طیب آغا از اعضای شورای کویته به رهبری ملا محمد عمر رهبر گروه طاللبان افغانستان است که مدتی است تلاش میکند مواضع مستقلتری از شورای کویته بگیرد و در جریان سفرهای خارجیاش در کسوت شخصیتی میانه روتر و خواهان صلح در میان سایر اعضای این شورا ظاهر شود.
به همین دلیل در این باره که او از طرف ملاعمر نمایندگی میکند، تردیدهایی به وجود آمده است، با این حال طیب آغا از جمله مذاکره کنندگان در قطر با هیأت صلح افغانستان است و مناسباتی با کشور ترکیه نیز برقرار کردهاست.
بنابراین با توجه به این سابقه، سفر وی به تهران حایز اهمیت میشود، بویژه آنکه بعد از سفر به تهران، به پکن رفت و مذاکرات مهمی نیز با مقامهای چینی انجام داد.
در این باره که در تهران محور مذاکرات چه بوده، توضیح خاصی داده نشده است، ولی گفته میشود که موضوع نفوذ داعش در افغانستان و برخوردهای نظامی با گروه طالبان در ولایت هلمند از موضوعات مورد بحث و تبادل نظر بودهاست.
اهمیت این موضوع در آن است که نفوذ داعش در افغانستان میتواند امنیت کل منطقه را تحت تأثیر قرار دهد، موضوعی که برای تهران نیز میتواند نگران آفرین باشد.
اظهارات اخیر مقامهای نظامی ایران که خطر داعش را جدی تلقی کردهاند، مؤید چنین برداشتی است. طبق اطلاعات و اظهارات ارایه شده از طرف مقامهای نظامی ایران، خط قرمزی برای حضور داعش در سرزمینهای غربی و شرقی ایران تا فاصله 40 کیلومتری مرزها تعیین شده است که اگر داعش تلاش کند پیش از این به مرزهای ایران نزدیک شود ارتش و نیروهای امنیتی ایران وارد عمل خواهند شد.
بنابراین نباید دور از انتظار باشد که ایران پذیرای هیأتی از گروه طالبان باشد که با خطر منزوی شدن به وسیله داعش روبروست و پیوستن تعدادی از فرماندهان ناراضیاش از سیاستهای شورای کویته به داعش، عامل درگیری بین داعش و گروه طالبان شدهاست.
خط مشترک داعش معادلات جدیدی در افغانستان به وجود میآورد و همکاری بین کشورها و گروههای ضد سیستمی را اجتناب ناپذیر خواهد کرد، بویژه آنکه مواضع دولت پاکستان نیز در حال تغییر است و طالبان در آینده، گزینهای جز ورود جدی در روند صلح با دولت افغانستان پیش رو نخواهدداشت.
در چنین فضایی، نزدیکی طالبان به ایران میتواند نگرانیها از مواضع رادیکال گذشته این گروه را کاهش دهد و در همان حال پاسخ مناسبتری به نفوذ داعش در امتداد مرزهای شرقی ایران بدهد. سفر طیب آغا به تهران در همین راستا یک تحول ارزیابی میشود که میتواند به تشویق طالبان به پیوستن به روند صلح با دولت وحدت ملی افغانستان کمک کند.
از طرف دیگر باید توجه داشت که اگر زمینه واقعی صلح در افغانستان فراهم شود، طالبان در هر حال در قدرت کابل شریک خواهد شد و اگر طرح قبلی ژنرال پترائوس عملیاتی شود و طالبان در ازای پذیرش صلح، به بخشهایی از جنوب و شرق پشتون نشین افغانستان در چارچوب نظام فدرالی برای افغانستان دست یابند، در همسایگی ایران قرار خواهد گرفت و واقع بینی سیاسی حکم میکند که از هم اکنون با طالبان نیز روابطی ولو در سطح مقدماتی برقرار کرد.
سفر طیب آغا به تهران را می توان مرحله جدیدی از تحولات منطقهای در نظر گرفت و آن را گامی مثبت مبتنی بر واقعیتهای تحول کنونی منطقه ارزیابی کرد.
در هر حال به رغم تأیید سفر هیأت طالبان به تهران میتوان گفت که جنوب آسیا در آستانه تحولات مهمی قرار گرفته و طالبان تحت تأثیر این تحولات ناچار به تغییر راهبرد برای کسب قدرت انحصاری ایدئولوژیک و قومی خواهند شد و با تجربهای که در این مدت به دست آوردهاند، واقع بینتر شدهاند و فضا برای همکاریهای ایران و آنها بتدریج مساعد میشود. سفر طیب آغا آغازی بر چنین روندی خواهد بود.
نظر شما