دیروز ۲۷ تیر ماه نخستین سالگرد فوت استاد غلامحسین برزگر، ‌ امیر خراسانی بود. وی متولد ۱۳۲۱ در محله نوغان مشهد و از شاعران معاصر خراسان است.

 امیر شعر خراسان

قدس آنلاین:دیروز ۲۷ تیر ماه نخستین سالگرد فوت استاد غلامحسین برزگر، ‌ امیر خراسانی بود. وی متولد ۱۳۲۱ در محله نوغان مشهد و از شاعران معاصر خراسان است. مرحوم برزگر تحصیلات ابتدایی را در کودکی با فراگیری قرآن در مکتب آغاز و سپس در دبستان لدنی مشهد ادامه داد و در دبیرستان فردوسی به پایان رساند. در جوانی برای تحصیل نقاشی به تهران رفت و پس از بازگشت به مشهد، به تحصیل موسیقی و سپس عرفان و روان‌شناسی پرداخت. وی در همین دوره «انجمن ادبی امید جوان» را در مشهد پایه گذاشت که در فضای شعر جوان آن زمان بسیار مؤثر بود. امیر در سال‌های بعد به استخدام دانشکده علوم‌پزشکی مشهد درآمد و سال‌ها به عنوان مسئول روابط عمومی آن دانشگاه خدمت کرد.

امیر، پس از آشنایی با استاد غلامرضا قدسی به «کانون نشر حقایق اسلامی» استاد محمد تقی شریعتی و سپس به انجمن ادبی استاد محمود فرخ، راه یافت. اگرچه استاد برزگر از هنر نقاشی بهره کامل داشت، بر ردیف‌های دستگاهی آواز ایرانی هم تسلط استادانه داشت و آن را تدریس می‌کرد و تجربه‌های موفقی در داستان‌نویسی داشت، اما شعر دغدغه اصلی همه عمر او بود.

امیر خراسانی را می‌توان پل پیوند میان دو ‌نسل از شاعران دانست. او از سویی در زمره استادان عصر طلایی شعر کلاسیک و کهن خراسان و سخنوران فحل و نادره گفتار انجمن ادبی فرخ مانند اساتید قدسی، کمال، صاحبکار، قهرمان و باقرزاده به شمار می‌آمد و از طرفی با شاعران جوان خراسان همنشینی داشت و بسیاری از این شاعران از دانش و تجربه او در این عرصه بهره برده‌اند.

ویژگی‌های برجسته امیر در شعر، شیوایی و رسایی و عدم‌تقید، شهامت و صراحت در بیان ناروایی‌ها و نابسامانی‌های اجتماعی، مناعت و استغنای طبع و دیگر اعتقاد راسخ و ایمان محکم و استوار به مبانی آیینی و ارادت به اولیای دین است.

از استاد امیر برزگر آثار چاپ شده متعددی از جمله: «برگی از دیوان امیر»، «سخن آیینه‌ها»، «شعر و شاعری در آیینه زمان»، «گزیده ادبیات فارسی شماره ۶۸»، «از شرنگ و شهد»، «نماز عاشقی»، «فصل عطش»، «با دست‌های خالی» و سه رمان «رها در ناکجاآباد»، «کافه کتاب» و «شورانگیز» بر جای مانده است.

استاد در سحرگاه بیست و هفتم تیر ماه ۱۳۹۸ خورشیدی و ‌در سن ۷۷ سالگی رخت از دیار فانی بربست و به دیدار معبود شتافت.

از دوستان ایشان شاعران کمی باقی مانده‌اند تا بتوانند درباره سابقه دوستی با این شاعر برای ما صحبت کنند. یکی از کسانی که حافظه شعر مشهد به‌خصوص بین شاعران پیشکسوت محسوب می‌شوند، استاد محمد نیک است.  

به بهانه نخستین سالگرد فوت مرحوم برزگر به سراغ این شاعر پیشکسوت رفته‌ایم تا با ایشان درباره مرحوم برزگرخراسانی به گفت‌وگو بنشینیم.

*  آشنایی شما با استاد امیر برزگر از چه زمانی و چطور شکل گرفت؟

** ما سال‌های پیش از انقلاب چند انجمن بسیار بنام و سرشناس داشتیم و در کنار آن‌ها هم یک انجمن نوحه‌سرایان بود که با مدیریت آقای آذر فعالیت می‌کرد و ویژه کارهای مذهبی بود. مثلاً از جمله انجمن‌های مطرح آن زمان یکی انجمن «فردوسی» بود که گرایش آن‌ها بیشتر آیینی بود. در این جلسه کسانی مثل استاد محمدرضا حکیمی، مقام معظم‌رهبری و شاعران آیینی شرکت می‌کردند. انجمن دیگری هم بود به نام انجمن استاد «فرخ» که از انجمن‌های دیگر ‌مثل انجمن استاد نگارنده، معروف‌تر و پرازدحام‌تر بود.  

