موج گستردهای از واکنشهای رسانهای به این اقدام در داخل و خارج از کشور پدید آمد.
در نگاه نخست، این موج رسانه ای با رویکرد ابراز احساسات و علاقه به ساحت شهیدان است و نشان از عمق عشق و ارادت مردم در هر سلیقه و گرایش سیاسی و اعتقادی به شهیدان دارد؛ اما در این میان، ردپای شیطنتهای پیاده نظام رسانهای وابسته به نظام سلطه و حامیان صدام در جنگ تحمیلی دیده میشود که تلاش میکنند با سوار شدن بر موج احساسات پاک مردم، اهداف شومی را در ایجاد تفرقه و حس بدبینی نسبت به فرماندهان نظامی دنبال کنند. یکی از خطوط خبری که رسانههای وابسته به جریان معاند انقلاب در خصوص شهدای مظلوم غواص دنبال کردند، تمرکز بر عملکرد فرماندهان بلندپایه جنگ در ادامه این عملیات - پس از آگاهی از لو رفتن عملیات- بود. فعالان این خط خبری، تلاش میکند تا با پنهان کردن نقش حامیان بینالمللی صدام، بر نقش فرماندهان در شهادت رزمندگان تأکید کنند و هیچ اشارهای به پشتیبانیهای اطلاعاتی دولتهای غربی بویژه آمریکا در این زمینه نکنند.
این در حالی است که بر اساس اسناد مستند بین المللی، یکی از علتهای اصلی لو رفتن عملیات کربلای 4، انتقال اطلاعات عملیات به دست سرویس جاسوسی آمریکا به عراق و هم چنین همکاری جریانهای سیاسی معاند داخلی برای جاسوسی نظامی و گردآوری اطلاعات درباره تحرکات نیروهای ایرانی بوده است.
گزارشی کوتاه از عملیات کربلای 4
عملیات کربلای 4، در دی ماه 1365 در شرایطی انجام شد که از نظر اجتماعی، مردم ایران منتظر یک پیروزی بزرگ و سرنوشتساز و پایان جنگ بودند.
این فضای عمومی که پس از عملیات بزرگ والفجر 8 و فتح فاو، ابعاد روانی ویژهای پیداکرد، سبب هجوم بینظیر نیروهای مردمی به جبهه ها شد که در تاریخ 8 ساله جنگ تحمیلی، تنها در عملیات فتحالمبین در سال 61 نمونه داشت.
از سوی دیگر، پس از عملیات والفجر 8، عراق با استفاده از نظرهای کارشناسان نظامی آمریکایی و اروپایی به اجرای سلسله عملیات دفاع متحرک اقدام کرد تا هم پیروزی ایران را در فاو خدشهدار کند و هم توان نظامی ایران را در نبردهای فرسایشی و پراکنده رو به تحلیل برد تا در نهایت با ضربهای کاری، مسأله جنگ را به سود خودش پایان دهد.
این دو مسأله، با شرایط خاص اقتصادی و سیاسی ایران در سال 65 و فشارهای بینالمللی برای پایان جنگ و نیز حضور مستقیم آمریکا درجنگ با ایران (در خلیج فارس و جنگ دریایی و در جنگ اطلاعاتی) فرماندهان و متولیان جنگ در ایران را برآن داشت تا بههرراه ممکن، با اجرای عملیات کربلای4، هم از ظرفیت حضور بالای مردم در جبهه بهره بگیرند و هم با تصرف بصره (با در اختیار داشتن فاو) دست بالا را در پایان جنگ و مذاکرات پس از آن، داشته باشند.
در این عملیات قرار بود حدود 15000 غواص خط شکن با عبور از طول رودخانه اروند و گذر از روبهروی خطوط عراقیها، در مقابل چند نقطه حساس از ساحل بصره وارد خطوط عراقی ها شوند و پس از شکستن استحکامات خط اول دفاعی عراق، موج دوم نیروها در تک اصلی، پیشروی را به سوی بصره ادامه دهند و عملیات سرنوشت را به سرانجام نیکو برسانند.
نقش آمریکا در لو رفتن عملیات کربلای 4
عملیات کربلای 4 با کمک مستقیم آمریکاییها در انتقال اطلاعات مربوط به تحرکات نظامی ایرانیها که به وسیله هواپیماهای جاسوسی آواکس و تصاویر ماهوارهای به دست آمده بود، در همان ساعات آغازین و با تلفات سنگین نیروهای خودی، عملیات متوقف شد.
در خصوص کمکهای اطلاعاتی آمریکا به عراق در مورد عملیات کربلای 4، میتوان به اظهارات «عدنان خیرا... » وزیر دفاع وقت عراق پس از عملیات کربلای 4 اشاره کرد که پیدرپی از آمریکاییها برای دادن اطلاعات تشکرمی کند.
