بنابر تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامت روان مفهومی فراتر از ابتلا نبودن به اختلال‌های روانی و همچنین داشتن شرایط خوب ذهنی، ادراک خودکارآمدی، استقلال و خودمختاری، کفایت و شایستگی، وابستگی میان‌نسلی و خودشکوفایی توانمندی‌های بالقوه فکری و هیجانی است. این درحالی است که امروزه در جوامع جهانی به خصوص در جامعه ما بسیاری در این مقوله‌ها با چالش مواجه هستند.

بی‌مهری بیمه‌ها به سلامت روان

محبوبه علی‌پور/

بنابر تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامت روان مفهومی فراتر از ابتلا نبودن به اختلال‌های روانی و همچنین داشتن شرایط خوب ذهنی، ادراک خودکارآمدی، استقلال و خودمختاری، کفایت و شایستگی، وابستگی میان‌نسلی و خودشکوفایی توانمندی‌های بالقوه فکری و هیجانی است. این درحالی است که امروزه در جوامع جهانی به خصوص در جامعه ما بسیاری در این مقوله‌ها با چالش مواجه هستند.

*هراس از برچسب‌ها

دکتر حمید اصغری‌پور، نایب رئیس سازمان نظام روان‌شناسی خراسان رضوی در این باره می‌گوید: امروزه در جوامع جهانی هرقدر با پیشرفت‌های ارزنده در حوزه علم و فناوری روبه‌رو شدیم که موجب شده بیماری‌های جسمی و عوارض ناشی از آن‌ها کاهش یابد، اما در مقابل شاهد رشد اختلالاتی هستیم که سلامت روان بشر را تهدید می‌کنند. از همین رو در دنیای امروز موضوع بهداشت روان از امور جدی به شمار می‌آید. ناگفته نماند که در این امر تغییر در سبک زندگی بی‌تأثیر نبوده است. درحال حاضر در کشور ما چالش‌هایی در زمینه تأمین سلامت روان نیز وجود دارد. بنابر گزارشی که از سوی دفتر سلامت روان وزارت بهداشت ارائه شده در گروه سنی ۱۵ تا۶۴ سال؛ ۶/۲۳ درصد افراد مبتلا به اختلالات روان‌شناختی و روان‌پزشکی هستند. به تعبیر دیگر این رقم معادل یک چهارم جمعیت جامعه محسوب می‌شود. به این ترتیب از هر چهار نفر، یک نفر نیازمند خدمات روان‌درمانی است. البته این آمار به افرادی اشاره دارد که مشکلات خود را ابراز کرده‌اند. بسیاری از افراد نیز بیان ناراحتی و مشکلات عاطفی و روانی را ضعف و برچسبی برای خود می‌دانند درنتیجه آن را پنهان کرده و به مراکز مشاوره برای دریافت خدمات لازم مراجعه نمی‌کنند.

اگر بخواهیم به طور واقعی به آمار یاد شده توجه کنیم؛ می‌توان گفت حدود یک سوم جمعیت ما دچار اختلالات روانی بوده و نیاز به مداخلات درمانی دارند.

وی همچنین تصریح می‌کند: بنابر مطالعات صورت گرفته در نوع اختلالات؛ اضطراب و افسردگی بیش از سایر موارد مشاهده می‌شود. مشکلات یادشده  به عنوان مادر دیگر اختلالات شناخته می‌شوند، چراکه زمینه‌ساز دیگر نارسایی‌ها و امراض به شمار می‌آیند. برای نمونه مادری که دچار افسردگی شده، این قضیه بر کیفیت فرزندپروری و رابطه با همسرش نیز اثرگذار است. همچنین مردی که دچار این چالش می‌شود در مدیریت زندگی فردی و تولید و اشتغال با مشکل مواجه بوده و نمی‌تواند نقش و کارکرد شهروند سالم را ایفا کند. بنابراین زمانی که چنین اختلالاتی به درستی و به موقع درمان نشوند به دیگر بخش‌های جامعه سرایت کرده و بر کارکرد آن‌ها اثرگذارند.

*بی‌مهری بیمه به سلامت روان

به اعتقاد صاحبنظران در حال حاضر ۱۴درصد کل هزینه سلامت مربوط به اختلالات روانی است، حال آنکه تنها ۳درصد بودجه به درمان این بیماری‌ها اختصاص می‌یابد. این درحالی است که براساس اعلام سازمان بهداشت جهانی هر یک دلار هزینه در حوزه سلامت روان منجر به صرفه‌جویی چهار دلاری می‌شود.

