احمد فیاض:    قدس ویژه خراسان - به حافظه که رجوع می‌کنم، در نهایت وضوح خاطرات سال 1375 رژه می‌روند! ناخودآگاه یاد سردار شهید نظرنژاد(بابانظر) در ذهنم جاری می‌شود!

تبیین ظرافتهای دیده نشده سردار شهید «ناصر ظریف» توسط همسنگرانش

 همان سردار حماسه آفرین و رشید خراسانی که در سال‌های پس از جنگ در جست‌وجوی گمشده خود؛ یعنی کسب مقام شهادت رهسپار ارتفاعات کردستان شد و در بهت و ناباوری زمینیان؛ آنجا به فیض شهادت نایل آمد!

آری! هر اتفاقی؛ اتفاقی نیست! حماسه آفرینان و جنگاوران کردستان آن چنان دارای پیوند عمیق روحی و معنوی با این دیار هستند که کردستان، خود آنان را فرا می‌خواند! پس از سال 1375. در اواخر شهریور 1383؛ کردستان باز فراق و دوری فرزند رشید دیگرش از خطه زعفران خیز خراسان را تاب نیاورد و سردار شهید «ناصر ظریف» را فراخواند! به قول همسنگران «ناصر»؛ وی در کردستان به شهادت نایل آمد تا در صفحه همیشه روشن رشادتها و شجاعتهای این سرزمین؛ ماندگار شود و پرفروغ، ظاهر گردد و راوی جاویدان بی قراری‌های پیروان ولایت برای رسیدن به مقام شهادت شود؛ چون سردار شهید «بابانظر»!

شامگاه جمعه گذشته و همزمان با دهمین سالگرد عروج سردار شهید «ناصر ظریف»؛ تالار «نور» مشهد مقدس با حضور همسنگران، یادگاران هشت سال دفاع مقدس، ایثارگران و جانبازان به قصر نور مبدل شد.

بهانه این اجتماع نورانی چیزی نبود جز یادواره سردار شهید «ناصر ظریف» که با حضور خانواده شهید، جمعی از پیشکسوتان، رزمندگان، مسؤولان و فرماندهان دفاع مقدس برگزار شد.

حضور پرشمار مردم در سالن یادواره شهید «ناصر ظریف» حکایت از عمق احترام توده‌های مردم نسبت به مقام رفیع سرداران شهید دارد. این مراسم با پخش کلیپهایی از شهید، سخنرانی و محفل خاطره گویی توسط همسنگران شهید آغاز و پایان یافت.

 

 

به شهید «ظریف» احساس دین و تکلیف دارم

- سردار یعقوبعلی نظری سخنران اصلی یادواره شهید بود. وی در ابتدای سخنانش خطاب به جمع حاضر فقط می‌گوید: بازمانده هستم! توفیق نداشتم!

 فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی در ادامه گفت: نسبت به «ناصر» یک دین و تکلیف دائمی در خود احساس می‌کنم. «ناصر» را گرچه دورادور می‌شناختم، اما در دو مقطع این شناخت تکمیل شد. یکی هنگامی که شهید ظریف مسؤولیت عملیات لشگر ویژه شهدا را بر عهده داشت و دیگری هنگامی که جانشین من در تیپ انصارالرضا(ع) لشگر پنج نصر معرفی شد.

اکنون شهادت می‌دهم به دو ویژگی بارز «ناصر» که در این شهید والامقام مشاهده کردم. یکی فتوت و مردانگی که در ذات شهید تبلور یافته بود و نیز  مظلومیتی که در شخصیت شهید، شاخص بود.

این فرمانده ارشد سپاه در ادامه بیاناتش به جایگاه رفیع «شهادت» در فرهنگ ایران اسلامی اشاره و افزود: انسان ها بر اساس تفکرات، بینش‌ها و علائق شان در طیف‌های مختلفی قرار می‌گیرند لکن ما بر اساس ایدئولوژی و بینش دینی مذهبی خود و تنها با کسب مقام و منزلت «شهادت» در بالاترین و والاترین درجه اعتلا و کمال انسانی قرار می‌گیریم. حضرت علی(ع) بعنوان پیشوای نخستین شیعیان همواره به دنبال شهادت بود و آنچه از محتوای نهج البلاغه می‌توان استنباط کرد علاقه‌مندی آن حضرت به رسیدن قرب الی ا... از طریق شهادت است که در جای جای نهج البلاغه مشاهده می‌شود.

