«آیات‌مس» کتابی است که به تازگی با موضوع حضرت محمد(ص) و حضرت علی‌اکبر(ع) منتشر شده و به بازار کتاب آمده است.

جست و جوی نبی اعظم (ص) در آینه علی اکبر (ع)

قدس آنلاین: محبوبه زارع؛ نویسنده کتاب، متولد سال ۱۳۵۸ در یزد است. تحصیلات او دکترای تفسیر تطبیقی است. زارع تاکنون بیش از ۲۰ عنوان کتاب منتشر کرده است  که از آن جمله می‌توان به «شرط هشتم»، «مسافر ناتمام»، «عقل‌های پاره‌وقت» و «مردم و حکومت در مصاحبه با اولین حاکم جامعه نبوی(ص) امام‌علی(ع)» اشاره کرد.

از دیگر آثار این نویسنده جوان مجموعه «قهرمانان کوچک کربلا» است که به معرفی شخصیت‌های کوچک حادثه کربلا از جمله امام‌باقر(ع)، قاسم‌بن حسن، عبداللّه بن‌حسن، طفلان مسلم و علی‌اصغر و رقیه(س) اختصاص دارد و با بیانی عاطفی، تصویرهایی از آن واقعه بزرگ را به گونه‌ای ملموس در برابر مخاطبان نوجوان خود تبیین می‌کند. در این اثر به طور اختصاصی به تبیین زندگی و نحوه شهادت حضرت علی‌اصغر(ع) توجه شده است.

« آیات مَس» با زبانی شیوا و دلنشین در بستر یک درام عاشقانه، به شخصیت والای حضرت علی‌اکبر(ع) و شباهت آن حضرت به پیامبراکرم(ص) گریز می‌زند. این اثر که به تازگی توسط نشر«صاد» منتشر شده، قصه عشق سرکشانه اهورا به دختری به نام شمیساست که هر دو زرتشتی‌مذهب هستند. دختر به قتل بزرگ‌ قبیله و پدر اهورا محکوم می‌شود و در آستانه نابینایی کامل قرار می‌گیرد، اما خوابی مسیر زندگی‌اش را تغییر می‌دهد. او باید نقاشی ویژه‌ای بکشد از صورت پیامبر اکرم(ص). در این میان می‌شنود کسی در سفر به سرزمین حجاز چهره پیامبر(ص) را دیده است، به سراغش می‌رود تا شرحی از چهره مقدس حضرت بشنود و آن را نقاشی کند، اما در پی حوادثی به کربلا  و ظهر عاشورا می‌رسد. 

گفت‌وگوی ما را با محبوبه زارع راجع به این اثر و داستان‌هایی که با محوریت حضرت محمد(ص) نوشته شده‌اند، بخوانید.

* از خلق «آیات مس» برای ما بگویید. چطور داستانی با این ساختار و محتوا خلق شد؟

** مدتی بود به فکر پرداختن به شخصیت حضرت علی‌اکبر(ع) بودم که در ضمن مطالعه درباره ایشان، صفت ممسوس فی‌ذات‌الله که از طرف پدرشان بدان منسوب شده‌اند، در ذهنم جرقه‌ای شد برای تأمل در حقیقت مس. از سویی معروف‌ترین نکته درباره ایشان، شباهتشان به پیامبر(ص) است.

* داستان اهورا و شمیسا سندیت تاریخی دارد یا زاده تخیل شماست؟

** بدیهی است داستان حاصل تخیل و پردازش است، هر چند مطالعات تاریخی در این باره صورت گرفته و منافاتی با حقایق تاریخی ندارد.

* در مورد «مقام مسح» و «آیات مس» که در داستان بر آن تأکید می‌شود و داستان شما هم بر این اساس است، توضیح دهید. آیا خواسته‌اید بر اشتراک‌های بین ادیان و مذاهب تأکید کنید؟

** همان‌طور که اشاره شد در پی صفتی که اباعبدالله(ع) به حضرت علی‌اکبر(ع) نسبت داده‌اند، بر آن شدم تا حقیقت مس را دریابم که چیزی جز تجرد روح آن حضرت و پیوند با ذات‌الله نیست. مس، قله منظور همه ادیان و مکاتب بوده و همگان را به توحید با حق دعوت کرده‌اند. به نوعی حضرت علی‌اکبر(ع) جامعیت دعوت و هدف ادیان را در این صفت در خود تجلی داده است.