* درباره این انجمن توضیح بیشتری می‌دهید؟  

** انجمن «فرخ» آن زمان مهم‌ترین و قوی‌ترین پایگاه شعر استان خراسان بود و استان خراسان هم قوی‌ترین پایگاه شعر کشور بود. به همین ترتیب منزل استاد فرخ شاید قوی‌ترین و مهم‌ترین کانون شعر ایران بود و واقعاً نقش مهمی در شعر خراسان و کشور داشت. دکتر رجایی‌خراسانی، دکتر غلامحسین یوسفی، دکتر فیاض، استاد قدسی، کمال، صاحبکار، محمد قهرمان، جناب آقای باقرزاده و دیگر بزرگان و خود استاد فرخ از جمله بزرگانی بودند که در این محفل ادبی به صورت مستمر شرکت می‌کردند و انجمن «فرخ» را به جدی‌ترین انجمن ادبی کشور تبدیل کرده بودند. بنا بر گفته مرحوم استاد محمد قهرمان، انجمن‌های ادبی دانشکده اصلی ادبیات هستند و انجمن فرخ نمونه آشکار و مهم این نقل قول بود. انجمن فرخ هم در آن دوره مهم‌ترین بخش تشکیل‌دهنده شعر و شاعری مرحوم برزگر بود و ایشان در این دوره بود که به بلوغ شعری رسیدند.

این انجمن صبح‌های جمعه در منزل استاد سیدمحمد فرخ برگزار می‌شد. جلسه آن‌قدر وزین بود که استاد دکتر شفیعی‌کدکنی، این جلسه را به دانشکده ادبیات ایران مثال‌زده بودند. در آن زمان آقای برزگر تازه جوانی دانش‌آموخته از دانشکده هنرهای زیبا بودند.

 ایشان از همان زمان علایق زیادی به هنر خوشنویسی و نقاشی داشتند. یادم است کارگاه نقاشی و خوشنویسی داشتند. همچنین علاقه‌ای به خوانندگی داشتند و دوره موسیقی و آوازهای سنتی را رفته بودند، ‌ در صدا وسیمای خراسان مطرح بودند و تقریباً خواننده رسمی شده بودند. به علت جوانی و شوری که داشتند در تمام رشته‌های هنری فعالیت داشتند و علاقه به هنر در ایشان واقعاً بارز بود. ایشان انجمنی هم به نام انجمن «جوان» تأسیس کرد که به خاطر فعالیت‌های سیاسی توسط ساواک بسته شد. اما همه این‌ها مربوط به پیش از انقلاب است. آشنایی من با آقای برزگر برای پس از انقلاب بود که در منزل استاد فرخ شکل گرفت که ما هر روز جمعه، تقریباً بدون استثنا، در این جلسه شرکت می‌کردیم. سال ۷۹ که استاد کمال فوت کردند، این جلسه مدتی تعطیل بود، اما دوباره راه‌اندازی شد. یکی از افراد فرهیخته و قَدَر آنجا آقای برزگر بودند.  

* ارتباط و  دوستی شما با آقای برزگر از چه زمانی بیشتر شد؟

** باب آشنایی من و استاد برزگر در جلسه فرخ شکل گرفت. ضمن اینکه ما در انجمن ادبی فرخ همدیگر را می‌دیدیم و می‌شناختیم، سال ۷۳ اتفاقی افتاد که دوستی ما را بیشتر کرد. ماجرا از این قرار بود که من به حج واجب رفته بودم و در مدینه کسی را آن طرف خیابان دیدم. این انسان به چشمم بسیار آشنا آمد. وقتی خوب دقت کردم، دیدم آقای برزگر است که گویا از بعثه مقام‌معظم‌رهبری به عنوان هدیه‌ای یا چیزی به سفر حج فرستاده شده بودند و من از این قضیه  اطلاع نداشتم. وقتی ایشان مرا دید بسیار خوشحال شد. گفت من از طریقی به حج اعزام شده‌ام که هیچ‌گونه موانستی با هم‌کاروانی‌ها ندارم و چه خوب که شما را اینجا دیدم. خلاصه ما تمام ایامی که در سفر حج اعمال واجب نداشتیم، با هم بودیم. زیارت می‌رفتیم، شعر می‌خواندیم و روزهای خوشی داشتیم.  

* پس از این سفر ارتباط و رفاقت شما چطور ادامه پیدا کرد؟

** این واقعه موجب شد دوستی ما بسیار صمیمی‌تر از قبل شود و تا آخر عمر ایشان هم ادامه داشت، طوری که می‌توانم بگویم نزدیک‌ترین دوست شاعر ایشان بدون هیچ‌گونه تردیدی، بنده بودم.

