بازی معروف رولت روسی را بسیاری از ما می‌شناسیم که بازی مرگ وزندگی هم گفته می‌شود. در این بازی تنها یک گلوله در خشاب توپی سلاح کلت قرار داده می‌شود و هر شرکت کننده بعد از چند بار چرخاندن خشاب اسلحه را روی شقیقه خودش گرفته وشلیک می‌کند ...

علی محمدزاده/

بازی معروف رولت روسی را بسیاری از ما می‌شناسیم که بازی مرگ وزندگی هم گفته می‌شود. در این بازی تنها یک گلوله در خشاب توپی سلاح کلت قرار داده می‌شود و هر شرکت کننده بعد از چند بار چرخاندن خشاب اسلحه را روی شقیقه خودش گرفته وشلیک می‌کند ...

برداشت افراد مختلف این بازی می‌تواند بسیار متنوع باشد؛ از نشان دادن شجاعت گرفته تا بی‌حوصلگی یا میل به خودکشی یا حتی قمار و شکنجه.

حال با همین مقدمه می‌خواهیم ببینیم بازی اخیر دولت اردوغان در نهایت می‌تواند به کدام یک از این برداشت‌ها ختم شود.

دولت ترکیه در یک سال اخیر در مقاطع مختلف سعی در وزن کشی سیاسی خود در عرصه بین‌المللی و منطقه‌ای داشته که بروز آن را در مباحثی چون خرید سامانه دفاع موشکی از روسیه وبرهم خوردن معادلات آن‌ها برای خرید هواپیماهای پیشرفته اف ۳۵ از آمریکا و تهدید به خروج این کشور از ناتو می‌توان مثال زد.

اما به نظر می‌رسد با تحلیل شعارها و صحبت‌های اردوغان در سال‌های پیش به خوبی می‌توان فهمید همان‌گونه که خودش هم به طور ضمنی و گاهی آشکار بر زبان آورده، رؤیای دوباره امپراتوری عثمانی را در سر دارد و همواره سعی کرده در جایگاه یک قدرت بین‌المللی ومنطقه ای ظاهر شود و رفتارهای اخیر وی به ویژه پس از سرکوب کودتای صورت گرفته علیه دولتش بیش از پیش نمایان‌تر شده است.

آنچه مسلم است اردوغان به خوبی می‌داند در میان دولت‌های اروپایی در هیچ حوزه‌ای نمی‌تواند کشور خود را به عنوان عنصری تأثیر گذار معرفی کند؛ بنابراین سعی دارد در میان کشورهای منطقه وبا تأکید بر عنصر دین برای خود اعتباری کسب کند.

با این وصف دولت اردوغان به تصور اینکه پس از خروج نیروهای آمریکایی از سوریه به بهانه تاریخی مقابله با کردها خواهد توانست فرصت یک خودنمایی داشته باشد، جنگ بی‌بهانه‌ای را آغاز کرده که بیشتر شبیه همان بازی رولت روسی است.

اردوغان و همفکرانش شاید با دل سپردن به همان احتمالات بازی رولت روسی وارد این جنگ شده باشند و در دور اول یعنی مرحله حمله اولیه خود را پیروز میدان ببینند، اما بی‌شک یا به دور بعدی بازی فکر نکرده‌اند یا اینکه دچار اشتباه خود خواسته ناشی از خود بزرگ بینی شده‌اند واین اقدام را تمرینی برای امپراتوری رؤیایی اردوغان می‌دانند.

گویا دولتمردان ترکیه فراموش کرده اند که نخستین لازمه جنگ به بهانه آزاد سازی این است که یا سرزمین منطقه مورد نظر بخشی از خاک کشور مهاجم است یا آنکه سکنه آن منطقه خواهان نجات خود از دست حکومت مرکزی هستند که در این مورد هیچ کدام از بهانه‌های آزاد سازی دلیل این حمله ترکیه نیست و حتی حمله وی موجب اتحاد کردها با دولت سوریه شده که اگر ادامه پیدا کند شاید به نفع اتحاد ملی سوریه هم بشود.

از سوی دیگر دولت ترکیه فراموش کرده اقتصادی شیشه‌ای دارد؛ اقتصادی که برای جنگ طراحی نشده و نیاز اصلی پولساز بودن آن داشتن امنیت و آرامش مطلق است؛ چراکه بخش عمده درآمد کشور ترکیه از خدمات گردشگری یا وابسته به گردشگری تأمین می‌شود واگر یک انفجار در شهری مانند استامبول رخ دهد، مانند آن است که یک ناو جنگی در دریا غرق شده و شاید هم خسارت بیشتری داشته باشد.

نکته دیگر اینکه بر اساس گزارش‌های پخش شده از سوی رسانه‌های مختلف دنیا بخش عمده‌ای از جمعیت ترکیه مخالف جنگ به معنای کلی و مخالف این نوع از جنگ افروزی مبتنی بر جاه طلبی هستند؛ بنابراین اقدام اخیر دولت این کشور به طور حتم پشتوانه مردمی هم ندارد تا در صورت تداوم و تغییر چهره جنگ امیدوار به حضور و حمایت مردم ترکیه از این جنگ افروزی بود.

با در کنار هم قرار دادن تمام این احتمالات و پیش فرض‌ها باید گفت بازی اخیر اردوغان هم مانند بازی رولت روسی چند تفسیر دارد وبیشتر از آنکه نشان از شجاعت و قدرت وی باشد، بیشتر به یک قمار خطرناک شبیه است که حتی اگر بپذیریم در کوتاه مدت و برای پایان دادن به آتش جنگ در این منطقه بخشی از خواسته های اردوغان مورد قبول جامعه بین‌المللی یا قدرت‌های جهانی قرار گیرد تردیدی نیست در دراز مدت خسارت‌های جبران‌ناپذیری برای این کشور به دنبال دارد؛ چراکه نه دولت اردغان ابزار قدرت نمایی طولانی دارد و نه اینکه جامعه جهانی تحمل این‌گونه ترک تازی‌های خود خواهانه را دارد.

برچسب‌ها