جواد شیخ‌الاسلامی: مظفر سالاری که رمان‌هایش به چاپ‌های صدم و پنجاهم رسیده است، همزمان با هفته کتاب در گفت‌وگو با روزنامه قدس، درباره مشکل کتاب نخواندن مردم و پایین بودن سرانه مطالعه، صحبت کرد.

چند رفتاری که تب مطالعه را بالا می‌برد

این داستان‌نویس گفت: سرانه مطالعه در کشور ما همیشه کم بوده، اما حالا فضای‌مجازی در سال‌های اخیر و کرونا به تازگی، مزید بر علت شده‌اند و به کم بودن میزان مطالعه دامن زده‌اند. در واقع همان بلایی که تلویزیون بر سر سینما آورده و سینما هم سر تئاتر آورده، فضای‌مجازی هم همان بلا را بر سر کتاب‌خوانی آورده است. با این همه می‌شود از تهدیدها، فرصت‌هایی هم ایجاد کرد.

مردم کتابی که به دغدغه‌هایشان پاسخ دهد را می‌خوانند

نویسنده «دعبل و زلفا» به ایجاد این فرصت‌ها اشاره کرد و گفت: به نظر من اوضاع کرونا و فاصله‌گذاری اجتماعی شرایطی را به وجود آورده که مردم ما وقت بیشتری در فضای‌مجازی می‌گذرانند و ما هم اگر از فضای‌مجازی برای تبلیغ کتاب‌خوانی استفاده کنیم، کتاب‌های خوب را معرفی کنیم، مسابقات کتاب‌خوانی داشته باشیم، کتاب‌ها را نقد کنیم و از نویسندگان و یا کسانی که نزد مردم محبوب هستند بخواهیم راجع به کتاب‌های مورد علاقه‌شان و آخرین کتاب‌هایی که خوانده‌اند صحبت کنند، قطعاً به افزایش کتاب‌خوانی و سرانه مطالعه در کشور کمک کرده‌ایم.  

سالاری با بیان اینکه در پایین بودن سرانه مطالعه، همه ماجرا متوجه مردم نیست، توضیح داد: اگر کتاب خوب و جذابی در پاسخ به نیاز واقعی مردم نوشته شود و کتاب به لحاظ بصری با جذابیت‌های زیباشناسانه همراه شود و زیبا چاپ شود و به خوبی تبلیغ و توزیع شود و با قیمت مناسب در دسترس مردم قرار بگیرد، حتماً مورد توجه جامعه قرار خواهد گرفت.

این نویسنده با بیان اینکه رمان «رؤیای نیمه‌شب» به چاپ صدم و رمان «دعبل و زلفا» هم تقریباً به چاپ پنجاهم رسیده است، گفت: این تعدد چاپ‌ها نشان می‌دهد مردم کتاب می‌خوانند. شرطش این است که کتاب باید به بیان دغدغه‌های مردم بپردازد.

نویسنده «رؤیای نیمه‌شب» یکی از دلایل بی‌توجهی به کتاب را چرخه معیوب توزیع و فروش کتاب دانست. او توضیح داد: گاهی کتابی که خوب نوشته شده و راجع به آن تبلیغات لازم صورت گرفته، هنوز توزیع نشده است و در دسترس مردم نیست. یا کتاب توزیع شده، اما به خوبی تبلیغ نشده است. هر جای چرخه صنعت توزیع و نشر با مشکل مواجه شود، به فروش کتاب آسیب می‌رساند؛بنابراین اگر چرخه تولید کتاب تا مصرف آن یک چرخه کاملاً علمی، کارآمد و به‌روز باشد و افراد ماهر و کاربلد این کارها را مدیریت کنند، قطعاً مورد اقبال مردم قرار می‌گیرد.

تأثیر کتاب‌فروشان در بدبینی مردم به خرید کتاب

وی عملکرد کتاب‌فروشان را هم در بدبینی مردم و کاهش خرید کتاب مؤثر دانست و گفت: در بعضی نمایشگاه‌ها کتاب‌فروشان کتاب‌های نامناسبی به مردم معرفی  و آن‌ها را وادار به خرید می‌کنند. این کلاه یک بار بر سر خود من هم رفته است. یک بار در یک نمایشگاه از غرفه‌ای به واسطه تعریف‌ها و اصرارهای فروشنده یک بغل کتاب خریدم و به او اعتماد کردم، ولی وقتی کتاب‌ها را مطالعه کردم دیدم هیچ‌کدام از آن‌ها به درد نمی‌خورند. اکنون بسیاری از کتاب‌های ترجمه ظاهر زیبایی دارند، اما محتوای آن‌ها به درد مخاطب نمی‌خورد. مردم با اعتماد به صحبت‌های فروشنده، کتاب را می‌خرند اما بعد می‌بینند کلاه سرشان رفته است و این موجب بدبینی آن‌ها می‌شود.

 با همه این توضیحات من فکر می‌کنم حتی در شرایط فعلی می‌توان کارهایی کرد که به فروش و مطالعه کتاب کمک کند. مثلاً از کانون‌های فرهنگی مساجد، هیئات مذهبی، جلسات هم‌اندیشی و حسینیه‌ها و امامزاده‌ها و ... استفاده و به فروش کتاب کمک کرد. خود ما در مساجد یزد برنامه‌ای به نام شنبه‌های کتاب داشتیم. شنبه هر هفته امام جماعت مساجد پس از نماز یک کتاب را معرفی  و مردم را به خواندن و خرید آن علاقه‌مند می‌کردند یا برای سهولت دسترسی مردم به آن کتاب، چند نسخه از آن را تهیه می‌کردند و در مسجد قرار می‌دادند.  

تجربه نشان می‌دهد مردم به کتاب‌های معرفی شده علاقه پیدا می‌کنند و آن کتاب را تهیه می‌کنند. با همین رفتارها چرخه کتاب‌خوانی راه می‌افتد و در سطح کشوری فروش بسیار بالایی برای کتاب‌های شاخص به ارمغان می‌آورد. همچنین باید چرخه کتاب‌خوانی و مطالعه را در خانواده‌ها راه بیندازیم، مثل همین صندوق‌های قرض‌الحسنه خانگی که مردم در آن مشارکت دارند. اگر از این ظرفیت‌ها استفاده شود، شوک بسیار خوبی به بازار نشر و کتاب‌خوانی وارد می‌شود و  بازار نشر روی آرامش را خواهد دید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.