رئیس سازمان میراث فرهنگی در حالی از ارائه راهکارهای مسکّن و سهل الوصول برای حمایت از صنایع دستی می گوید که هنرمندان این عرصه از مشکلاتی عدیده و مهم مانند نداشتن بیمه و وجود دلالان گلایه دارند.

سرخی خون؛ سبزی دلار

سمیه عظیمی - انگشت اشاره یکی از گردشگران را دنبال می کنم و به گنبد فیروزه ای و زیبای مسجد امام می رسم، مسجدی با اسلیمی هایی ظریف که زیر نور خورشید می درخشد؛ شاخ و برگ های چشمنوازی که زاییده بهشت خیالی هنرمندان است، ساقه و برگ هایی که با منحنی هایی لطیف به دور خانه خدا تنیده اند.

باغ دل انگیز بهشت ایرانی نه فقط روی گنبد مسجد امام و میدان نقش جهان که بر بدنه ظرف های میناکاری شده اصفهان نیز به همان اندازه خیره کننده است.

در بازار میدان نقش جهان بیش از هر چیز ظرف های ریز و درشت آبی لاجوردی، سفید و فیروزه ای نگاهت را می دزدد، چشمانت تردی ساقه ها و نازکی برگ ها را لمس می کند و هارمونی شگفت انگیز رنگ های ملایم و دلنشین تو را به خلسه دلچسبی وصف ناشدنی فرو می برد.

محال است کسی به این بازار قدم بگذارد و وسوسه داشتن ظرفی میناکاری به سرش نزند.

از فکر و خیال لطیف و اعجاب انگیزم که رها می شوم، به جز انگشت اشاره، صدای آن گردشگر یزدی در گوشم زنگ میزند؛ چقدر گران! و این شاید بزرگترین عاملی باشد که دربرابر وسوسه داشتن آن همه زیبایی مقاومت می کند.

آن سوتر درست در غربی ترین گوشه کشور، پیرزنی با دست های پینه بسته و انگشتانی که به زحمت باز می شوند، کلافی آبی رنگ را از لابه‌لای تارها بیرون می کشد و به ترکی ترانه ای سوزناک می خواند. صدای حزن انگیز این زن با تعجب و حیرتم از تاروپودهایی که با نقشی در ذهن، گل و بوته می شوند درهم می آمیزد. حاصل این حزن و این نقش ذهنی، ورنی های عشایر ایل سون و ارسباران است که در عین سادگی به آثار شکوهمندی تبدیل می شوند درآمیخته با ناب ترین احساسات.

ورنی هایی که عشایر آذربایجان و اردبیل به دلیل روابط قومی و عشیره ای در طول ۷۰۰ سال سینه به سینه به هم آموخته اند و هر طایفه آن را به سبک و سیاق خود زنده نگه داشته است.

با اندکی حدس و گمان می توانم بفهمم یک هنرمند عشایر در طول سال بیش از ۳ تا ۴ ورنی نمی تواند ببافد؛ آن زمان ها که در قشلاق است و وقت آزادتری دارد. و با یک حساب سرانگشتی دیگر و اینکه هر تخته ورنی را دلال از هنرمند عشایر ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومان می خرد می شود فهمید، زن کوه نشین ترک زبان فقط بنا به دل و گذران وقت است که ورنی می بافد؛ هرچند ثبت جهانی هم شده باشد و دلال ها ورنی ها را گزاف تر از آنچه زن عشیره آذری می بافد در بازار بفروشند.

بافتن قالی اما زمان و مکان و سرما، گرما ندارد؛ زن کرمانی با چندتا تیر و تخته و نخ و پود، «قالی کرمون» می بافد، نشسته در زیرزمین خانه ای گلی در راور. امپراتوری فرش جهان، نه برج و بارویی دارد و نه یل مردانی که حفاظتش کنند!

شاید همین بی دم و دستگاهی هم باشد که سال ۲۰۱۳ در حراجی ساتبی نیویورک یکی از مجموعه داران ثروتمند دنیا، محصول هنر دستان هنرمند کویرنشین کرمانی را به خانه برد و همه آن ۳۳ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار به جیب دلالان داخلی و خارجی رفت.

مینا گران است و تکراری؛ دلال ها بر بازار قالی خیمه و خرگاه زده اند؛ هنرمندان پایتخت خوشنویسی ایران، قزوین، برای امرار معاش گاهی مسافرکشی می کنند؛ هنر ۸۰۰ ساله یزد حالا در دستان رنجور و چروکیده چند پیرمرد است، بازمانده هایی از نسل اصیل ترین هنرمندان شعرباف؛ در نمایشگاه های داخلی و خارجی غرفه هایی برای رشته های کاملا منسوخ شده ای نظیر گیوه بافی هست اما هیچ غرفه ای به زیورآلات سنتی ایران اختصاص نمی یابد، زیورآلاتی که از دستان هنرمند زنان بلوچ خلق می شود...

همه اینها در حالی است که بهمن نامور مطلق، معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی کشور ارزش صادرات رسمی صنایع دستی در ایران را ۲۰۰ میلیون دلار در سال اعلام می کند و می گوید این رقم به جز صادرات فرش، زیورآلات، سنگ های قیمتی و مبلمان است که در صورت احتساب این کالاها میزان صادرات به بیش از ۶۰۰ میلیون دلار در سال می رسد.

او البته به ساماندهی ۴۰۰ هزار فعال حوزه صنایع دستی در کشور هم اشاره می کند؛ تعدادی که به بیان نامورمطلق تنها نیمی از رقم واقعی هنرمندان این عرصه است.

یا معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری از ایجاد ۳۱ فروشگاه صنایع دستی در ۳۱ استان کشور خبر می دهد و هنوز بعد از سال ها از راهکارهای مسکّن و سهل الوصول می گوید: «با توجه به مصوبه دولت مبنی بر استفاده از صنایع دستی به عنوان هدیه در دستگاههای دولتی، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به عنوان متولی، می‌تواند با تهیه یک بسته پیشنهادی برای ارگانها، سازمانها و وزارتخانه ها، مسیر آسانی را پیش روی استفاده کنندگان و همچنین تولید کنندگان صنایع دستی قرار دهد.»

بی توجه به آنکه از سال ۹۳ تا به حال بیمه بسیاری از هنرمندان قطع شده، نرخ بیکاری در ایلام که گلیم اش در راه تسخیر بازارهای جهانی است اندکی با ۲۰ درصد فاصله دارد، در نمایشگاه ها از هنرمندان صنایع دستی اجاره می گیرند، مواد اولیه را وارد می کنند و روز صنایع دستی به نام هنرمند است و به کام دلال...

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.