در ابتدا نقص فنی سامانه سوخت رسانی، علت عدم ارائه بنزین در جایگاه ها عنوان شد اما در ادامه و با بررسی های بیشتر مشخص شد که حمله ای سایبری به زیرساخت های سامانه توزیع بنزین در ایران صورت گرفته است.

جنگ روانی؛ آخرین دستاویز نظام سلطه

قدس آنلاین – وحیداکرمی: حوالی ساعت ۱۱ ظهر امروز ۴ آبان ماه ۱۴۰۰ خبرهایی بر روی تلکس خبرگزاری ها منتشر شد که حاکی از قطع بنزین در جایگاه های سوخت در سراسر کشور بود. در ابتدا نقص فنی سامانه سوخت رسانی، علت عدم ارائه بنزین در جایگاه ها عنوان شد اما در ادامه و با بررسی های بیشتر مشخص شد که حمله ای سایبری به زیرساخت های سامانه توزیع بنزین در ایران صورت گرفته است.

در همین حین، خبر حک شدن برخی از تابلوهای پیام رسان شهری در اصفهان نیز منتشر شد. در این عملیات خرابکارانه جملاتی سیاسی بر تابلوها نقش بست تا به زعم عاملان آن، مردم از وضعیت نبود بنزین بیش از پیش ناراضی و عصبانی شوند و مقدمات آشوبی دیگر را فراهم آورند. اما زهی خیال باطل.

در ادامه ماجرای خرابکاری در ایران و قطع بنزین، که موجبات ایجاد مزاحمت و مشکل برای مردم عادی را فراهم آورده بود، اولین گروهی هایی که از این ماجرا ابراز خوشحالی نموده و برطبل هاشان شادانه کوبیدند معارضان غرب نشین و سلطنت طلبها بودند. آنها در رسانه های تصویری که برای سنگ اندازی در مقابل پیشرفت مردم ایران در اختیارشان قرار داده شده است و همچنین در فضای مجازی و توئیتر و ایسنتاگرام، این خوشحالی خود را به نمایش گذاشتند. همچنین مهمترین بنگاه های خبری ضدنظام مانند bbc  و voa و ایران اینترنشنال با پوشش گسترده خبری خود از خرابکاری بنزینی امروز در ایران، سعی در ایجاد جو روانی منفی در جامعه داشتند.

در اینکه دشمنان و  بدخواهان نظام اسلامی ایران هر لحظه در فکر خرابکاری و ایجاد نارضایتی بین مردم هستند شکی نیست. آنها نمی توانند ببیند که ایران عزیز دیگر نوکر حلقه به گوش نظام سلطه نیست و در مسیر عزت و اقتدار در حال پیشروی است. به همین دلیل هر زمانی که بتوانند در این کشور اسلامی شیطنت و خرابکاری نمایند، از آن دریغ نخواهند کرد.  

اما این شیطنت ها فی البداهه و بدون برنامه ریزی نیست. دشمنان ایران اسلامی روزها و شاید سالها برای یک اقدام خرابکارانه خود برنامه ریزی کرده و نقشه می ریزند. به همین بهانه بد نیست  کمی بیشتر از پشت پرده آخرین اغتشاشات رخ داده در ایران در سالهای ۸۸، ۹۶ و ۹۸ آگاه شده تا بتوانیم بیشتر با نقش دست های خون آلود در خرابکاری ها و نیات خبیثانه نظام سلطه آشنا شویم.

پشت پرده "فتنه سبز"

" در مثلث براندازی (بازوی فکری، بازوی رسانه‌ای و بازوی اجرایی) هرکدام از مؤسسات آمریکایی فعالیت خاصی را انجام می‌دهند که در ایران نیز یک سری افراد با آنها همکاری دارند. "

این جملات گوشه ای از اعترافات یکی از جاسوس های دستگیر شده در جریان فتنه ۸۸ است. او سفرهای زیادی به آمریکا و سرزمین ها اشغالی داشته و دیدارهای زیادی با مقامات آمریکایی و صهیونیستی انجام داده و ارتباط نزدیکی با آنها داشته است. اعترافات این جاسوس شاید بهترین منبع برای شناسایی روش های براندازی حکومت ها قانونی توسط نظام غیرقانونی سلطه است. در ادامه بخش های دیگری از اعترافات این جاسوس وطن فروش را به نقل از خبرگزاری تسنیم برای شما بازگو می کنیم.

