مریم طهماسب پور : شاید بتوان کودکان را دایمی ترین مشتریان بازار کتاب دانست.بسیاری از کتابخوانهای حرفه ای امروز کتابخوانی را از روزهای کودکی تجربه کرده اند.

نوشتن برای کوچک ها به اندیشه های بزرگ نیاز دارد

 

به همین دلیل این عرصه افزون بر محاسن و منافع بسیار خود ، بستر مناسبی را برای سوء استفاده برخی از فرصت طلبان نیز فراهم ساخته است. از سویی دیگر برخی نیز به تصور اینکه این بازار صرفاً ادامه همان جریان روزمره عرضه و تقاضاست فرصت یافته اند تا نسبت به انتشار هرگونه اثری در این خصوص مبادرت ورزند، ضمن آنکه در روی دیگر این سکه بسیاری از والدین نیز در انتخاب کتابهای کودک و نوجوان به همان شکل انتخاب اسباب بازیها و لوازم کمک آموزشی بی تدبیرانه عمل می کنند.به هر حال در این آشفته بازار عده ای معتقدند کتاب کودک بتدریج در حال حذف شدن از سبد هزینه خانواده هاست؛ موضوعی که اگر به اثبات برسد روند کتابخوانی در کشور را طی دهه های آینده با تهدید مواجه خواهد ساخت.

تهدید مشکلات اقتصادی

مهرشاد اصلانی کارشناس حوزه کتاب با تأکید بر نقش پررنگ عوامل اقتصادی در روند نشر و توزیع کتابهای این حوزه می گوید: یکی از عوامل مهم در ارزیابی وضعیت کتاب بررسی مسائل و مشکلات اقتصادی است؛ بویژه آنکه این مهم وضعیت معیشتی خانواده ها را نیز تحت تأثیر قرار داده و طبیعی است نخستین پدیده ای که به دلیل فشارهای اقتصادی از سبد هزینه خانواده ها حذف می شود، محصولات فرهنگی است .
حال آنکه وضعیت نشر هم متاثر از این شرایط نیست و متاسفانه کم و کاستی ها و مشکلات اقتصادی اغلب حوزه های نشر اعم از تألیف، ترجمه، انتشار و توزیع را نیز تحت تاثیر قرار داده است. در نتیجه آثار قابل قبول در عرصه ادبیات کودک تولید نمی شود.
وی اضافه می کند: سیستم نشر و توزیع کتابهای کودک به دلیل گستردگی مخاطبان آن همواره شاهد افت و خیزهای بسیار بوده است در این نگاه مشکلات اقتصادی نیز این حوزه را تحت تاثیر قرار داده و باعث گردیده است این مقوله در حاشیه قرار گیرد.
تقلیدهای ناصواب