وی در بخش مهمی از سخنانش حاضران را به تعمق و تأمل در دغدغه‌های شهدا و چیستی آن دعوت کرد و ادامه داد: صیانت از جایگاه ولی فقیه یکی از دغدغه‌های شهداست. همچنین فرهنگ دغدغه دیگری است که شهدا بر حفظ آن تأکید دارند. آیا وضعیت موجود فرهنگی مورد رضایت شهدای گرانقدر است؟! اکنون جامعه ایرانی اسلامی مورد تهاجم فرهنگی قرار گرفته و نهاد خانواده هدف تخریب واقع شده است. دشمنان فرهنگی با به کارگیری ابزارهای نوین و فناوری‌هایی مانند ماهواره، اینترنت، تلفن همراه و... اصل نظام، ولایت مطلقه فقیه و فرهنگ را نشانه گرفته‌اند. گرچه ما با این ابزار و فناوری دشمنی نداریم و بنا بر مبارزه نداریم، اما وظیفه داریم، تا مردم را برای نیل به رستگاری، هدایت کنیم.

وجه تمایز نظام الهی با سایر نظامها نیز در همین هدایت است وگرنه پیامبران و امامان معصوم و اولیاءا... برانگیخته نمی‌شدند. همان‌گونه که یک اسلحه را نمی‌توان به دست افراد یک جامعه داد، مگر در مواقع ضروری با فراگیری و آموزش بکارگیری از اسلحه؛ لذا نمی‌توان این سلاحهای تهاجمی ضد فرهنگی را به دست نااهلان داد. جامعه در این زمینه نیازمند هدایت و آموزش است تا حداقل تدافع و صیانت را در مواجهه با هجوم فرهنگی داشته باشیم.

 

 

18 ساعت تکیه بر صندلی انتظار در استقبال از دختر

فاطمه ظریف که دارای مدرک کارشناسی ارشد روان شناسی و گفتاردرمانی می‌باشد، طی گفت‌وگویی با خبرنگار ما نقش پدرانه شهید را این‌گونه تشریح کرد: حضور متوالی و همیشگی پدر در مناطق جنگی چه در زمان جنگ و چه در دوره پس از جنگ هرگز سبب نشد تا نقش تربیتی پدرانه فراموش شود و ما هرگز خلأ نبودن پدر را  احساس نکردیم. شهید ظریف نمونه بارز و تجسم عینی پدر ایرانی بود، چه آنکه در همان مدت اندک حضور در نهاد خانواده به تک تک اعضای خانواده و فرزندان توجه خاص مبذول می‌کرد. شاید تلقی عمومی این باشد که افراد نظامی که مدت‌ها در جبهه‌های نبرد و محیط‌های نظامی گذران وظیفه نموده، در محیط خانواده نیز خشک و دارای روحیه نظامی هستند، در حالی‌که بر خلاف این نگرش و بر اساس آموزه‌های اسلامی و انسانی؛ شهدا مصداق کامل علوم تربیتی در حوزه مهارتهای زندگی بودند.

وی با ذکر خاطره ای شیرین افزود: چند روز پیش از شهادت پدر، به سفر معنوی حج مشرف شدم. پدرم تا آخرین لحظه در بدرقه ام حضور داشت و هر چه اصرار کردم تا برگردد، فایده ای نداشت و هنوز تصویر دستان پدر از پشت آخرین شیشه‌های بدرقه در ذهنم نقش بسته که خداحافظی می‌کرد. در عین حال هنگام برگشت از سفر حج بود که فهمیدم پدرم برای استقبال از دختر زائرش، خود را به تهران رسانده و 18 ساعت در صندلی انتظار فرودگاه تکیه زده تا هواپیما بر باند فرودگاه به زمین بنشیند!

