هفدهم ژوئیه ۲۰۰۳ – مانند دیروز- او به روال همیشه- برای قدم زدن روزانه از خانه خارج می شود و دیگر باز نمی گردد . خانواده اش ماجرا را به پلیس خبر می دهد و فردای آن روز، جنازه اش در حاشیه جنگل در پنج مایلی

- 8کیلومتری- خانه اش به دست می آید و موجب حرف و حدیث های بسیار می شود. سخن از دكتر ديويد كلي است، بازرس تسليحاتي بریتانیا.

کارشناس آرام و ...

اجازه بدهید، روایت را چنین شروع کنیم. ديويد كلي۵۹ ساله ، تحصیل‌کرده آکسفورد، یک کارشناس رسمی جنگ افزارهای کشتار جمعی در انگلیس است. از کارشناسانی که در دهه ۱۹۹۰ در چارچوب ماموریت های سازمان ملل چند بار به عراق می رود و پس از جنگ اول خلیج‌فارس به‌عنوان بازرس تسلیحاتی در عراق کار می کند. پس بی گمان در این باره آدم ویژه و دارای اطلاعاتی است. او در اکسفورد شایر سکونت دارد و در وزارت دفاع انگلستان در رشته تخصصی خودش کار می کند و یک مشاور ارشد است.  آقای کلی در میکرب شناسی و مسائل آلودگی محیط زیست دکترا دارد. او زندگی آرامی دارد. این اما ظاهر ماجراست. در پشت پرده، رخدادهای دیگری درجریان است، رخدادهایی که تا وقتی دکتر کلی زنده است، یک خط هم درباره آنها در هیچ جا منتشر نشده است.  سال 2003 است و جهان در تب و تاب حمله نظامی آمریکا و هم پیمانان  غربی اش به عراق. در انگلیس نیز برخی رسانه ها به این مساله می پردازند که دولت وقت این کشور و شخص نخست وزیر تونی بلر، آیا درباره دسترسی دولت صدام حسین به سلاح کشتار جمعی، راست گفته یا نه؟ در ماه مارس 2003 است که عراق با اين ادعا كه صدام سلاح كشتار جمعي در دست دارد كه در 45 دقيقه آماده شليك مي شوند، اشغال شد.

خبرنگار بی بی سی

از این جای ماجرا نام یک خبرنگار بی بی سی به میان می آید. اندرو گيليگان برنامه ای در بی بی سی دارد، با نام "تودي شو" . او در یکی از همین برنامه هایش، از دكتر كلي نام می برد و می گوید: دولت حزب كارگر-تونی بلر- در ارائه علت های شروع جنگ در عراق بزرگ نمايي كرده است. این جمله، آغاز یک دردسر بزرگ برای آقای کلی است. خود گيليگان بعدها در مصاحبه ای می گوید: "هنگام تهيه گزارش درباره سلاح هاي بيولوژيكي و شيميايي عراق به نزد كلي -به عنوان يك متخصص- رفتم. صحبت به پرونده سلاح هاي كشتار جمعي عراق كشيده شد و او به من گفت كه اين پرونده را دستكاري كرده اند و به آن بال و پر داده اند. او گفت كه يكي از بخش هاي كليدي اطلاعات موجود در پرونده -از نظر او و ديگران- به هيچ وجه قابل اطمينان نيست".

هشدارها و تهدیدها

گویا همان وقت، وزارت دفاع انگلستان سخن گفتن دکترکلی را با خبرنگار، نقض مقررات اعلام می کند و به او اخطار می دهد. بی درنگ، یک کمیسیون پارلمان انگلستان نیز او را برای تحقیق فرامی خواند و در این نشست، یک نماینده هوادار بلر نسبت به او خشمگین می شود. تهدیدها و هشدارها افزایش می یابند. دکتر کلی نسبت به سخنان برخی سیاستمدارهای کشورش آزرده خاطر است.

یک ای میل

تا روز هفدهم ژوییه که ناپدید می شود، اطلاعات چندانی از وی در دست نیست. در همان روز و پیش از شروع قدم زدن روزانه اش، آقای کلی یک "ای میل" برای روزنامه نیویورک تایمز می فرستد که در آن می نویسد: در کمیسیون روابط خارجی پارلمان انگلستان چند بازیگر باهم سیاهکاری از خودشان نشان دادند. اشاره او به نشست دو روز پیش پرسش و پاسخ در کمیسیون پارلمان است، همان روزی که پس از پایان کار کمیسیون، او بار دیگر یادآوری می کند که دولت اغراق می کند تا حمله نظامی را به عراق موجه جلوه دهد.

روز حادثه

روز هجدهم ژوییه 2003 است. پلیس گزارش می کند، یک جسد در بيشه اي در «هارودون هيل» پیدا کرده که در کنار آن یک چاقو و مقداری قرض ضد درد – یک قوطی با 29 قرص کوپروکسامول- دیده می شود. رگ مچ دست چپ متوفی زده شده است که فرضیه خودکشی را تقویت می کند. هویت جسد که اعلام می شود، بسیاری در بریتانیا شگفت زده می شوند، بسیاری هم نه!  جسد مربوط به ديويد كلي -منبع خبری بي بي سي- در گزارش جنجالی است. علت مرگ، خونريزي شديد ناشي از بريدگي مچ دست اعلام می شود. نخست وزیر بلر برای سفر، راهی خاور دور شده و در سفر ژاپن است که مرگ این کارشناس کشورش را خودکشی اعلام می کند.  بانو جانس، همسر دکترکلی می گوید که شوهرش هنگام ترک خانه به او گفته که برای قدم زدن می رود و به حالت عادی از خانه بیرون رفته اما از خشونت اعضای کمیسیون پارلمان و پرسش های آمرانه آنان ناخرسند بوده و خود را ناخواسته در میان یک جنجال بزرگ جهانی می دیده است. یک کشاورز محلی نیز که هر روز دکتر کلی را در حال قدم زدن می دیده،  می گوید که او روز ۱۷ ژوئیه هم شاد بوده و هنگام احوالپرسی با او لبخند بر لب داشته. هرچند ابهام ها فراوان است اما پلیس منطقه آکسفوردشایر که مکان زندگی آقای کلی است، اجازه نمی دهد کالبد شکافی بر جنازه انجام شود و جسد با شتاب دفن می شود.

