‌سفر بن‌سلمان ولیعهد عربستان به مصر و ترکیه در حالی اتفاق افتاد که بسیاری از کارشناسان این سفر را بسیار مهم تلقی کرده و از روابط جدید بین ترکیه و آنکارا پرده برداشته‌اند.

پیوند ارتجاع و سکولاریسم

برخی این سفر را مربوط به تثبیت جانشینی بن‌سلمان و حل اختلافات داخلی در آستانه سفر بایدن به این کشور تلقی می‌کنند و برخی دیگر نیز بحث انرژی، یمن و به‌خصوص مسائل مربوط به تحدید قدرت ایران را از پیامدهای این سفر عنوان نموده‌اند.
 درباره چرایی اهمیت سفرهای اخیر بن‌سلمان با دکتر پرهام پوررمضان تحلیلگر مسائل بین‌الملل و پژوهشگر مرکز پژوهش‌های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه به گفت‌وگو نشسته‌ایم و ابعاد این قضیه را بررسی نمودیم.

آقای دکتر، سفر بن‌سلمان به آنکارا در این برهه چه اهمیتی دارد؟ به نظر شما این سفر چه پیامدها و دستاوردهایی به همراه خواهد داشت؟
در آینده بسیار نزدیک قرار است نشستی با عنوان «ریاض» در عربستان شکل بگیرد، پیامدها و اهدافی که در این سفر وجود دارد می‌تواند ارتباط مستقیم با دستورکار و اتفاقات داخل اجلاس داشته باشد. قطعاً یکی از چارچوب‌های مهم اجلاس ریاض این است که چگونه شرکت‌کنندگان می‌توانند خطر و نفوذ ایران را در منطقه کاهش دهند و یا از بین ببرند. نکته دیگر تغییر رویکردی است که در کشورهای ترکیه و مصر رخ داده. در رصد تحولات منطقه می‌بینیم مصر، ترکیه و عربستان باوجود اختلافات دیرینه‌ای که دارند، به‌سمت هم‌افزایی و مشارکت پیش می‌روند. به‌عنوان مثال وقتی مسئله قتل خاشقچی رخ داد، روابط ترکیه با عربستان به سمت تیره و تار شدن پیش رفت. یا زمانی که السیسی علیه مرسی در مصر کودتا کرد روابط مصر و ترکیه به‌سمت تیره و تارشدن پیش رفت. یا اینکه عربستان و مصر رویکرد ضداخوانی دارند، اما ترکیه از اخوان به عنوان برادر بزرگ‌تر در مباحث رسانه‌ای و سیاست‌گذاری داخلی نام می‌برد.

در تقسیم‌بندی اهداف سفر بن‌سلمان به ترکیه؛ چه میزان مسائل مربوط به ایران در دستور کار قرار می‌گیرد؟
چهار مبحث بسیار مهم وجود دارد، اول؛ بحث بحران انرژی است که بسیار اهمیت دارد و عربستان سعودی در رابطه با انرژی می‌تواند تصمیماتی بگیرد که برقیمت نفت اثر بگذارد. اگر جنبه سیاسی بر تصمیمات بن‌سلمان اثر بگذارد، می‌تواند به‌ضرر جمهوری اسلامی ایران باشد اما اگر تصمیم از سیاست‌زدگی خارج شود و بر مدار انرژی باشد، می‌تواند به نفع جمهوری اسلامی باشد. باتوجه به بحران اوکراین، انرژی در حال تبدیل به یک آیتم اصلی است. در حال حاضر بن‌سلمان تمایل دارد عربستان را به‌عنوان یک قدرت احیا کند و در تلاش است بتواند در مسئله پسابحران اوکراین همواره خود را به‌عنوان یک بازیگر مهم، راهبردی و کلیدی نشان دهد.
دوم مسئله هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران است. برخلاف اعلام جمهوری اسلامی مبنی بر صلح‌آمیز بودن مباحث هسته‌ای به گمان کشورهای عربی و به‌خصوص عربستان این یک خطرمحسوب می‌شود. به نظر می‌رسد عربستان به‌دنبال آن است در مسئله هسته‌ای در منطقه ایفای نقش نماید که اگر مذاکرات به سمت مثبت پیش رفت به‌عنوان یک پیشران مثبت عمل کند و اگر مذاکرات به سمت بن بست حرکت نمود، به عنوان احیاگر باشد.
سوم؛ مقابله با نفوذ راهبردی ایران است. محور مقاومت در غرب آسیا شکل گرفته و ایران می‌تواند به عنوان رهبر این مقاومت بازیگری کند. بنابراین عربستان معتقد است باید برای کاهش دامنه نفوذ ایران متحدان خود را افزایش دهد. یکی از متحدانش ترکیه است که با ایران دارای سیاست همسایگی است. عربستان می‌تواند در تمام کشورهایی که ایران در آن حضور دارد، نقش آفرینی کند.
مسئله دیگر نیز آتش‌بس شکننده یمن است که یکی از موضوعات مهم سفر بن‌سلمان به ترکیه است.

آیا روابط عربستان با آمریکا و اسرائیل در حال توسعه است؟
کشورها زمانی که می‌خواهند روابط راهبردی و عمیقی را تجربه کنند به سمت روابط دفاعی‌ امنیتی پیش می‌روند. در همین راستا رابطه عربستان و آمریکا یک رابطه راهبردی، عمیق و سنتی است؛ چرا که برپایه دفاع و امنیت شکل گرفته است. این مسئله نیز اهمیت دارد که آمریکایی‌ها در هدایت دولت سعودی برای مقابله با نفوذ ایران نقش بسیار مهمی دارند. روابط اسرائیل و عربستان نیز از دوجنبه قابل بررسی است: اول نگاه واقع‌گرایانه دوم نگاه ایده‌آل.
از طرفی گفته می‌شود فلسطین مسئله جهان اسلام است، اما آیا کشورها برای پیوستن به طرح صلح ابراهیم به این مسئله توجه می‌کنند یا خیر؟ اگر بخواهیم ایده‌آل بحث کنیم، عربستان حل و فصل مسئله فلسطین را به‌عنوان پیش‌شرط امضای معاهده صلح ابراهیم اعلام می‌کند. چون خود را رهبر جهان اسلام می‌داند و از این شخصیت حقوقی جهان استفاده می‌کند. اما در نگاه واقع‌گرایانه عربستان پالس مثبت به اسرائیل می‌دهد. در پروازهای مستقیم بین امارات -اسرائیل و بحرین- اسرائیل؛ عربستان آسمان خود را در اختیار آن‌ها قرار داده است. اما عربستان در نهایت به رژیم صهیونیستی به عنوان یک دشمن نگاه نمی‌کند، البته اسرائیل دوست راهبردی عربستان هم نیست؛ چرا که عربستان به دلیل عدم رغبت بایدن به حمایت از او، به‌شدت دنبال بازی با کارت اسرائیل و خنثی کردن این نگاه است. عربستان درپی حرکت نمایشی و صوری نیست، بلکه به‌دنبال آن است که بتواند برای تقویت خود
 از این رژیم استفاده کند.
ایالات متحده از مدت‌ها پیش بحث میانجی‌گری بین رژیم صهیونیستی، عربستان و مصر را آغاز کرده است. توافقاتی نیز صورت گرفت تا مصر حاکمیت دو جزیره راهبردی خود را به عربستان بدهد. این‌ها همه پالس‌های مثبتی است که به رابطه اسرائیل و عربستان بینجامد و به‌ خیال خودشان تیر آخری بر پیکر جمهوری اسلامی خواهند زد.

خبرنگار: زینب اصغریان

برچسب‌ها