اعترافات جاسوس CIA

· پروژة دموکراسی در ایران پیرامون فرهنگ عامه مردم ایران مانند موسیقی، وبلاگ‌ها و مسائل جنسی کار می‌کند. بخش دانشجویی این مؤسسه بسیار فعال است.  در ایران افرادی که به حزب کارگزاران سازندگی نزدیک هستند، با این مؤسسه همکاری دارند.

· براندازی نرم حکومت ها توسط آمریکا، مبتنی بر انتخابات است و زمان آغاز آن حداقل۲ سال قبل از برگزاری یک انتخابات شروع می‌شود. آنها ابتدا شروع به برنامه‌ریزی کرده و نامزد مورد نظر خودشان را انتخاب می‌کنند، به‌طور نمونه آقای ساکاشویلی(رئیس جمهور وقت گرجستان) کسی نیست که یک شبه در دنیای سیاست سبز شده باشد. این فرد بورسیة «فول برایت» متعلق به وزارت خارجة آمریکاست. او سال‌ها در این کشور تحصیل کرده و برای این روزها تربیت شده است. پس از تعیین نامزد مورد نظر به‌شدت روی او سرمایه‌گذاری اجتماعی می‌کنند. به این صورت که افراد طرفدار آن نامزد به آموزش مردم به‌صورت شبکه‌ای- مدل تجاری، گلدکوئیستی- می‌پردازند که روش ثابت برای یارگیری در کمپین‌هاست. بعد از این مرحله سمبل و نماد گرافیکی و رنگی برای این نامزد انتخاب می‌کنند و شروع به آماده‌سازی افکار عمومی جهت رأی دادن به نامزدشان می‌کنند. از طرف دیگر قبل از انتخابات خودشان را آماده می‌کنند تا اگر انتخابات را واگذار کردند، شروع به تشکیک در انتخابات کنند و اعلام نمایند که تقلب صورت گرفته است و اصل مشروعیت حاکمیت را زیر سؤال می‌برند و شروع به اعتصاب می‌کنند و در نهایت انتخابات را ابطال کرده و یا مجدد با نظارت ناظران خارجی انتخابات را برگزار می‌کنند که در نهایت نامزد مورد نظرشان پیروز می‌شود".

· این فرایند در کشورهای گرجستان، صربستان، اوکراین و کرواسی انجام شده و به نتیجه هم رسیده است. نکتة قابل توجه اینکه همان متون آموزشی که در صربستان مورد استفاده قرار گرفته، به فارسی ترجمه شده و با تغییرات کمی در ایران مورد استفاده قرار گرفته است. این موارد بستگی به آداب و رسوم، فرهنگ و مذهب جامعه دارد. مهمترین عوامل اجرایی این انقلاب جوانان هستند که سرمایه‌گذاری خوبی بر روی آنها صورت می‌گیرد. بر روی انرژی جوانان حساب می‌شود. زیرا آنان تنها افرادی هستند که ۲ تا ۳ ماه از زندگی خود را بدون پول، وقف انتخابات می‌کنند.

· مدل براندازی(نظام) به سبک کودتای مخملی که برای ایران طراحی شده مانند دیگر کشورها دارای سه بازوی فکری، اجرایی و رسانه‌ای است. هرکدام از این بازوها دارای زیرمجموعه‌های فعالی هستند که به‌طور مثال بازوی فکری دارای زیر مجموعه‌های روشنفکری مذهبی، روشنفکری سکولار، سرمایه‌داری، سیاست خارجی، ادبیات و. ‌.‌. است. در هرکدام از این موارد مؤسساتی در خارج و داخل ایران هستند که به‌صورت فعال نقش دارند. "

· بازوی اجرایی این پروژه دارای شش زیرمجموعه زنان، قومی- نژادی، حقوق بشر، کارگری، NGO ها و دانشجویی است.

