در میدان، مردان و زنان با دستهای خالی ستونهای شکسته را پاک میکنند، آوار را کنار میزنند، کودکان داخل اتاقهای نیمسوز بازی میکنند و زنان به آشپزی در هوای باز مشغول شدهاند. کامیونهای غذا و مواد اولیه وارد شده و گویا زندگی دوباره از زیر آوارهای جنگ جوانه زده است. نیروهای امدادی معابر را باز کرده و نمایندگان سازمان ملل و صلیب سرخ میان خانوادهها تردد میکنند تا کمکهای اولیه توزیع شود. اینها اقداماتی است که امروز در دل ویرانهها دیده میشود؛ نشانهای از بازگشتی که بسیاری آن را رؤیا میخواندند.اما در پشت این صحنه، توفانی از نظریهها و طرحهای سیاسی بلندپروازانه وجود داشت که غزه را نه به عنوان خانه مردم، بلکه به بوم نمایش یک پروژه بزرگ تبدیل میکردند. حالا، در حالی که مردم با دستان خود آوارها را جمع میکنند، زمان آن است که آن رؤیاپردازیها را بسنجیم و ببینیم کدام یک فقط روی کاغذ ماند.
«خالیسازی کامل غزه» به روایت ترامپ
دونالد ترامپ در یکی از سخنان جنجالیاش پس از تشدید جنگ، مدعی شد غزه باید بهطور کامل تخلیه شود تا بازسازی واقعی امکانپذیر شود. به گفته او، اگر مردم از منطقه خارج شوند، میشود منطقهای نو ساخت؛ منطقهای امن با زیرساختهای پیشرفته.این طرح در عمل، سنگبنای پاکسازی جمعیتی بود؛ ایدهای که با واکنش شدید، بهویژه در جهان عرب و نهادهای بینالمللی مواجه شد. بسیاری از حقوقدانان بینالمللی هشدار دادند انتقال اجباری مردم در منطقه اشغالی نقض واضح کنوانسیونهای ژنو است.علاوه بر آن، سؤالات بسیاری مطرح شد: به کجا بروند؟ چگونه امنتر شوند؟ چه کسی هزینه اسکان موقت یا دائم را میپردازد؟ با این همه بلاتکلیفی، طرح حتی در رسانهها به نماد خشونت و تحمیل بدل شد نه یک راهحل واقعی.
«ریویرای غزه» شهر تفریحی لوکس در ساحل ویران
همزمان با ایده خالیسازی، افرادی در حلقههای رسمی و مشاوران غربی طرح لوکسی را پیشنهاد دادند: ساخت «Gaza Riviera». در این سناریو، بخشهایی از ساحل غزه به منطقهای تفریحی تبدیل میشد؛ با برجها، هتلها، مراکز خرید، بنادر تفریحی و آپارتمانهای مدرن. ساکنانِ بازگشتی، به دریافت «توکن زمین» یا عوارض ویژه تشویق میشدند تا در پروژه سرمایهگذاری کنند.اما هنگامی که به واقعیت غزه نگاه میکنی که خیابانهای پر از خرابه، لولههای برق و آب قطع و مدارس و بیمارستانها نابود شدهاند، میبینی این طرح نه تنها مبهم، بلکه عملاً فاقد امکان اجراست. منابع مورد نیاز برای بازسازی عمومی غزه تنها در حد صدها میلیارد دلار برآورد میشود، عددی که هرگز با پروژه لوکس همخوانی ندارد.
«شهر انساندوستانه» در رفح، ویترینی برای جدایی
عدهای از مقامات اسرائیلی در کنار نتانیاهو پیشنهاد دادند به ساخت «شهر انساندوستانه» در رفح فکر شود؛ شهری برای اسکان موقت آوارگان، با امکانات اولیه و طراحی شهری معاصر. هدف اعلامی این بود آوارگان به نحوی سامان یابند و فشار انسانی کاهش یابد.اما بسیاری این طرح را نمایشی سیاسی میدانستند، تلاشی برای فراموش کردن مسئله اصلی؛ حق مردم برای بازگشت به خانههایشان. مخالفان، آن طرح را به عنوان ترفندی برای جداسازی دائم مردم از بافتهای شهری قدیمی خواندند. در خود اسرائیل نیز آن را پروژهای سنگین، گرانقیمت و بدون پایگاه میدانی معرفی کردند.
«کنترل ابدی امنیتی» تسلط دائمی پس از پایان جنگ
نظریهای که از سوی نتانیاهو یا نزدیکانش مطرح شده، کنترل امنیتی دائمی بر غزه است. بر اساس این سناریو، پس از جنگ، منطقهای بافر ایجاد میشود، پستهای نظامی گسترده برپا شده و ارتش اسرائیل آزادی عمل کامل در انجام عملیاتهای امنیتی خواهد داشت.این طرح در عین حال که وعده میداد امنیت را تضمین کند، عملاً امکان خودگردانی و حاکمیت محلی را نفی میکرد. بسیاری آن را شکلی از اشغال دائمی تلقی کردند که در تضاد با حقوق بینالملل و آرمان فلسطینی قرار دارد.
رؤیاهایی که در زمین واقعیت خاک شدند
همه این طرحها از تخلیه کامل گرفته تا ریویرا، شهر انساندوستانه و کنترل ابدی در اتاق فکرها بزرگ جلوه میکردند، ولی وقتی با واقعیت غزه روبهرو شدند، فروریختند.مردم غزه انتخاب کردند: نه ترک خانهها، نه مهاجرت اجباری، بلکه بازگشت و مقاومت. حتی پیش از پاکسازی کامل مینها، خانوادهها به محلههایشان آمدند و با دست خود، آوارها را برداشتند. تصاویر بازگشت بهعنوان نشانهای از مقاومت، به نماد هویت جمعی تبدیل شده است.حتی در شرایط بحران، مردم نشان دادهاند گرچه خون دادهاند و خانهشان ویران شده، اما امیدشان را از دست ندادهاند.
اگر این بار غرب و صهیونیستها واقعاً به آتشبس پایبند بمانند، اگر منابع مورد نیاز برای بازسازی تأمین شود و اگر مردم و حکومت فلسطینی فرصت و امکانات تازه بگیرند، غزه، نه آن طرحهای رؤیاییِ آمادهشده در غرب بلکه آن غزهای که مردمش میخواهند، میتواند دوباره ساخته شود.



نظر شما