امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در حکمت 91 نهجالبلاغه میفرمایند: «إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکمِ»، اين دلها نيز همانند بدنها خسته و افسرده مىشوند، بنابراين در جستجوى حکمتهای تازه براى آنها باشيد.
ملالت هم رنج دارد و هم خسارت، انسان ملول از عمرش نمیتواند به خوبی استفاده کند. اگر شاداب باشد و نشاط داشته باشد، هم مسیر بندگی خدا را طی میکند، هم لذت میبرد و هم از عمرش بهتر استفاده میکند. لذا بحث انگیزه و نشاط و شادابی بحث مهمی است. لازم به توضیح اینکه ملالت طبیعی است، به این معنی که برای نوع انسان ملالت پیش میآید. همچنان که حضرت امیر(علیهالسلام) فرمودند: «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَارا»[1] دل آدمی گاهی اقبال به چیزی دارد و گاهی ادبار، آنچه زیبنده انسان نیست در ادبار ماندن است، بیتفاوتی نسبت به ملالت دل، بد است. بیمیلی مانند بیماری است که باید آن را درمان نمود. نکته دیگر اینکه منظور از دل، مرکز ایمان است، اگر دل ملول شود نشان از خستگی آن است که باید رفع شود. اما در رفع خستگی و نشاط دل، هم عوامل مادی دخیل هستند، هم عوامل معنوی. در این مطلب مروری داریم به این عوامل:
راههای به دست آوردن نشاط برای دل
موعظه: امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در نامه 31 نهجالبلاغه میفرمایند: «دلت را با موعظه زنده کن»[2].
انس با قرآن: سخنان دینی و معارف تازه و همچنین سخنانی که انسان آنها را قبلاً شنیده اما نیازمند تأملی تازه هستند، به انسان نشاط میدهد.
مصداق این سخنان نشاطانگیز آیات قرآن است. چراکه هرگاه انسان در آیهای تدبر میکند، نکته جدیدی برمیگیرد. همانطور که در روایت آمده است که: «قرآن مانند خورشید هرروز طلوعی دارد»[3]. امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در مورد قرآن میفرمایند: «إِنَّ الْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِيقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِيقٌ»[4] قرآن ظاهرش زیبا و باطنش عمیق است. حال اگر به این سخنان عمل شود، طراوت دیگری دارد، مانند غذایی که انسانِ گرسنه میخورد، اگر کسی تشنه باشد آب برای او لذتبخش است، هرچند ممکن است این آب خوردن، عملی تکراری باشد.
خدعه با نفس: نفس را میتوان مانند بچهای تشبیه نمود که گاهی بهانهگیری میکند. بچهای که غذا نمیخورد، را ابتدا به کم خوردن وامیدارند. همینکه بچه مزه غذا را فهمید، آرامآرام به غذا خوردن علاقهمند میشود. نفس نیز گاهی چنین است، مثلاً انسان نسبت به قرآن خواندن بیمیل است، در اینجا ابتدا خودش را به خواندن چند آیهای مشغول میکند اگر دید میل قرآن خواندن پیدا شد، ادامه میدهد و اگر دید این حالت بیمیلی کماکان وجود دارد، آن عمل را رها میکند. نباید نفس را به کارهای عبادی مجبور کرد، عبادت تحمیلی یا موجب تنفر میشود و یا عجب میآورد. لذا در روایت فرمودهاند: در انجام واجبات «تَصَبُّر»[5] داشته باشید.
دوستان خوب: حواریون از حضرت عیسی(علیهالسلام) پرسیدند: با چه کسی نشست و برخاست کنیم؟ حضرت فرمود: کسی که دیدن او شما را متذکر خدا سازد، منطق او در عمل شما موجب ازدیاد گردد و عملش شما را به آخرت ترغیب کند. «و قالت الحواريون لعيسى(ع): من نجالس. قال: من يذکرکم اللَّه رؤيته و يزيدکم في علمکم منطقه، و يرغّبکم في الآخرة عمله»[6]
محیط مناسب: بعضی از محیطها باعث تقویت انگیزه انسان میشود؛ اینکه در مورد نماز سفارش شده در مسجد خوانده شود، به همین علت است.
تلقین وظاهر سازی: گاهی لازم است انسان حالت عملی را به خود بگیرد، تا بهمرور زمان آن حالت در او نهادینه شود. مثلاً در مورد اشک ریختن در پیشگاه خداوند چنین چیزی واردشده است. فرمودهاند اگر اشک نمیآید، تباکی کنید. این داشتن حالت حزن و گریه به انسان نشاط میدهد.
تفکر: تفکر موجب زنده شدن دل میشود. در روایت آمده است: «عَلَيْكُمْ بِالْفِكْرِ فَإِنَّهُ حَيَاةُ قَلْبِ الْبَصِيرِ»
همنشینی با علماء: همنشینی با علماء نیز موجب طراوت معنوی انسان میشود؛ اگر چنین مصاحبتی مقدور نیست، مطالعه کتبی که شرححال علماء و صالحان در آن نگاشتهاند، میتواند مورداستفاده قرار گیرد.
همنشینی با فقراء: نشست و برخاست با فقیران برای سرزندگی انسان مفید است.
مبارزه با تنبلی و بیکاری: اسلام دین نشاط است؛ در دعایی میخوانیم: «يا مُحْيِي احْيِنِي حَياةً طَيِّبَةً بِجُودِكَ» خداوندا مرا به حیات طیبه زنده کن. ویژگی حیات طیبه، شادی مداوم و سرور پیوسته است. شادیهای دیگر مقطعی و زودگذر است.
خاطر نشان میشود، سرویس فرهنگ خبرگزاری قدس آنلاین از این پس انشاءالله روزهای شنبه و سهشنبه به مرور موضوعی حکمتهای نهجالبلاغه مولانا امیرالمؤمنین(ع) در کلام حجتالاسلام و المسلمین نظافت خواهد پرداخت.
#ملالت #نشاط #دل #موعظه #نفس #سرزندگی #حیاتطیبه #سرور
[1] إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً - فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ- وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِض
[2] أَحْيِ قَلْبَكَ بِالْمَوْعِظَةِ
[3] مفتاحالسعادةفيشرحنهجالبلاغة، ج 4، ص478
[4] نهجالبلاغه، خطبه18
[5] «تَصَبُّر » يعنى خود را به صبر واداشتن.
[6] الکافی الکلینی1:39ح3وهوعن ابی عبدالله عن الرسول(ص)