حفظ نعمت دین به اجرای دستورهای آن است

گفته شد که دین هم یکی از مهم‌ترین مصداق‌ها، بلکه مهم‌ترین مصداق نعمت‌هایی است که نباید ضایع گردد. انسان یا نباید ادعای دینداری کند، یا اینکه باید به دستورهای دین عمل کند. اگر از دستورهای دین اطاعت کرد، بقیه نعمت‌های خدا را هم بر خودش تمام می‌کند؛ اما اگر به تعالیم دین عمل نکرد، یا ناقص و بد عمل کرد، نعمت دین را تضییع کرده و هیچ نعمت دیگری هم برای او نعمت نخواهد ماند.
در خطبه‌ ۱۷۳ نهج‌البلاغه است که حضرت علی(ع) می‌فرماید:«وَاسْتَتِمُّوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ عَلَى طاعَةِ اللهِ وَ الْمُحَافَظَةِ عَلَى مَا اسْتَحْفَظَکُمْ مِنْ کِتَابِهِ»؛ نعمت‌هایی را که خدا به شما داده است، برای خود تمام کنید. چگونه؟! با استفاده صحیح از آن‌ها در همان راهی که صاحبش می‌خواهد؛ یعنی در راه اطاعت از خدا و حفاظت از آنچه در کتابش بر عهده ما گذاشته است یا به طور کلی حفاظت از کتاب الله. اگر«مِنْ» را تبعیضیه بگیریم، معنای نخست حاصل می‌شود و اگر بیانیه بگیریم، معنای دوم. به هر حال، باید برای استفاده درست از نعمت‌های خدا از خود مقاومت و صبر نشان دهیم و در اثر فریب‌های شیطان، سست و گمراه نشویم.
سپس فرمود:« أَلاَ وَ إِنَّهُ لاَ یَضُرُّکُمْ تَضْیِیعُ شَیْءٍ مِنْ دُنْیَاکُمْ بَعْدَ حِفْظِکُمْ قَائِمَةَ دِینِکُمْ»؛ یعنی این را هم بدانید که اگر ستون دین خود را حفظ کردید و ضایع نکردید، استفاده نکردن از نعمت‌های دنیا و تضییع مال و امثال آن ضرر مهمی به شما نمی‌رساند. اما در نقطه مقابل،« أَلاَ وَ إِنَّهُ لاَ یَنْفَعُکُمْ بَعْدَ تَضْیِیعِ دِینِکُمْ شَیْءٌ حَافَظْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَمْرِ دُنْیَاکُمْ»؛ اگر دین را ضایع کردید، دیگر مراقبت از نعمت‌های مادی و استفاده از آن‌ها برای شما سودی نخواهد داشت.
این نکته خیلی مهمی است که انسان باور قلبی داشته باشد که نعمت بودن نعمت‌ها به حفظ دین بستگی دارد؛ و لذا امام برای خودش و ما دعا فرمود که: « أَخَذَ اللهُ بِقُلُوبِنَا وَ قُلُوبِکُمْ إِلَى الْحَقِّ، وَ أَلْهَمَنَا وَ إِیَّاکُمُ الصَّبْرَ»؛ خداوند، دل‌هاى ما و شما را به سوى حق متوجّه سازد و صبر و استقامت را به ما و شما ارزانى دارد. باید از خدا خواست که محبت دین و مقاومت برای آن را به دل ما بیندازد.
خلاصه آنکه حفظ نعمت دین به پایداری در اجرای دستورهای آن است؛ یعنی اطاعت از خدا و مراقبت نسبت به قرآن و  اوامر آن. از سوی دیگر، تضییع دین به ترک دستورهای آن است، یا به ناقص و بد انجام دادن آن.
به باور ما هر تکلیفی، اعم از واجبات و محرمات و دیگر احکام شرعی، تابع مصالح و مفاسدی است که در آن‌ها وجود دارد.
نه در عالم تکوین و نه در عالم تشریع هیچ‌ چیزی بی‌هدف و عبث آفریده نشده و یا تکلیف نگردیده است. در جهان هستی، هر چیز برای هدفی خلق شده و اگر به هدف از خلقت خود نرسد، ضایع شده است. ضایع شدن یعنی به هدف نرسیدن یک چیز، که از بی مصرف ماندن آن شروع می‌شود و تا مصرف شدن در مسیر خلاف آن هدف ادامه می‌یابد که البته بدتر از اوّلی است. اگر میوه ای را بهنگام نچینند و مصرف نکنند تا گندیده شود، می‌گویند آن را ضایع
کرده اند؛ چه رسد به اینکه آن را زیر پا بگذارند و از بین ببرند.
درک این نکته که عالم تکوین و آفرینش بی هدف نیست، آن‌قدر مهم است که نشانه خردورزی و عقل است. در سوره آل عمران است که: « مسلماً در آفرینش آسمان‌ها و زمین و آمد و رفتِ شب و روز، نشانه‌های روشنی برای خردمندان است.» خوب! اولوالالباب چه کسانی هستند؟ در ادامه می‌فرماید:«اولوالالباب همان‌ها هستند که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیده‌اند، یاد می‌کنند؛ و در اسرار آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند؛ و می‌گویند: بارالها! این‌ها را بیهوده نیافریده‌ای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!»
توصیه هم شده است که در نیمه شب و هنگام نافله لیل به آسمان و ستاره‌ها بنگریم، این آیات را بخوانیم و در آن‌ها تأمل کنیم.
همانند عالم تکوین، در عالم تشریع نیز هر تکلیف را با هدف خاصی تشریع کرده اند و نباید کاری کرد که ضایع شوند؛ یعنی ما را به این هدف نرسانند.
امیرمؤمنان صلوات‌الله علیه هم در حکمت ۱۰۵ نهج‌البلاغه فرموده است: «إِنَّ اللهَ افْتَرَضَ عَلَيْكُمْ فَرَائِضَ، فَلاَ تُضَيِّعُوهَا»؛ خداوند فرايضى را بر شما واجب كرده، آن‌ها را ضايع نكنيد. نماز و روزه و خمس و زکات و جهاد و امثال آن برای لذت بردن ما از زندگی و هموار کردن راه سعادت و جنت است، بنابراین همه سود آن‌ها به خود ما برمی گردد. واجبات و محرمات برگردن ما حق دارند. حق آن‌ها این است که ضایع نشوند. سر وقت و درست ادا شوند. اگر این حق را ادا نکنیم، آن نعمت‌ها را کفران و تباه کرده‌ایم.
برداشتی  از جلسه ۶۸کلاس شرح نهج البلاغه

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.