* تقریباً داستان‌های مذهبی که درباره شخصیت‌های مذهبی و مطهر خلق می‌شود با عشق زمینی از اعوان و انصار آن شخصیت معصوم همراه است، مثل داستان شما که عشق اهورا و شمیسا دستاویزی شده تا نقبی بزنید به شخصیت پیامبر(ص) و حضرت علی‌اکبر (ع). این مسئله در داستان‌های تاریخی تقریباً کلیشه شده است. این کلیشه تا چه زمانی در جلب مخاطب موفق است؟

من نظر شما را درباره کلیشه شدن عشق زمینی آن هم در داستان‌های آیینی قبول ندارم و فکر نمی‌کنم نظر حرفه‌ای باشد. شاید منظورتان کلیشه بودن گرایش بین جنس مخالف برای جذب مخاطب باشد، اما در پرداخت داستان‌های آیینی نظر من برعکس عقیده شماست. اتفاقاً از هر زبان که می‌شنوی نامکرر است، مگر آنکه در پرداخت، ضعیف عمل شده باشد. تا زمانی که داستان، هدف پیوند عشق مجازی به حقیقت را دنبال می‌کند، بسیار تعالی‌بخش و نامکرر است.

* شما در داستانتان به شبهات رایج که مدت‌هاست در جامعه مطرح می‌شود به نوعی پاسخ دادید، مثلاً کشورگشایی اعراب به بهانه گسترش اسلام. چقدر داستان امروز  را موظف می‌دانید وارد این مسائل شود؟

** درباره رسالت داستان امروز نسبت به ورود به شبهات، من تردیدی در این باره ندارم به خصوص وقتی ژانر داستان آیینی باشد و شخصیت‌محوری یکی از قهرمانان عظیم‌ترین واقعه تاریخ اسلامی و حتی انسانی. گرچه از حیث تکنیک فنی داستان‌نویسی، نمی‌توان نویسنده را موظف به این امر دانست، اما به نظر من کمال برتر همین هدفمندی و خدمت به انعکاس حقیقت است.

* در این داستان بیش از شخصیت و منش پیامبر(ص) بر وصیت و میراث پیامبر تأکید کرده‌اید که آن احترام به قرآن و اهل‌بیت ایشان(سلام‌الله علیها) است. چقدر راجع به این مسئله دغدغه ذهنی داشتید که بستر وقایع رمان را بر این اصل قرار دادید.

** هدف کتاب پرداختن به شخصیت و تاریخ پیامبر(ص) نبوده که این امر عظیم را سال‌ها پیش تلاش کرده‌ام در کتاب یادداشت‌های جبرئیل انجام دهم. همان‌طوری که اشاره کردید هدف من تأکید بر حقیقت گمشده پس از پیامبر(ص) و روشنگری در این راستا با کمک ممسوس فی ذات‌الله بوده است.

* چطور وارد واقعه عاشورا شدید و از میان میراث پیامبر(ص) به عاشورا رسیدید و این پیوند چه علتی داشت؟

** نمی‌توان به شخصیت حضرت علی‌اکبر(ع) پرداخت و به عاشورا وارد نشد. مقام مس، مقام تجرد از جلوه‌های مادی و محوشدن در خداست که جایی بهتر از عاشورا در تاریخ بشر تجلی نگرفته است، این علت اصلی مسئله بوده است.

* در مورد آنچه در دنیا با عنوان اهانت به پیامبر(ص) از آن یاد می‌شود، چه نظری دارید. عده‌ای معتقدند این نوعی آزادی‌بیان است. نظر شما چیست و وظیفه نویسنده و ادبیات داستانی در پاسخ به این اهانت‌ها چیست؟

** اهانت به مقدسات هر آیین و عقیده‌ای طبق نگاه‌های حقوق‌بشری نه‌تنها مصداق آزادی نیست بلکه نهایت اسارت انسان در نفس خود را ثابت می‌کند. در نظر من ریشه این اهانت‌ها دست‌های نامرئی سیاست‌هایی است که از به جان هم انداختن انسان‌ها و ادیان سود می‌برند. از این رو نویسنده در پاسخ به این اهانت‌ها موظف به روشنگری دست‌های پشت پرده است. هر چند هر چه نور حقیقت بیشتر تابانده شود، ظلمت‌ها خود به خود محکوم به محو شدن خواهند بود.

* تاریخ اسلام چه آبشخورهایی برای ادبیات‌داستانی ایران دارد و چقدر می‌توان با تمسک بر این آبشخورها داستانی ایرانی که آمیخته به فرهنگ ایران باشد، نوشت؟

** تاریخ اسلام به خصوص متون دینی سرشار از پیام‌های کاربردی برای سعادت انسان (جدا از هر دین و فرهنگ و مسلکی) هستند که نویسنده با تجهیز به این سلاح‌های بی‌زوال قادر به تولید ماندگارترین آثار در ادبیات جهان خواهد بود.

* فکر می‌کنید این کتاب‌ها مورد توجه مخاطب امروز ایرانی هست؟

چنین آثاری جای خود را نه‌تنها در میان مخاطب ایرانی بلکه در جهان معاصر و آینده باز خواهد کرد. من در این‌باره تردیدی ندارم، چون معتقدم جهان به سرعت مسیر کمال خود را در پیش گرفته است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.