تازه ... شروع ماجرا !

زندگی دیوید کلی، تازه پس از مرگ او شروع می شود زیرا رسانه ها اطلاعاتی را درباره حرفه و زندگی او منتشر می کنند که در زمان زنده بودن اش هرگز به یک کلمه از آن دسترسی نداشتند. روزنامه دیلی میل که بر روی این حادثه متمرکز شده، در گزارشی جنجالی به زوایایی پنهان زندگی دکتر کلی اشاره می کند و درباره مرگ مشکوک او نیز می نویسد: سیزده پزشک انگلیسی می گویند: انسان در صورتی که دستکم دو لیتر و نیم از خونش را از دست بدهد، بر اثر خون ریزی می میرد اما بریدن رگ های دست، ممکن است حداکثر یک لیتر از خون انسان را تلف کند پس موجب مرگ نمی شود. پزشکان معتقدند، به گزارش پلیس و نیروهای امدادی، خونی که پیرامون جسد دکتر کلی مشاهده شده، یک لیتر هم نمی شد. دیلی میل به نقل از دکتر مارتین بیرنشتینگل، از مشهورترین جراحان عروق انگلیس می نویسد: اگر دکتر کلی قصد خودکشی داشت باید رگ های کشاله رانش خود را می برید. دکتر دیوید هالپین نیز می گوید: دکتر کلی، خودش متخصص دارو بود اما گزارش های دولت انگلیس به گونه ای است که گویی دکتر دیوید کلی نمی دانسته که برای خودکشی، داروی مسکن کفایت نمی کند.

یک گاف پلیسی مضحک

اما در این ماجرا شاهد یک سوتی پلیسی هم هستیم. به نوشته دیلی میل، دو ساعت پیش از بیرون رفتن دکتر کلی از خانه اش، یک افسر پلیس در ستاد مرکزی پلیس منطقه آکسفوردشایر، گزارشی را می نویسد که در آن، گم شدن دکتر دیوید کلی، جست و جو برای یافتن وی و چگونگی پیدا شدن جسدش را با دقت شگفت آوری تشریح می کند در حالی که در آن زمان، دکتر کلی هنوز در خانه اش بوده!

مستند  آنتراکس

بد نیست درباره مستند جنگ آنتراکس هم بشنویم که سرنخ های جالبی را درباره دکتر کلی می دهد. این مستند که چندی پس از مرگ کلی، در لندن به نمایش درآمد تهیه کننده ای آمریکایی به نام باب کوئن دارد و در آن گفته می شود؛ دکتر کلی، رئیس بخش پژوهش های سری ارتش انگلیس در ساخت سلاح های بیولوژیک در آزمایشگاهی در پورتون داون بوده است. در این مستند نشان داده می شود، دکتر کلی، مغز بسیاری از برنامه های سلاح های بیولوژیک دولت های غربی بوده و -به زبان ساده- چون زیاد می دانسته، باید نابود می شده است. در بخش دیگری از جنگ آنتراکس آمده است دکتر کلی، به دستور وزارت دفاع انگلیس، در برنامه پروژه ساحل که در زمان آپارتاید در آفریقای جنوبی پیگیری می شد، شرکت داشته تا برای تهیه سلاح بیولوژیک که تنها سیاه پوستان را می کشت، مشارکت کند.

همکاری با موساد

روزنامه دیلی میل در گزارش دیگری می نویسد: دیوید کلی، از سال 1995 میلادی، با تشویق دولت انگلیس، مشاور سلاح های کشتار جمعی ارتش و سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی- موساد- بوده است. به نوشته دیلی میل، دکتر کلی با رایانه شخصی از خانه اش آکسفوردشایر با سازمان های ام آی پنج و ام آی شش، وزارت دفاع انگلیس و موساد تماس داشته است.

کتاب دروغهای بلر

نام گوردون توماس را بی شک نشنیده اید. وی یک کارشناس امنیتی در انگلیس است. گویا او خودش در فکر انتشار کتابی درباره جنگ عراق بوده که به دفتر دکتر کلی هم سری می زند. دلی میل دراین باره می نویسد: آقای توماس می گوید که دکتر کلی، پیش از مرگ مشکوکش، در حال نوشتن یک کتاب درباره دروغ های دولت تونی بلر برای حمله به عراق بود.

توماس می گوید: به دیوید کلی تذکر دادم که امکان ندارد به وی اجازه دهند کتابش را در این کشور منتشر کند و هشدار دادم، دارد با جانش بازی می کند. گویا کلی نیز به توماس می گوید که اطلاعات درباره سلاح های بیولوژیک دولت های غربی و اسرائیل و نیز نقش دولت انگلیس را در دستکاری اطلاعات سلاح های کشتار جمعی صدام، در مغزش نگه داری می کند.