میثم مهدیار در فرسته‌ای که در صفحه مجازی‌اش با عنوان «کوچک زیباست؛ باید به هیئت محلات بازگردیم» از نسبت مناسک محرم و هیئت‌های خانگی در تقویت هویت محله‌ای و اهمیت تقویت این هویت در زندگی شهری سخن گفته بود. این یادداشت کوتاه، بهانه گفت‌وگوی ما در تبیین همین مقوله شد.

ماهیتِ هویت‌ساز هیئت

به گزارش قدس آنلاین، دکتر میثم مهدیار جامعه‌شناس و پژوهشگر این حوزه در این گفتگو تأکید دارد با توسعه کلانشهرها برای مهار آسیب‌های آن، چاره‌ای جز تقویت هویت محله‌ای نداریم و هیئت محلات یکی از بهترین ظرفیت‌ها برای تقویت پیوندهای اجتماعی و این هویت در راستای کاهش این آسیب‌ها به حساب می‌آید. مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید. 

به عنوان مقدمه شاید بد نباشد درباره اهمیت مسئله «یاریگری» و ضرورت تقویت این فرهنگ صحبت کنیم. چرا ما به چنین مفهومی و سازوکارهای تقویت آن در نهادها و سازوکارهای اجتماعی به‌خصوص در فضای شهری نیاز داریم؟
هـــرچه قلمــــــرو زندگی شهری و کلانشــــهـری توســـعه پیدا می‌کند، مســـــــئله بیـــــــــگانگی انســــــان‌ها و شهروندان از همدیگر بیشتر می‌شود، به تعبیری بیشتر نمودار می‌شود. درواقع هر چقدر به سمت کلانشهر شدن می‌رویم، غریبگی شهروندان از هم و انفراد و اتمیزه شدن شهروندان بیشتر می‌شود. پس اساساً مفهوم شهر گویا با انفراد گره خورده است و هرچه شهر توسعه می‌یابد، این انفراد و تنهایی در شهر بیشتر می‌شود. طبیعی است این انفراد و تنهایی در شهر آسیب‌زاست چرا که اساساً انسان موجودی ارتباطی و نیازمند ارتباط است؛ چه از نظر اقتصادی، چه از نظر اجتماعی و چه از نظر روانی و در همه این حوزه‌ها، نبود ارتباط، آسیب‌ها و مشکلاتی را برای فرد ایجاد می‌کند. کسانی که در شهر و یک محله غریبه‌تر هستند، به نسبت کسانی که با همسایگان و آشنایان ارتباط دارند، امکان اینکه دچار آسیب‌های اجتماعی شوند برایشان بیشتر وجود داد. پس مشارکت در ایجاد پیوندهای اجتماعی با مشارکت‌های فرهنگی و اجتماعی در شهر ضرورت دارد. 

حالا به خط و ربط مناسک محرم در تقویت این مسئله می‌رسیم. چرا اساساً باید تقویت هویت محلات برای ما اهمیت داشته باشد و چه جنس مناسکی را می‌توانیم در این زمینه به‌کار گیریم؟ 
با توجه به پاسخی که در پرسش پیشین مطرح شد، هیئت به عنوان یکی از ساخت‌های مشارکت فرهنگی که البته برخی اوقات فراتر می‌رود و مشارکت اجتماعی و حتی اقتصادی هم ایجاد می‌کند، می‌تواند حضور با ثبات و پایدار فرد در شهر را تقویت کند.

در شهر اتمیزه، با انسان‌ها به مثابه یک توده انسانی روبه‌رو هستیم ولی در شهری که پیوندهای اجتماعی محکمی دارد این توده انسانی در واقع شاکله‌بندی و مفصل‌بندی شده و حول فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی و نقش‌ها و کارکردهای فرهنگی اجتماعی، گروه‌های مختلفی در آن ایجاد و از آن توده‌وارگی خارج می‌شود. پس در اینجا این پیوند یافتن انسان‌ها و شهروندان در شهر ضرورت و اهمیت پیدا می‌کند. 

