باران باستانی: علم روان شناسی معتقد است،پاداش دادن یکی از راه های پیشرفت است؛ این پیشرفت هم می تواند معنوی باشد هم مالی و اقتصادی. روان شناسان امروز حتی می گویند یک شخص وقتی کار مثبتی انجام داد که حس خوبی را در او ایجاد کرد، خودش به خودش پاداش بدهد. این پاداش می تواند خریدن یک هدیه کوچک برای خودش باشد.

وقتی از خودمان تشکر می کنیم


پاداش فرد یا افراد را متوجه این نکته می کند که در برابر کار خوب،تقدیر شده اند، اما همین روان شناسان بر این باورند که اگر پاداش و تقدیر بی جهت و هدفمند نباشد، هیچ تاثیری در پیشرفت ندارد. مثلاً اگر والدین بی جهت و بدون هیچ بهانه ای به فرزند خود پاداش بدهند، این تقدیر باعث پیشرفت شخصیت و یا تحصیلی فرزند نخواهد شد.پاداش زمانی مؤثر است که بچه نمره خوبی بگیرد و در برابر این نمره پاداش بگیرد؛ در این زمان است که ذهن او شرطی می شود و برای دریافت پاداش نمرات خوب خود را افزایش می دهد.

به هرحال تقدیر می شود از ...

با این مقدمه به سراغ رویه دادن پاداش به سریال های تلویزیونی می رویم.حالا دیگر رسم شده که بعد از خاتمه پخش هر سریال، معاونت سیما نشستی برگزار می کند و در آن از عوامل سازنده سریال تقدیر می کند. این تقدیر اصلاً ربطی به موفقیت یا عدم موفقیت آن اثر در ساختار یا جذب تماشاچی ندارد. معاونت سیما که در اصل خود تهیه کننده و سرمایه گذار کار هم هست از عوامل سازنده کار سفارشی از آنها تقدیر می کند تا اعلام کند که آن ها کار خود را به خوبی انجام داده اند.
این نوع تقدیر اصلاً با تعریفی که روان شناسان از پاداش و تاثیرات آن ارائه داده اند، همخوانی ندارد.یعنی باعث ارتقای کیفیت کار نمی شود.سریال سازان تلویزیون می دانند هر کاری را که روانه آنتن نمایند در مقابل آن پاداش می گیرند.این روش از این جهت خوب نیست که کارهای خوب دیگران را بی ارزش می کند.
وقتی از همه کارها تقدیر به عمل می آید، یعنی همه کارها در یک سطح هستند. مثلاً سریالی مانند مختارنامه که جزو سریال های فاخر و الف تلویزیون است برای مدیران تلویزیون در سطح کاری مانند شهر دقیانوس است.یا سریال هایی مانند پایتخت و ساختمان پزشکان هم ردیف با سریال های دیگر مانند نابرده رنج هستند.این گونه تقدیرها به جای این که بیشتر پیش برنده باشند، سازندگان را واپس می زند. تقدیری که تبدیل به عادت شود،تقدیر و پاداش نیست، یک نوع عادت روزمره است.
از طرفی تلویزیون ایران که رسانه ای دولتی است باید برای ارتقای سطح کیفی آثار خود در بین سازندگان رقابت ایجاد کند.اگر این رقابت شکل نگیرد همه تهیه کنندگان با این آگاهی که آنتن گرسنه تلویزیون شدیداً به خوراک نیاز دارد، آثاری را تولید می کنند که بیشتر آن ها ارزش حتی یک بار دیدن را هم ندارند.
آن ها فقط به پرکردن آنتن می اندیشند و مدیران تلویزیون هم چون فقط به کنداکتور پخش و پر کردن این جدول می اندیشند،به کیفیت آثار چندان توجهی ندارند.
در این شرایط تقدیر و پاداش به آثاری که ارزشمند هستند،می توانند فضای بهتری را بر آثار تلویزیونی حاکم کنند و به مردم ثابت کنند که آن ها هرچند به پرکردن آنتن فکر می کنند، اما فرق بین بد و خوب را هم تشخیص می دهند و برایشان مهم است که چه کاری توانسته میزان رضایتمندی مخاطبان را جلب کند و چه کاری نتوانسته است.

به نظر مردم توجه کنید

رجوع به آمار مردمی و میزان درصد رضایتمندی آن ها از آثار تلویزیونی می تواند بهترین راه انتخاب آثار خوب و برتر باشد.تلویزیون مرکز مهمی مانند مرکز تحقیقات را در زیر مجموعه خود دارد که کارشناسان آن مدام در حال رصد نظرات مردمی در برابر آثار تلویزیون هستند. اگر همین مستندات ملاک کار مدیران تلویزیون قرار گیرد، دیگر آن ها راضی نمی شوند به هرکاری امتیاز مثبت بدهند و جلسه تقدیر برای آن برگزار کنند.
مجله دنیای تصویر که متعلق به بخش خصوصی است،هر ساله جشنواره ای به نام حافظ برگزار می کند و به آثار سینمایی و تلویزیونی برتر جایزه می دهد.انتخاب ها از طرف داورانی بی طرف انجام می شود که بدون هیچ حب و بغضی آثار تلویزیونی را تماشا می کنند و به بهترین ها جایزه می دهند؛ در این جشنواره بازهم نظرهای مردمی و بازخوردهای آثار تلویزیونی بین عموم مردم اهمیت دارد.
تلویزیون هم می تواند از همین روش استفاده کند. هر ساله جشنواره آثار نمایشی تلویزیون (فیلم و سریال) را برگزار کند و اصل را نظرهای مردمی بگذارد و در کنار آن داورانی را هم خارج از سازمان قرار دهد تا آثار را بدون هیچ ملاحظه داخل سازمانی داوری کنند.
سازندگان آثار برتر پاداش بگیرند، اما حتماً این پاداش نباید مثلاً چند سکه و انواع لوح تقدیر باشد.پاداش می تواند همکاری مالی و معنوی بیشتر سازمان برای ساخت اثر بعدی باشد.در این شرایط است که رقابت شکل می گیرد و به اصطلاح سِره از ناسِره مشخص می شودو گرنه در تلویزیونی که دولتی است و همه آثار آن با بودجه دولت و بیت المال ساخته می شود، تقدیر از همه کارهای تلویزیونی اعم از قوی و ضعیف به نوعی هدر دادن بیت المال به شمار می آید.
از طرفی چون بودجه تلویزیون از مالیات هایی که مردم می دهند تأمین می شود،مدیران این سازمان باید به مردم جوابگو باشند و بهترین راه جوابگویی به مردم ساخت آثار خوب برای این رسانه است.حال اگر همه آثار خوب نمی شوند، قرار نیست با تقدیر کارهای ضعیف به مردم حقنه شود که همه آثار تولیدی در تلویزیون خوب هستند و لیاقت دریافت پاداش دارند.
این روش یک جور گول زدن مردم به شمار می آید.
داوری بی واسطه و به دور از سفارشهای سازمانی آثار تلویزیونی و معرفی آثار خوب یکی از راه هایی است که تلویزیون را به رسانه ای پاسخگو تبدیل می کند و گرنه تلویزیون در چشم مردم رسانه ای دیده می شود که به خود اجازه می دهد که هر اثری را به عنوان کاری خوب روانه تلویزیون کند و به نظرهای مردمی هم توجه نداشته باشد.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.