وفیق السامرایی، رئیس استخبارات نظامی عراق در زمان جنگ در مصاحبه با نشریه الحیات اعلام کرد: «اگر حمایت غرب نبود، صدام نمی توانست جنگ علیه ایران را آغاز کند و ادامه دهد». وی نقش ایالات متحده در کمک به صدام را چنین بر میشمارد: «ارائه اطلاعات کامل به عراق درمورد آرایش نظامی نیروهای ایران. تشویق متحدین خود دراروپا و منطقه به اعطای کمک مالی به عراق. تحریم ایران وجلوگیری از دستیابی آن به تسلیحات و تجهیزات مدرن.»
مارک پری، نویسنده و تحلیلگر آمریکایی در زمینه حمایتهای اطلاعاتی آمریکا از صدام، در کتاب «کسوف؛ آخرین روزهای سیا » مینویسد: «وزارت دفاع آمریکا اطلاعات و مشخصات دیپلماتهای ایرانی و برنامههای تدوین شده برای حمله به ایران، با ذکر نقاط حساس برای بمباران، نقاط مختلف ایران را دراختیار دولت عراق قرار میداد.»
مارک پری همچنین مینویسد: «در ماه اوت 1986 سازمان سیا یک سیستم بسیار پیچیده و امن ایجاد کرد که واشنگتن را مستقیم به عراق وصل میکرد. برای دو ماه متوالی صدام از طریق ایستگاه بغداد اطلاعات مستقیمی در باره آرایشهای نظامی ایران دریافت میکرد. این مرکز همچنین قادر بود اطلاعات بسیار دقیق را برای فرماندهان عراق تهیه کند. این اطلاعات برای آن داده میشدند که به رژیم عراق علیه ایران برتری و امتیاز بدهد. »
براساس گزارش نشریه آمریکایی فارین پالیسی، آمریکا در جنگ ایران و عراق با وجود اطلاع از تصمیم عراق برای استفاده از سلاحهای شیمیایی، کمکهای اطلاعاتی درا ختیار عراق گذاشت. این کمکها پس از پیشبینی پیروزیهای استراتژیک ایران در جبهههای نبرد و برای جلوگیری از پیروزی ایران در اختیار عراق گذاشته شد. البته حمایتهای اطلاعاتی آمریکا از رژیم بعث صدام، نه در عملیات کربلای 4 که پیش از آغاز جنگ نیز انجام شده بود.
براساس اسناد منتشر شده، آمریکا اطلاعات حساس نظامی ایران را که از طریق ملاقات با رجال سیاسی و نظامی مخالف انقلاب گردآوری میکرد، از سوی عربستان سعودی به دست سازمان اطلاعات عراق میرساند. در گزارشی که 1997 به وسیله دانشگاه فلوریدای آمریکا منتشر شد، نیروی هوایی آمریکا، در سپتامبر 1980، پنج فروند هواپیمای شناسایی آواکس را برای شناسایی عملیات هوایی ایران و اطلاعرسانی به ارتش عراق، به عربستان سعودی منتقل کرد.
ستون پنجم در عملیات کربلای 4
از نقش ستون پنچم داخلی نیز در لو رفتن عملیات کربلای 4، نباید چشم پوشید. بررسیها نشان میدهد نیروهای منافقین برای گردآوری و انتقال اطلاعات به ارتش بعثی به صورت گسترده فعالیت میکردند واین اقدامات نقش مهمی در تصمیمگیری و اجرای طرحهای نظامی دشمن داشته است.
در این باره، دکتر علی اکبر ولایتی در مصاحبهای میگوید: روبهروی رزمندهها، صدام و پشتسرشان (به عنوان دشمن داخلی) نهضت آزادی بود.
جنگ با داعش؛ ادامه جنگ با صدامیان
بنابراسناد مستند داخلی و خارجی، دولت آمریکا نه تنها در پشت پرده دستور حمله به ایران را صادر کرده بود، بلکه آشکارا نیز حمایتهای مستقیم و غیر مستقیم از صدام میکرد. حمایتهای آمریکا از دشمنان اسلام، درحمایت از صدام و رژیم بعث عراق خلاصه نمیشود و در سالهای پس از انقلاب و بویژه در سالهای اخیر، با حمایت از گروهکهای تروریستی مانند منافقین، جیشالعدل، پژاک و... در داخل کشور و تأسیس و حمایت از تروریستهای داعش وجبههالنصره در عراق و سوریه، ادامه دارد. این حمایتها که از سویی با انگیزه تخریب وجهه اسلام و جلوگیری از موج فزاینده گرایش به اسلام در غرب شکل میگیرد واز سویی، تأمین امنیت موجودیت اشغالگر صهیونیستی را دنبال میکند، ادامه خط حمایت آمریکا ازجنایت های صدام در جنگ با ایران است و به جرأت میتوان گفت، نبرد امروز مجاهدان بدون مرز مسلمان با گروهکهای تروریستی و تکفیری در غرب آسیا، ادامه نبرد دیروز رزمندگان ایرانی با بعثیها و صدام تکریتی است.
نظر شما