وی گستردگی ترجمه آثار را نیز یکی دیگر از آسیبهای مبتلابه این حوزه می شمارد و اضافه می کند: بسیاری از آثاری که در حوزه کودک تألیف می شود، برگرفته از آثار ترجمه شده است. تقلید و یا برداشت آزاد از یک اثر ترجمه شده و گذاشتن عنوان تألیف روی آن یکی از مسائلی است که متاسفانه به این حوزه وارد شده است ، اما در این بین برخی از مسائل وجود دارد که مولف را نسبت به نگارش اثری قابل در حوزه تألیف دلسرد می کند؛ بدین معنا که وقتی یک اثر خوب توسط یک نویسنده نوشته می شود، حداقل یک سال زمان صرف نگارش این آثار کرده است و پس از آن باید از ممیزی های وزارت ارشاد عبور کند تا به مرحله نشر برسد و پس از انتشار نویسنده حقالزحمه اش را با اما و اگرهای فراوان می گیرد، بنابراین کسانی که در این حوزه فعالیت می کنند، باید عاشق حرفه شان باشند؛ درغیر این صورت فعالیت در این عرصه هیچ سودی در برندارد.
ابراهیمی؛ ناشر و نویسنده کودک و نوجوان نیز در خصوص اشباع بازار نشر از کتابهای ترجمه شده در کشور می گوید: یکی از دلایل بی رونقی آثار تألیفی در ادبیات کودک ، اشباع بازار نشر از کتب ترجمه شده ای است که عمدتاً همخوانی چندانی نیز با اصالتهای فرهنگی ما ندارد.
از منظر ابراهیمی، ضعف در حوزه تألیف به نبود نویسنده در عرصه کتاب کودک برنمی گردد .
وی اضافه می کند: در این حوزه نویسندگان با تجربه ای وجود دارند که با دلسوزی تمام فعالیت می کنند، اما به اعتقاد من یکی از دلایل حمایت از نویسندگان عرصه کودک و نوجوان، کتابهای ترجمه شده بی کیفیتی است که برای کودکان جامعه دیگری نوشته شده اند و هیچ گونه قرابتی با فرهنگ اصیل ما ندارد.
وی همچنین می گوید: «ترجمه» صنعت ارزانی است و از آنجا که برخی از ناشران همواره به سود و زیان خود در بازار نشر فکر می کنند، طبیعی است که به سوی ترجمه آثار در این حوزه تمایل پیدا می کنند؛ زیرا اولاً مجبور نیستند حق تألیف پرداخت کنند و دیگر اینکه اگر حتی با حرفه ای ترین مترجم هم کار کنند باز درصد کمی از چاپ کتاب را جدا از دستمزد ترجمه می پردازند .

کودکان و جوانان کم تجربه

نوشتن برای کودکان همچون تصمیم و برنامه ریزی مستمر برای این گروه طی مراحل رشد آنها از اهمیت فزاینده ای برخوردار است. نوشتن برای کودکان دغدغه و حساسیت منحصر به فردی را می طلبد. ارائه کتاب خوب برای کودکان هنری است که تنها از عهده کارشناسان و برنامه ریزان ماهر این حوزه برمی آید.
میرکیانی نویسنده این حوزه در این خصوص نبود مطالعات گسترده نویسندگان در حوزه ادبیات کودک و نیز نداشتن تجربه کافی از واقعیت هایی که کودک در طول زندگی با آن مواجه می شود را یکی از تنگناهای نشر ادبیات کودک می داند و معتقد است: اغلب نویسندگانی که برای نگارش برای کودک و یا درباره کودک دست به قلم می برند از جمله جوانان کم تجربه ای هستند که به دلیل داشتن ذوق و قریحه در شعر و نگارش متون ادبی، وارد حرفه نویسندگی می شوند و چون تصور می کنند حوزه ادبیات کودک، حوزه راحت و قابل دسترسی است، خود را مشغول می کنند و گمان می کنند برای گذراندن چند صباح زندگی و یا سرگرمی این حوزه جا برای کار دارد؛ در حالی که چنین نیست. وارد شدن به ادبیات کودک، زمینه گسترده ای از مطالعات ادبیات دنیا را می طلبد و در این بین، آگاهی از ادبیات کودک در سطح ملی و بین المللی از ضروریات است، اما متاسفانه اغلب نویسندگان کودک از چنین مطالعاتی بی بهره هستند.
وی اضافه می کند: یکی دیگر از عوامل مؤثر برای نگارش داستانهای کودکانه، داشتن تجربه کافی و البته فنی از زندگی به مفهوم عام و درک دنیای کودکان به معنای خاص است، ولی چون عمده نویسندگان از این تجربه بی بهره هستند، در گرداب تکرار و تولید آثار بی خاصیت در عرصه ادبیات کودک می افتند.یک نویسنده کودک باید کتابهای مختلف در زمینه های متفاوت چون تاریخ، روانشناسی، ادبیات و غیره را بخواند و از سوی دیگر مخاطب خود را بشناسد و در کنار تمام این اطلاعات جمعی، خلاقیت و به کارگیری درست آن را در نگارش فراموش نکند و اگر یک نویسنده از مجموع این اطلاعات برخوردار باشد، می تواند در راه نگارش ادبیات کودک گام بردارد.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.