· بازوهای فکری پروژه کودتای مخملی در ایران نیز از اهمیت بالایی برخوردارند و شاید بتوان گفت قبل از هر مسئله‌ای کار فکری شروع می‌شود و سال‌ها طول می‌کشد که دیگر بازوها (اجرایی و رسانه‌ای) به‌کار بیفتند. بازوی فکری در ایران از سال‌های خیلی دور یعنی از اواسط جنگ آغاز شد. در همین راستا یک تفکر روشنفکری جدید از میان نیروهای مسلمان بیرون می‌آید که رهبری آن به‌عهدة عبدالکریم سروش و مجلة کیهان فرهنگی است (در آن زمان مدیریت مجموعة کیهان با سیّدمحمّد خاتمی بود).

· افراد دیگری نیز با تفکرات خاصی شروع به تئوری‌سازی در زمینة تأمین منافع آمریکا در ایران کردند. آنها موضوعاتی مانند انرژی اتمی و موشکی، حمایت از لبنان و فلسطین را آرام آرام مورد هجوم قرار می‌دادند. این تئوری‌ها در مراکز تحقیقاتی مختلفی در دولت اصلاحات پرداخته شد و در مطبوعات به‌صورت گسترده در جامعه پخش می‌شد".

پشت پرده شلوغی های ۹۶

برنامه‌ ایجاد آشوب در ایران، از مدت‌ها قبل توسط دولت آمریکا با همکاری و مشارکت رژیم صهیونیستی و پادشاهی عربستان و پادویی گروهک منافقین و با فرماندهی یک افسر اطلاعاتی آمریکایی با هویت معلوم، طراحی شده بود. آمریکایی‌ها با ایجاد پایگاه‌هایی در برخی کشورهای هم‌جوار و با بهره‌گیری از فضای مجازی و رسانه‌های غربی و پول رژیم عربستان، قصد داشتند پروژه ایجاد آشوب و ناآرامی در ایران را تحت عنوان «بهار ایرانی» با الگوگیری از آنچه در لیبی و سوریه انجام شد، طی دو مرحله در ابتدا به صورت «نافرمانی مدنی» و ایجاد «آشوب‌های اجتماعی» در شهرهای پیرامونی و در مرحله دوم با توسل به سلاح و انجام ترور، انفجارات و اقدامات مسلحانه و توسعه آن به مرکز، جنگ داخلی در کشور پدید آورند و پس از آن با دخالت نظامی آمریکا با الگوگیری از آنچه در زمان بوش پسر! در افغانستان و عراق پدید آمد، به خیال خام خود به جمهوری اسلامی ایران پایان دهند!؟

ماجرای اغتشاشات بنزینی ۹۸

نیمه شب ۲۴ آبان بود که دولت تدبیر و امید بدون داشتن تدبیری منطقی، و بدون اینکه افکار عمومی را از مزایای سهمیه‌بندی بنزین اقناع کند، قیمت بنزین را افزایش داد تا آغازی باشد برای اجرای سهیمه‌بندی. اما در عمل این اقدام فرصتی بود برای معارضان و چراغ سبزی برای ایجاد اغتشاشاتی جدید در ایران.

افزایش قیمت بنزین به این روش باعث شوک به جامعه شد و نگرانی مردم را در پی داشت و جمعی از مردم نیز برای نشان دادن اعتراض خود به خیابان آمدند و این همان فرصتی بود که اغتشاشگران آموزش دیده منتظرش بودند.

