پیشنهاد سردبیر

۱ تیر ۱۳۹۱ - ۱۶:۲۷
کد خبر: 55142

چند سال پیش در دادگاه کیفری‌ استان، پرونده‌ای را مورد رسیدگی قرار دادم که در آن مردی به خاطر خیانت همسرش، مرتکب دو فقره قتل شده‌ بود.<BR>

خیانت یک زن موجب قتل دو نفر شد !

به گزارش قدس آنلاین به نقل ازجام جم: ماجرا از این قرار بود که مرد جوان همسرش را در باغی با مرد غریبه دیده و آنها را به قتل رسانده و اجسادشان را آتش زده‌ بود.

اجساد این دو زمانی پیدا شد که فرزند مردی که با نگار ارتباط داشت، به پلیس خبر داده بود پدرش گم‌ شده ‌است.

البته او به صورت جداگانه خود به جستجوی پدرش پرداخته و توانسته ‌بود جسد او را پیدا کند. این جوان به پلیس گزارش کرده‌ بود وقتی وارد باغی شده که گفته می‌شود پدرش به آنجا رفته جسد را داخل گودالی پیدا کرده‌ است.

کار تحقیق در این محل انجام شد و علاوه بر جسد مرد مفقودی جسد زن دیگری هم پیدا شده ‌بود. پلیس تحقیقات بیشتر انجام داده و شوهر زن مقتول به عنوان مظنون بازداشت شد.

او اتهام را قبول کرده و گفته ‌بود که شاهد رابطه همسرش با مرد غریبه بوده ‌است و آنها را به قتل رسانده و جسدشان را به آتش کشیده ‌است.

وقتی جلسه دادگاه تشکیل شد و نماینده دادستان، کیفرخواست را خواند، اولیای‌دم حاضر شدند. پسر مرد مقتول که جسد را پیدا کرده ‌بود، پشت تریبون قرار گرفت تا در مورد آنچه دیده ‌است، توضیح دهد.

او گفت: پدرم شب از خانه خارج شد و گفت با یکی از دوستانش در باغ وی، قرار دارد. او دیگر نیامد. فردای آن روز ما سراغ دوست پدرم رفتیم. او گفت با پدرم بوده اما فقط یک ساعت و بعد از هم جدا شدند.

ما به پلیس شکایت کردیم و البته من خودم هم دنبال پدرم گشتم و به باغی رفتم که قرار بود پدرم در آنجا دوستش را ببیند، با دقت آن اطرف را نگاه کردم و گودالی دیدم، خوب که دقیق شدم، متوجه شدم جسد پدرم در گودال است. به پلیس خبر دادم و آنها آمدند و جسد زنی را هم پیدا کردند. این جوان و خانواده‌اش مدعی‌ شدند زن جوان را نمی‌شناسند.

سپس متهم آمد تا توضیحاتی ارائه دهد، او گفت:37 روز بود که ازدواج کرده ‌بودم. در دو هفته اول زندگی مشترک متوجه شدم همسرم با کسی ارتباط دارد حتی کارمان به جدایی هم کشید اما لحظه آخر پشیمان شدم چون زنم را دوست داشتم.

با این حال به زنم مشکوک بودم.روز حادثه سرکار بودم که متوجه شدم همسرم از مقابل مغازه رد شد. او فکر نمی‌کرد در آن ساعت من در مغازه باشم چون در کارگاه کار می‌کردم و گاهی برای خرید جنس به مغازه می‌‌آمدم. اما از قضا من آن ساعت در مغازه بودم، پشت‌سر همسرم مردی راه می‌رفت، آنها وارد باغ شدند، من هم به آن باغ رفتم و متوجه شدم همسرم با آن مرد در الونک باغ رابطه دارد، همسرم را وقتی در آن وضعیت دیدم، کنترل خودم را از دست دادم. به همین خاطر هر دوی آنها را کشتم و اجسادشان را در چاله انداختم و آتش زدم.

این مرد در طول مدت دادگاه گریه می‌کرد. البته شرایطی که قتل را از عمد به شبه عمد تبدیل می‌کرد، در این پرونده وجود نداشت، اما خیانت همسر متهم محرز بود. او نتوانسته ‌بود خشم خود را کنترل کند و به جای اطلاع به ماموران پلیس، خود راسا اقدام کرده‌ بود که البته منجر به صدور رای قصاص برای او هم شد.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • امير IR ۱۶:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۱
    0 0
    خوب کاري کرده،دمش گرم.سزاي هردوشون مرگ بوده...
  • توسيوند IR ۰۸:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۲
    0 0
    حالا قانون چي ميگه؟