و این در حالی است که طی این سالها ما برخورد مناسبی با فناوریهای نوظهور نداشتهایم و مسؤولان در بر خورد با امکانات جدید همواره سراغ زیر ساختهای فنی ،ارتباطی و کنترلی رفته اند، در صورتی که باید به زیر ساختهای تربیتی و اخلاقی افراد جامعه بیشتر توجه میکردند تا مردم با هر مسأله ای سلامت اخلاقیشان به خطر نیفتد.
اما مسأله این روزها بحث «G3» یا نسل سوم تکنو لوژی ارتباطی است که موافقان و مخالفان زیادی دارد، اما به نظر نگارنده، باید در این زمینه کلیت موضوع را مورد نظر قرار داد و بیش از آن که تکنولوژی را مقصر این ماجرا تلقی کنیم، لازم است تا افراد بویژه جوانان بیاموزند مسؤولیت کارها و انتخابهایشان را بر عهده بگیرند. در واقع همان چیزی که در دین ما با عنوان تسلط نفس اماره بر نفس مطمئنه وجود دارد، از نظر علمی هم مطرح است، یعنی باید آموزشهای خاصی به افراد جامعه بدهیم تا بتوانند عزت نفسشان را بالا ببرند و توان کنترل خواسته هایشان را بدست بیاورند تا در مواجهه با هر امکان و ابزاری، دچار انحراف نشده و مشکل اخلاقی پیدا نکنند.
از سویی دیگر ما افرادی را در جامعه داریم که از نظر اخلاقی، سست عنصر و ضعیف هستند و ممکن است هر زمانی به راحتی اخلاق را زیر پا گذارند. این گونه افراد راههای مختلفی را برای ایجاد مزاحمت، پرخاشگری، آزار دادن دیگران و یا رعایت کردن حقوق و اصول آداب و معاشرت در پیش میگیرند. حال اگر این افراد از ماهواره نیز استفاده میکنند، باید اذعان کرد که این گونه تکنولوژیها با برنامههایشان زیر پا گذاشتن اخلاقیات را تسهیل میکنند، اما نباید از یاد ببریم که ابزاری مثل ماهواره عامل اصلی نیست. به عبارت دیگر ما نباید بیندیشیم که چنین افرادی طبیعی هستند و این تکنولوژی است که آنان را دچار انحرافات میکند .
با وجود همه اینها، ما طی چند دهه گذشته بیشتر از روشهای حذفی استفاده کرده و به دنبال ایجاد قوانین و ساختار و سازمان و مقابله با فناوری بوده ایم و متأسفانه ازآگاه سازی افراد جامعه غفلت کردهایم. زیرا بر این باور بودهایم که با حذف، سانسور و دور کردن میتوانیم مسایل را حل کنیم، در حالی که میدانیم هر چقدر محدودیتها را بیشتر کنیم، نتیجه عکس میگیریم و با این روشها نمی توان مفاهیم اخلاقی را در جامعه گسترش داد .
بر رسیهای انجام شده نشان داده، در پیش گرفتن سیاستهای حذفی سبب میشود زیر پا گذاشتن اخلاقیات در جامعه سیر صعودی داشته باشد، بنابراین باید بیشتر بر پرورش شخصیت افراد سرمایه گذاری کنیم و افراد جامعه را آن گونه تربیت کرده وآموزش دهیم تا مطلع و آگاه پرورش یابند.
ما امروزه در جامعه افراد صاحب فن و تحصیلکردگان و نخبگان زیادی داریم که سرمایههای انسانی کشور محسوب میشوند، اما از سرمایههای شخصیتی غافل ماندهایم. به نظر من، امروزه جامعه ما نیازمند سرمایه گذاری شخصیتی است، زیرا این مسأله عامل مهمی در ارتقای اخلاق فردی و اجتماعی محسوب میشود.
* جامعه شناس
نظر شما