هیئت نیز در این میان یک ساخت مشارکتی است که فعالیتش در ایام محرم به اوج می‌رسد. محرم کمک زیادی به انسجام اجتماعی می‌کند و اصلاً یکی از مهم‌ترین کارکردهای مناسک مذهبی، همین انسجام‌بخشی و یکپارچه کردن مردم در شبکه‌ای از روابط و تاروپودی از روابط و بده‌بستان‌های اجتماعی و فرهنگی است. یکی از کارکردهای هیئت در واقع در همین راستاست. 

درک ضرورت و کارکرد هیئت در تقویت مفهوم یاریگری در کلانشهرها به نظر بسیار نیاز به تبیین دارد. چطور باید اهمیت این‌ها را برای مردم و مسئولان جا انداخت؟ 
بنده در آن یادداشتم اشاره کردم هیئت‌ها در محلات یک کارکرد انسجام‌بخش و هویت‌بخش دارند و ارتباط ایجاد نموده و هویت محله‌ای را تقویت می‌کنند و این هویت محله‌ای مانع حذف شدن افراد در آن جریان سیال پرشتاب زندگی شهری می‌شود. اگر بخواهم مثالی بزنم، جریان زندگی کلانشهری را مثل یک رودخانه می‌دانم و خانواده را به مثابه یک مزرعه. می‌دانید اگر آبی از رودخانه پرشتاب به مزرعه سرازیر کنید، مزرعه آسیب می‌بیند چون شتاب رودخانه زیاد است و سبب می‌شود گل و لای را بروبد و ریشه گیاهان و درختانی که در ابتدای مسیر آب هستند را از بین ببرد، به همین خاطر معمولاً وادی‌ها و کانال‌های آبی بین رودخانه‌های خروشان و زمین‌های کشاورزی و باغ‌ها ایجاد می‌کنند تا کمی شتاب و قدرت آب گرفته و تا حد زیادی ساکن شده و بعد وارد زمین شود تا آسیب نزند. من محله را یک فضای میانجی دربرابر آن جریان سیال پرشتاب زندگی شهری و کلانشهری با خانواده می‌بینم. خب روابط خانوادگی از یک سکون برخوردارند و یک پایداری دارند منتها جریان کلانشهری خیلی شتاب دارد و در طول روز با حجم زیادی از ارتباط با دیگر افراد مواجه می‌شویم و نمی‌توانیم همه این ارتباط‌ها را هضم کنیم.

ما روزانه در مسیر رفت و آمدمان در تاکسی، اتوبوس، مترو و جاهای مختلفی که حضور پیدا می‌کنیم هزاران نفر را می‌بینیم ولی دیدن ما موجب ایجاد یک ارتباط مستحکم نمی‌شود و همین‌طور گذرا و سطحی سبب ایجاد تلنگری می‌شود؛ درمجموع این تلنگرها اگر جایی برای آرامش و تمدد روحی نداشته باشیم، موجب می‌شود روح و روان آسیب ببیند؛ اینجا خانه و خانواده است که می‌آیند و ما را از آن جریان پرشتاب شهری نجات می‌دهند. باید بین خانه و خانواده و شهر و کلانشهر یک میانجی وجود داشته باشد که این ارتباط برقرار شود که در اینجا محله ضرورت پیدا می‌کند و شکل می‌گیرد. حالا هر عاملی که بتواند محله را تقویت کند، مانع آسیب‌های زندگی کلانشهری به خانه و خانواده می‌شود. می‌دانید هرچه انسان‌ها بیشتر درگیر زندگی کلانشهری باشند، در معرض آسیب‌های اجتماعی بیشتری هستند و به همین دلیل برای اینکه این جریان پرشتاب شهری به خانواده آسیب نزند، نیازمند یک میانجی‌هایی هستیم تا این شتاب را کم کنند و خانه و خانواده و افراد زیر چتر خانواده کمتر مواجهه مستقیمی با آن جریان سیال داشته باشند. در این زمان محله اهمیت پیدا می‌کند و اینجاست که نهاد هیئت که یکی از کانون‌های اصلی ارتباطی در محله است و محرم به عنوان دوره‌ای از سال که شور و انرژی و هیجان قابل توجهی برای شکل‌گیری هـــیئت‌ها ایجــــاد مـــی‌کنــد، مهـــم مـی‌شود
 و باید به آن توجه کرد. 