آنهایی که چشم دیدن آرامش و امنیت مردم و کشور ما را نداشتند به سرعت تیم‌های دست نشانده و آموزش دیده خود را در میان مردم جا دادند و با استفاده از شلوغی خیابان، هر کاری خواستند کردند، بانک و فروشگاه و پمپ بنزین آتش زدند، به روی مردم اسلحه کشیدند، تعدادی از حافظان امنیت مردم را به شهادت رساندند، اجازه ندادند آتش نشانی برای خاموش کردن آتش به  خیابان‌های محل حادثه نزدیک شود، حتی نگذاشتند، آمبولانس بیاید و مجروحین را با خود ببرد، زیر گلوی راننده‌های خودروهای سنگین چاقو گذاشتند و بار خودرها را وسط خیابان تخلیه کردند، با قمه، چاقو و انواع سلاح سرد و گرم به اموال بیت‌المال حمله کردند و باعث ایجاد رعب و وحشت در خیابان‌ها شدند، برایشان مهم نبود کنار محلی که به آتش می کشند، منزل مسکونی است یا مغازه ای که با سال‌ها زحمت و وام و قرض سرپا شده است. آنها حتی به مسجد هم رحم نکردند و قرآن را هم به آتش کشیدند...

ماجرای آشوب های بنزینی ۹۸ نیز مانند اتفاقات قبلی، بسیار تلخ و ناراحت کننده بود و دیدن برخی صحنه‌ها به تلخی این اتفاقات می‌افزود، اغتشاشگران هر کاری می‌توانستند کردند که تعداد بیشتری از مردم کشته شوند تا این اقدام را گردن نظام بیاندازند.

دشمنان احساس می‌کردند می‌توانند با ایجاد چنین صحنه‌هایی مردم را به ایجاد اغتشاش در خیابان تشویق کنند، اما مردم خیلی زود صف خود را از آشوبگران جدا کردند و نه تنها با آنها همراه نشدند بلکه در حمایت از نظام و در محکومیت اغتشاشات به خیابان آمدند.

نتیجه وحشی‌گری تعدادی آشوبگر میلیاردها تومان به کشور خسارت وارد کرد اما یک بار دیگر بصیرت ملت و قدرت نظام اسلامی را به رخ همگان کشید. مسلما کسانی که دست به ایجاد چنین ناآرامی‌هایی زدند در آینده هم بیکار نخواهند نشست و باید همواره مراقب چنین فتنه‌هایی بود.

نقش مدیریت هوشمندانه رهبر معظم انقلاب در کنترل آشوب ها

دشمنان قسم خورده نظام اسلامی ایران، حتی یک لحظه از فکر براندازی نظام غافل نبوده اند. آنها چندین بار توانسته اند با صرف هزینه های هنگفت و برنامه ریزی چندین ساله و... و. در ایران آشوب و بلوا ایجاد کنند. اما پس از به جای گذاشتن خسارتهای فراوان مالی و جانی، تیر آنها به سنگ خورده است و به هدف خود نرسیده اند. مهمترین دلیل این موضوع را می توان نقش مدیریت مدبرانه و هوشمندانه رهبر معظم انقلاب بیان کرد که باعث ناکام ماندن دشمنان از رسیدن به اهداف پلید خود است.  

بد نیست در پایان به قسمتی از بیانات این رهبر حکیم اشاره کنیم که ۲ روز پس از آشوب‌های آبان ۹۸ بیان شده است:

" ناامنی بزرگ‌ترین مصیبت برای هر کشوری است، برای هر جامعه‌ای است، اینها قصدشان این است. شما ملاحظه کنید در این دو روز تقریباً یعنی دو شب و یک روزی که از این قضایا گذشته همه‌ی مراکز شرارت دنیا علیه ما، این کارها را تشویق کردند؛ از خانواده‌ی منحوس خبیث خاندان پهلوی تا مجموعه‌ی خبیث و جنایت‌کار منافقین، اینها دارند مرتّباً در فضای مجازی و در جاهای دیگر تشویق میکنند، ترغیب میکنند که این شرارتها انجام بگیرد. من عرضم این است: هیچ‌کس به این اشرار کمک نکند؛ هیچ انسان عاقل و شایسته‌ای که به کشور خودش علاقه‌مند است، به زندگی راحت خودش علاقه‌مند است، به اینها نباید کمک بکند؛ اینها اشرارند، این کارها کار مردم معمولی نیست. "

انتهای پیام/

برچسب‌ها