نایب رئیس سازمان نظام روان‌شناسی خراسان رضوی نیز ضعف‌های موجود در حوزه سلامت روان جامعه را ناشی از بی‌توجهی به این حوزه دانسته و تأکید می‌کند: ریشه این چالش‌ها تنگناهایی است که در ساختار تخصیص امکانات و بودجه در نظام بهداشتی ما وجود دارد.

وی تصریح می‌کند: خدمات بهداشت روان به طور فراگیر و گسترده تحت پوشش سازمان‌های بیمه قرار نمی‌گیرد، به طوری که تنها چند نهاد و سازمان محدود خدماتی را در این زمینه برای نیروهای تحت پوشش خود قائل شده‌اند. این درحالی است که خدمات بهداشت روان در مقایسه با خدمات تأمین سلامت جسمی به مراتب پرهزینه‌تر و ضروری‌تر است. بنابر آخرین تعرفه‌های مصوب از سوی سازمان نظام روان‌شناسی برای انجام یک جلسه ۴۵ دقیقه‌ای مشاوره توسط متخصص دارای مدرک کارشناسی ارشد ۹۰ هزار تومان و مدرک دکترا ۱۳۰ هزار تومان محاسبه می‌شود. این درحالی است که درمان اختلالات روانی نیازمند چندین جلسه متوالی مشاوره است. ازهمین رو صرف چنین هزینه‌هایی در توان عموم مردم نیست و در عمل شهروندان بسیاری از این خدمات محروم هستند.

*دردسرهای چندگانگی فرهنگ و نبود انسجام بین نهادهای متولی

دکتر اصغری‌پور همچنین می‌گوید: متأسفانه همکاری و هماهنگی عملیاتی بین نهادهایی که باید در راستای بهداشت روانی شهروندان گام‌هایی بردارند، بسیار ضعیف است. وقتی بر عملیاتی بودن این قضیه اشاره می‌شود منظور تنها برگزاری چند جلسه و همایش و یا ارائه گزارش دستگاه‌ها نیست، بلکه باید به میان مردم آمده و خدمات مورد نیاز را در اختیار شهروندان قرار دهیم. وی ادامه داد: درحالی بر تشکیل کارگروه سلامت روان در استانداری اشاره می‌شود که من به عنوان نایب رئیس سازمان نظام روان‌شناسی در این استان، اطلاعی ندارم و حتی یک بار به عنوان یکی از اعضا در نشست‌های کارگروه یادشده دعوت شدم. در واقع وقتی اعضای این سازمان حضور ندارند به معنای آن است که سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌سازی‌های این کارگروه تخصصی نبوده و اثرگذاری کافی ندارد، درحالی که براساس قانون اساسی، سازمان نظام روان‌شناسی متولی خدمات سلامت روان در جامعه است.

بنابراین برنامه‌هایی که برای تأمین سلامت روان جامعه طراحی و اجرا می‌شود باید براساس پژوهش‌های علمی و نظر و مشارکت متخصصان امر صورت گیرد. از همین رو تمام نهادهایی که در این زمینه مأموریت یا مسئولیتی دارند همانند استانداری خراسان رضوی، دانشگاه علوم پزشکی، شهرداری‌ها، سازمان بهزیستی و سایر نهادهای مردمی، باید در راستای سیاست‌های سازمان نظام روان‌شناسی استان حرکت نموده و به این امر مهم کمک نمایند.

حمید اصغری‌پور، پژوهشگر روان‌شناسی ازدواج و خانواده با اشاره به چالش‌های مهمی که در خراسان رضوی با آن‌ها مواجه هستم مانند موضوع ازدواج جوانان، آمار نگران‌کننده طلاق، طلاق عاطفی، همسر آزاری، فرزند آزاری، اعتیاد، بیکاری جوانان، کمبود امکانات اوقات فراغت و مشکلات ساختاری کمبود نشاط و شادابی در بین جوانان در استان بر لزوم برنامه‌ریزی بهتر برای شکل‌گیری کارگروه سلامت روان و اختصاص بودجه خاص برای اجرایی نمودن طرح‌های ارتقای کیفیت زندگی شهروندان تأکید کرد.

برچسب‌ها