنجیر شده از کشتی پیاده می‌کردند.

در سال 1787 میلادی آرتور فیلیپ، افسر انگلیسی با 11 کشتی که سه کشتی جنگی بود، با 212 نگهبان و 778 محبوس و 13 طفل از پرتسموث راهی استرالیا شدند. در بین راه 500 رأس چهارپای اهلی از مستعمرات انگلیس بارگیری کردند و آنقدر سفر را ادامه دادند تا به قاره استرالیا رسیدند.

بندرجکسون اولین محل و اردوگاهی بود که ساختند. در هفتم فوریه 1788 حکومت مستعمره تشکیل شد. سپس سیدنی و نورفوک بنا گردید، در طول قرن 18 و 19 مرتباً میان مهاجران و بومیان که کاملاً وحشی بودند، زد و خورد درمی‌گرفت و مرض اسکوربوت سبب مرگ و میر مهاجران می‌شد. عده‌ای از محبوسان بوسیله بومیان مورد حمله قرار گرفته، آنان را قطعه قطعه کرده خام یا پخته می‌خوردند. وقتی حکومت مستعمره، بعضی از زندانیان شرور را اعدام می‌کرد، بومیان جمع شده، طلب اجساد معدومان را می‌کردند که بخورند! تمام بومیان مرد و زن و بچه لخت بودند و دندان ماهی و حلقه خرچنگ و استخوان روی بدن خود می‌چسباندند.

پیوسته، مرتباً تبعیدشدگان به جرم شرارت و دزدی و آدم کشی اعدام می‌شدند. غذا نایاب بود و مهاجران موشها را می‌خوردند. دولت انگلیس مرتباً جانیان و محبوسان را به تعداد زیاد به استرالیا می‌فرستاد. چند هنگ نظامی هم برای برقراری نظم به قاره نو یافته فرستادند. بومیان، علاقه ای به همزیستی با اروپاییان نداشتند و حتی وقتی حلقه آهنین به پایشان می‌گذاشتند، می‌گریختند.

یک بار که کشتی‌ها 1038 زندانی را به استرالیا فرستادند، 237 تن بین راه مردند، 486 نفر طوری بیمار بودند که تعداد زیادی از آنان هنگام پیاده شدن در ساحل جان سپردند. انگلیسی‌ها تعدادی گاو و گوسفند از کاپ و باتاویا وارد کردند. هر روز کشتی‌های تازه‌ای به بندر سیدنی و نورفوک رسیده چهارصد، پانصد هزار مجرم را از زندانهای انگلستان به استرالیا می‌آوردند. کم کم عده‌ای از مجرمان دوره زندانشان تمام شد و به کشاورزی پرداختند. عده‌ای از زنان ناخوشنام ازدواج کرده و خانواده تشکیل دادند و زمین رایگان گرفته، به کشاورزی پرداختند.

جنایت، فساد اخلاقی و دزدی پایان نمی‌یافت. در سال 1793 تازه و برای اولین بار مهاجران آزاد که می‌خواستند زندگی در قاره بد آب و هوا را آزمایش کنند، وارد استرالیا شدند. جمعیت نورفوک در اواخر قرن 18 فقط 889 تن و جمعیت سیدنی 3959 تن بود. بدی آب و هوا و بیماری‌ها سبب مرگ و میر زیادی شد. در طول قرن نوزدهم همواره افراد شرور و آدمکش و فاسد الاخلاق در دسته‌های چهارصد و پانصد هزار نفری به استرالیا اعزام می‌شدند. افسران ارتش مستعمره بسیار مردم آزار و متجاوز بودند و مهاجران از دست آنان به جان آمده بودند. شورشهایی انجام شد. افسران اختیار تام در غارت، تجاوز به ناموس و اخاذی از زندانیان داشتند. آنقدر اخبار این تجاوزات به لندن رسید، که سرانجام اختیارات افسران را تعدیل کردند.

کلنل ما کاری نام وبلیگ نامی کارهای عمرانی انجام دادند. مستعمره گال جنوبی شامل 24 هزار تن جمعیت بود که 13 هزار و 600 نفر آنان محکومان قدیمی و 2400 تن مهاجر آزاد بودند و 400 هزار جریب زمین را تحت زراعت قرار داده بودند. تا اواسط قرن 19 حدود 134 هزار تن محکوم به استرالیا و جزایر تاسمانی تبعید شده بودند. هیچ حیوان به درد بخوری مگر کانگورو و سوسمار در استرالیا یافت نمی‌شد و بذر تمام نباتات و نیز گاو وگوسفند و بز و خوک و مرغ را از خارج وارد آن قاره کردند.

فکر کنید یک ایرانی که در کشورش از ده هزار بل صد هزار سال پیش یک نمونه از آدم خواری وجود نداشته و خداوند تمام حیوانات اهلی را برای خورد و خوراک این مردم از روز ازل در دسترسشان گذاشته، به کشوری برود که دارای چنین سابقه مشعشعی از تمدن است و رئیس پلیس مرزی آن با نهایت وقاحت بگوید هر مهاجر غیرقانونی به جزیره پاپوا جزیره آدمخواران تبعید خواهد شد...        

 ادامه دارد

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.