 پس از برگشتن از حج جلسات ادامه داشت تا اینکه آقای کمال و بعضی دوستان فوت کردند و یا جلسات دیگری راه‌اندازی شد. یکی از جلسات مهم در این مقطع، انجمن ادبی اداره ارشاد بود که سال‌ها ادامه داشت و تاکنون هم ادامه دارد. حدود ۱۰ سال دبیر این جلسه و نفر اول انجمن مشهد آقای برزگر بودند. ضمن اینکه ما پس از انجمن‌های فرخ و استاد قهرمان به همراه آقای برزگر، انجمن کمال ادب تأسیس کردیم که حلقه اولیه آن چهار نفر بودیم. آقای برزگر پیشنهاددهنده و نقش اول بودند، من نفر دوم انجمن بودم و آقای غلامرضا شکوهی و سالاروند نفرات بعدی بودند. به واسطه همین انجمن کمال ادب در چهار پنج سال گذشته در خدمت آقای برزگر بودیم و با هم نشست و برخاست داشتیم. ایشان استاد جلسه بودند و راهنمایی می‌کردند و بارها از محضر ایشان استفاده‌ها کردیم.

* از ایشان چندین مجموعه منتشر شده است، درباره ویژگی شعر ایشان بگویید.

** آقای برزگر به گواه چندین کتابی که دارند، هم شعرهای خوبی نوشته‌اند و هم نثر خوبی دارند. ایشان بیشتر شاعر اجتماعی بودند، اما علایق عرفانی زیادی هم داشتند و در این رشته هم به مقاماتی رسیده بودند. ضمن اینکه ایشان در سال‌های اخیر به واقع امیر شعر خراسان بودند. اساتید شعر مشهد که مورد تکریم و احترام مقام‌معظم رهبری هم بودند، پنج یار خراسانی و عبارت بودند از: غلامرضا قدسی‌مشهدی، احمد کمال‌پور، استاد صاحبکار، استاد علی باقرزاده بقا و استاد محمد قهرمان که همه فوت کرده بودند. پس از این بزرگواران، آقای برزگر خودشان را پنج به اضافه یک می‌گفتند و بیان می‌کردند من هم با مقام معظم رهبری همچون این بزرگان مأنوس بودم. به همین دلیل در سال‌های اخیر، آقای برزگر  نمایندگی شعر مشهد را انجام می‌دادند.

اما سال گذشته در چنین روزی بسیار ناگهانی به علت سرطان مرحوم شدند. آقای برزگر البته به واسطه ریاست بر روابط عمومی دانشکده پزشکی ارتباط زیادی با دکترها و بیمارستان‌ها داشتند، ولی از بیماری سرطان مطلع نبودند و به همین دلیل خیلی ناگهانی از میان ما رفتند. ایشان آخرین نفری بودند که در مقبره‌الشعرا شهر طوس مشهد دفن شدند. در حال حاضر پرونده مقبره‌الشعرا طوس هم بسته شده است و پس از ایشان دیگر شاعر دیگری را در این مقبره دفن نکردند.

* گویا مقبره‌الشعرا هم تقاضای همین گروه پنج نفره از رهبرمعظم‌انقلاب بوده است؟

** در نخستین جلسات انجمن ادبی که ما خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم، ایشان رئیس‌جمهور بودند و از وضعیت انجمن‌ها و خواسته شاعران پرسیدند. شاعران گفتند در همه استان‌ها و شهرهای بزرگ مثل مقبره‌الشعرا تبریز یا قطعه هنرمندان در بهشت زهرا(س) تهران، مقبره‌الشعرایی هست که شاعران و ادیبان بزرگ آنجا در آن مقبره دفن می‌شوند، ولی در مشهد چنین جایی برای شاعران و هنرمندان نیست. ایشان هم دستور دادند جایی را پیشنهاد بدهیم. به هر صورت مدتی طول کشید و در این بین چند نفر از بزرگان فوت کردند و به این مقبره نرسیدند. در نهایت با غزلی که استاد محمد قهرمان خدمت رهبری فرستادند، این کار سرعت گرفت و در مقطعی شاعران و ادیبان بزرگ خراسان در آن دفن شدند. شاه بیت شعر استاد قهرمان این بود:

امروز که از همنفسی دور نبودیم/ خوب است پس از مرگ پراکنده نباشیم

با این بیت مجدداً پرونده مقبره‌الشعرا باز و پیشنهاد شد قطعه‌ای جلو در ورودی آرامگاه فردوسی برای این کار در نظر بگیرند. در این قطعه استاد گلشین معانی، عماد خراسانی، آقای قهرمان، کمال، صاحبکار، باقرزاده، مرحوم شکوهی و در نهایت آقای برزگر دفن شدند. هفته پیش که آقای دکتر رضا افضلی به رحمت خدا رفتند، ‌ مجوز دفن کسی را در آن مقبره‌الشعرا ندادند و ما باید آقای برزگر را آخرین شاعری بدانیم که در این مقبره دفن شده است که افتخار بزرگی است.

برچسب‌ها