گرچه آن هنگام دختر 21 ساله ای بودم اما نهایت تکریم و تجلیل از یک زائر خانه خدا را به جا آورد. دسته گل گرفته بود و بعد نیز مراسمی در خور استعداد موجود برایم برگزار کرد. ایشان تک بعدی و محدود به فضای کار نظامی گری و پادگان نبودند تا وظایف و تعهدات در قبال خانواده را فراموش کنند. آرزوی دیرینه پدرم کسب مقام شهادت و آرامش در جوار شهیدان بود و حتی در همین سفر حج که در چند روز پیش از شهادتش انجام شد، مصرانه از من التماس دعا داشت تا در حق وی دعا کنم که عاقبت بخیر شود.

 

 

آذرخشی در آسمان کردستان

محمد مهدی اصغرزاده از همسنگران شهید ناصر ظریف است که در توصیف این شهید عالی قدر چنین می‌گوید: «ناصر» وقتی وارد کردستان شد، نقش غیر قابل انکاری در راه اندازی لشگر ویژه شهدا داشت. این مهم با توجه به شناختی که شهید کاوه از او داشت، تعجب برانگیز نبود چه آنکه شهید کاوه علاقه خاصی به وی داشتند.

 شهید ظریف در علوم نظامی بسیار توانمند و هوشمند بود و بر اساس کارگروهی و نه عملکرد شخصی عمل می‌نمود، بنابراین به فرماندهی طرح و عملیات لشگر ویژه شهدا منصوب شد. بدون تردید او نقش مهمی در آزادسازی بخشهایی از کردستان از نفوذ سیطره دشمنان نظام داشت و چون آذرخشی در آسمان کردستان درخشیده و با شهادت در آن دیار ماندگار شد.

 

 

تغییر مسیر راهیان نور به سمت غرب و شمال غرب

حجت الاسلام مهدی شجاع از شرکت کنندگان در این یادواره است که در چندین نوبت به اتفاق شهید سردار ناصر ظریف در اردوی راهیان نور همسفر بوده است.

وی با اشاره به هوش و ذکاوت سیاسی شهید به نحوه آشنایی با «ناصر» می‌پردازد و می‌گوید: نخستین بار در یکی از اردوهای تابستانی ویژه بسیجیان در منطقه آب و برق با این شهید بزرگوار آشنا شدم. این شهید بزرگوار بر نقش آفرینی بسیجیان در صحنه‌های سیاسی تاکید داشته و توصیه می‌کردند تا در نمایشگاه ها حضور فعالی داشته باشیم.

شهید ظریف به اتفاق دکتر بزرگی از پیشکسوتان و جانبازان دفاع مقدس تلاش بسیاری کردند تا بخشی از اردوهای راهیان نور در کردستان تحقق یابد. به عبارتی نخستین جهشهای تغییر مسیر از اردوهای راهیان نور جنوب به سمت غرب و شمال غرب با تلاشهای این عزیزان اتفاق افتاد و اولین دوره نیز با روایتگری شهید ظریف در سفر به سردشت و بانه و سقز پایه گذاری شد.

 

 

کردستان را به خاطر شهید ظریف دوست داشتم

حسین کام شاد،  عکاس دفاع مقدس و از همرزمان و همسنگران شهید ظریف است که دوران طولانی با ایشان حشر و نشر داشته است. وی علاقه‌مندی خود را به جبهه کردستان به خاطر شهید سردار ناصر ظریف می‌داند و تهور و شجاعت را از خصوصیات بارز آن شهید می‌داند. وی می‌گوید: شهید ظریف در کمین و ضد کمین استعداد عجیبی داشت و جنگهای شهری را خیلی ماهرانه هدایت و فرماندهی می‌کرد. گمنام بودن توأم با اخلاصی عجیب از او شخصیتی کم نظیر ساخته بود که همه کسانی که با او بودند، این را درک کرده و  به این مطلب اذعان دارند.

شهید سردار ناصر ظریف در یک نگاه:

ناصر ظریف فرزند علی اکبر- محل تولد: مشهد مقدس (1/3/1341)-  تحصیلات: لیسانس پژوهشگری علوم اجتماعی

عضویت در سپاه به تاریخ: 27/7/1358

 مدت حضور در جبهه: 80 ماه

  درصد جانبازی: 26 درصد (اصابت ترکش به سر و ریه)

 متأهل و دارای 3 دختر و یک پسر

آخرین مسؤولیت: جانشین تیپ 3 انصارالرضا(ع) لشکر پنج نصر

 تاریخ شهادت: 17 شهریور 1383 - سقز

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.