یک مسئله نقش حاکمیت و توجه دادن حاکمیت به همین مسئله‌ای است که اشاره کردید، یعنی تقویت روضه‌های خانگی و روضه در کوچه و مانند آن. بالاخره حاکمیت هم دوست دارد در سطح کلان اثرگذاری خود را در این ایام نشان دهد. چطور باید روابط هیئت‌های محلی یا خیلی کوچک را با حاکمیت تنظیم کرد که در نهایت هر دو از این معادله سود ببرند؟
دولت چه می‌تواند بکند؟ تسهیل‌کننده باشد. اگر هیئت‌های کوچک، هیئت‌های خانگی و هیئت‌های محلی نیازی دارند هم برای خود هیئت‌ها و هم مردم این امر را آسان کنند. به هر حال هیئت‌ها وقتی در فضای عمومی حاضر می‌شوند، ممکن است مشکلاتی داشته باشند، مثلاً اختلالاتی در رفت و آمد شهروندان ایجاد شود، دولت می‌تواند با کمال احترام نظم دهد و هم حق هیئت‌ها را به رسمیت بشناسد و حضور میدانی آن‌ها را آسان نموده و هم اینکه حق تردد و رفت و آمد مردم را درست کند. دولت با نظم دادن به این حرکت‌ها و کمک کردن به تسهیل رفت و آمد شهروندان می‌تواند نقش‌آفرین باشد. حالا اگر بتواند امکاناتی را در اختیار هیئت‌ها قرار دهد، از تهیه جا گرفته تا داربست، بنر و حتی تهیه مکان هیئت، این امر بسیار می‌تواند کمک‌کننده باشد. به نظرم دولت خیلی لازم نیست در محتوا مشارکت کند یا حضور داشته باشد، زیرساخت‌های فنی و عمرانی را فراهم کند، کفایت می‌کند. 

در سطح کلان‌تر و فارغ از مناسک محرم و این‌ها برای شکل گرفتن هویت‌های محله‌ای در کلانشهرها چه باید کرد؟
برای حفظ هویت محله‌ای باید کانون‌های ارتباطی محله تقویت شوند. این کانون‌های ارتباطی محله چه هستند؟ مسجد و هیئت یک نمونه‌اش است. پارک و مدرسه و حتی وجود خود دبستان در یک محله کمک می‌کند. همین عناصر محلی حضورشان مفید است. دولت هم باید تلاش کند مثلاً در آپارتمان‌هایی که می‌سازد، محلی برای ارتباط افراد فراهم نماید. به‌عنوان مثال مهدکودک و سالن اجتماعات و نمازخانه در مجتمع‌های بزرگ وجود داشته باشد. مسکن مهر را ببینید که ۳۰۰-۲۰۰ آپارتمان ۱۵-۱۴ طبقه در شهر پردیس ساخته شده ولی هیچ‌کدام از این ساختمان‌ها خودشان نمازخانه و محل تجمع ندارند. این یعنی دولت به مسئله اجتماعات محلی آن‌ها توجه نکرده و فکری برای دور هم جمع شدنشان نکرده است. این واحدها وقتی می‌خواهند با هم جلسه‌ای بگذارند، معمولاً می‌روند در فضای باز می‌ایستند یا مثلاً در اتاق نگهبان جلسه می‌گذارند و این به نظرم آسیب‌زاست. دولت باید یک جایی مثلاً نمازخانه‌ برای آپارتمان‌ها داشته باشد. خیلی کارها را می‌توان برای تقویت هویت محله‌ای انجام داد منتها گویا خیلی اراده‌ای وجود ندارد.

خبرنگار: محسن فاطمی‌نژاد

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.