مدتی بود که در خانه تنها بود و دایم به این فکر میکرد که چقدر زود خوشبختی از زندگی او پرکشید و چرا باید این مصیبت برای او رخ دهد.
شوهرش آن روز برای کار از خانه بیرون رفته بود و او حتی فرصت نیافته بود که با او خداحافظی کند، ساعتی بعد خبر تصادف را به زن جوان میدهند، مردی که موبایل مرد جوان را یافته بود تماس گرفت و نشانی بیمارستان را داد. اما وقتی زن جوان به بیمارستان رسید که کار از کار گذشته بود.
او بعد از این حادثه خودش را در خانه حبس کرده بود، نه دوست و نه فامیل، نه میهمانی میرفت و نه اجازه میداد کسی سراغش بیاید. تا اینکه اعضای فامیل برای نجات او از این افسردگی که روح و جسمش را با هم از بین میبرد به خانهاش آمدند. هر کس حرفی میزد و پیشنهادی میداد تا اینکه یکی برایش شبکههای مجازی را تجویز کرد، او مدعی بود که به این صورت او میتواند در حالی که در خانه است با فامیل و دوستان ارتباط برقرار کند و اندک اندک نبود شوهرش را به فراموشی سپرده و به زندگی عادیاش برگردد. زن جوان از آن روز وارد برخی شبکههای مجازی شد، اینستاگرام او را بیشتر سرگرم میکرد تا اینکه متوجه شد مردی تمام پستهای او را لایک کرده و پیامهای گرمی برایش میگذارد.
سراغ صفحه او که رفت متوجه شد با مردی ثروتمند مواجه است که اتفاقاً عشق ماشین است و هرچند وقت یکبار خودروی گرانقیمتی خریده و سوار میشود.
ارتباط میان آنها با یک تشکر ساده شروع شد، پاسخ تشکر او را مرد بلافاصله داد و از زن جوان تعریف و تمجید کرد.
این پیامها ادامه یافت، زن جوان برای مرد ثروتمند درد دل میکرد و او هم دلداریاش میداد و گفت که اگر شوهرت ماشین ایمن تری سوار بود قطعاً دچار این حادثه نمیشد و اگر دچار حادثه میشد حداقل زنده میماند.
مرد میگفت به خاطر همین است که همیشه بهترین و لوکسترین ماشینهای خارجی را سوار میشود.
در همین زمانها بود که حکم دادگاه صادر شد و دیه شوهر زن را به حسابش واریز کردند. زن که از دست صاحبخانه کلافه شده بود، با اولین برداشت از پول دیه خانهای رهن کرد تا با تغییر خانه از برخی خاطرات که باعث میشد نتواند شوهرش را فراموش کند، فاصله بگیرد.
او زمانی که ماجرای تغییر منزل با بخشی از پول دیه را به دوست اینستاگرامیاش گفت مرد پیشنهاد داد که با مابقی پول وارد تجارت شود. او گفت که آشنایان زیادی دارد که میتواند با همکاری آنها اقدام به واردات ماشینهای لوکس خارجی کند و پس از فروش سود خوبی نصیب زن جوان خواهد شد.
زن جوان که با این کار آشنایی زیادی نداشت، روی خوش نشان نداد و مسأله را جدی نگرفت. تا اینکه چند روز بعد مرد ثروتمند پیامی فرستاد که مجوز واردات یک دستگاه خودروی لوکس را گرفته و دارد کار وارداتش را انجام میدهد، او گفت که قیمت این ماشین خیلی زیاد است، حتی بیشتر از تمام پولی که زن در اختیار داشت، اما میتواند در واردات خودرو سهیم شود و به همان میزان هم از سودش بهرهمند گردد.
در عین حال مرد ثروتمند ساعتی بعد که دید زن تمایلی نشان نمیدهد گفت که پول تهیه شده، زن جوان که دیگر اعتمادش کاملاً جلب شده بود در همان زمان مشخصات حسابش را برای مرد فرستاد تا در صورتی که مرد ثروتمند نیاز داشته باشد پول را از حسابش خارج کند. شب هنگام در عین ناباوری زن پیامکی دریافت کرد که نشان میداد حسابش خالی شده است. او احتمال میداد که مرد ثروتمند برداشته باشد، اما توقع نداشت که بدون اجازه او این کار را بکند.
پس برای مرد ثروتمند پیامی فرستاد و منتظر پاسخ شد، او آن شب هیچ جوابی نگرفت، فردا صبح، ظهر، عصر و شب هم هر چه پیام داد هیچ جوابی به دستش نرسید و آنجا بود که فهمید کلاه بزرگی سرش رفته است.
او به پلیس مراجه کرد تا برایش معمای این مرد ثروتمند را حل کنند، مأموران پلیس فتا بعد از بررسی پرونده و انجام تحقیقات فنی و تخصصی، رد مرد به ظاهر ثروتمند را از هزار کیلومتر دورتر از زن جوان زدند، آنها مرد را بازداشت کردند، اما او زیر بار نمیرفت. مدعی بود زن را نمیشناسد و پولی هم از او دریافت نکرده است. متهم 35 ساله تا زمانی که در مقابل ادله دیجیتالی و مستندات پلیس قرار نگرفت اعتراف نکرد ولی در نهایت لب به سخن گشود و گفت که کارش خرید و فروش خودرو در یک نمایشگاه اتومبیل است و به خاطر همین هر هفته با یک خودروی گرانقیمت عکس گرفته و در اینستاگرام به نمایش میگذارد. او گفت که با معرفی خود بعنوان یک مرد ثروتمند و با نفوذ در سازمانهای دولتی این زن ساده دل را فریب داده و پولش را بالاکشیدم.
این روایت مشابه اتفاقی است که در همین حوالی رخ داد. سرهنگ جواد جهانشیری رئیس پلیس فتا خراسان رضوی در این خصوص به خبرنگار ما گفت که شیادی که با معرفی خود به عنوان فردی پولدار 500 میلیون ریال از یک زن جوان به بهانه مشارکت در سرمایه گذاری واردات خودرو کلاهبرداری کرده بود، شناسایی و دستگیر شد.
وی تصریح کرد: متهم 35 ساله در بازجوییها به فریب زن جوان باترفند پولدار شدن از طریق واردات خودروهای لوکس و فروش آنها به قیمت بالا اعتراف کرد و گفت که به بهانه شرکت در خرید امتیاز حواله واردات یک خودروی لوکس مبلغ 500 میلیون ریال از طریق تلفن بانک دریافت کرده و سپس اقدام به قطع ارتباط با این زن کردم.
نظر شما